ابن هبل، علی بن احمد
ابن هَبَل، ابوالحسن مهذبالدین علی بن احمد بن علی بن عبدالمنعم بغدادی(23 ذیقعدۀ 515-13 محرم 610ق/2 فوریۀ 1122-3 ژوئن 1213م)، ادیب، حکیم و پزشک.
زادگاه
وی در بغداد زاده شد[۱] و به سبب اقامت در موصل و خلاط (اَخلاط) به موصلی و خلاطی نیز شهرت یافته است. ابن هبل در بغداد پرورش یافت.
خویشاوندان
ابن هبل پسری به نام شمسالدین ابوالعباس احمد داشت که او نیز مانند پدر طبابت پیشه کرد، به آسیای صغیر رفت و در دربار کیکاووس بن کیخسرو (دوم) به گرمی پذیرفته شد و همانجا درگذشت و جنازهاش را به موصل بردند. از شمسالدین دو پسر دانشمند باقی ماند که به هنگام تألیف عیون الانباء در موصل بودند.
تحصیلات و اساتید
وی در بغداد به آموختن حدیث، ادب و طب پرداخت و در پزشکی مهارت یافت. او ظاهراً در نظامیه بغداد نیز تحصیل کرده است. استادان او در حدیث و علوم دینی ابوالقاسم اسماعیل بن احمد بن سمرقندی و محمد بن احمد عاقولی بودند. وی در نحو شاگرد عبدالله بن احمد بن خشّاب نحوی و در ادب شاگرد شریف شجری بود. برخی ابوالقاسم اسماعیل بن احمد سمرقندی و برخی دیگر ابوالبرکات هبه الله ابن ملکا پزشک یهودی را استاد او در طب شمردهاند.
شاگردان
از شاگردان او جز چند تن شناخته نیستند: یوسف بن خلیل دمشقی، زکی بَرزالی و نجیب عبداللطیف از او روایت کردهاند (ذهبی، همانجا). چنانکه گذشت، منذری نیز از او اجازه کتبی داشت.
مسافرتها
ابن هبل پس از پایان تحصیل به موصل رفت و پس از مدتی روانه آذربایجان شد و از آنجا به خلاط در ارمنستان رفت و در خدمت شاه ارمن به طبابت پرداخت. وی در خلاط مال خلاط، ابن هبل ظاهراً به علت احساس خطر از جانب پادشاه ارمنستان، ناگزیر شد، پس از مدتی آنجا را ترک کند و بار دیگر راه موصل را در پیش گیرد، اما پیش از اقامت نهایی در موصل، ظاهراً مدتی را نیز در ماردین گذرانده است. به گفته ابن ابی اصیبعه، ابن هبل در ماردین نزد بدرالدین لؤلؤ و نظامالدین ماند، تا آن دو به دست فرمانروای ماردین به قتل رسیدند. این واقعه به گفته ابن اثیر در 601ق/1205م روی داده است. به گفته منذری، ابن هبل در 596ق/1200م از موصل برای او اجازه فرستاده است. شاید بتوان گفت ابن هبل در ضمن اشتغال در ماردین یا خلاط، سفرهایی کوتاه به موصل داشته است.
سرانجام
وی اواخر عمر را با نابینایی و ناتوانی در موصل گذراند و با این حال از تعلیم باز نماند و در خانهاش به تدریس ادامه داد. پس از مرگ جسدش را در موصل دفن کردند.
خصوصیات اخلاقی
ابن هبل را معاصرانش به نیکوکاری و هوشیاری ستودهاند.
آثار
چاپی
- المختار، در 4 مجلد و مشتمل بر طب نظری و عملی. این کتاب از نمونههای خوب آثار طبی و از کتب معتبر و در تمدن اسلامی بوده است. این اثر شامل اصول کلی طب و تشریح اعضا، داروهای ساده و مرکب و بیماریها، نشانهها و درمان آنها است. این اثر با نامهای دیگر مانند المختار فی الطب، مختارات والمختارات فی الطب نیز شناخته شده است. ابن ابی اصیبعه، تاریخ تألیف آن را 560ق نوشته است. المختار در حیدرآباد دکن (1362-1363ق) در 4 مجلد چاپ شده و قسمتی از آن درباره سنگ کلیه و مثانه به وسیله دوکنینگ به فرانسوی ترجمه و در لیدن (1896م) چاپ شده است.
خطی
- الآراء و المشاورات، در 21 فصل در منطق. نسخهای از آن در پاریس موجود است.
- فی النار الفارسیة و اسبابها و علاماتها و علاجاتها، فصلی است از المختار که نسخهای از آن در توبینگن موجود است.
- مقالات. نسخهای از آن در آصفیه موجود است.
آثار یافت نشده
الطب الجمالی، که مؤلف آن را به نام جمالالدین محمد، وزیر اتابکان موصل، معروف به جواد پرداخته است. از سخن حاجی خلیفه در مورد المختار فی الطب و تألیف آن به نام وزیر مذکور چنین بر میآید که المختار همان الطب الجمالی است. بعضی فهرستنویسان نیز المختار را گزینهای از الطب الجمالی میدانند، اما در میان نسخههای خطی پزشکی تألیفی از ابن هبل با عنوان مستقل الطب الجمالی شناخته نیست. تیس در رسالهای نظریات ابن هبل را در مورد بعضی اعضای بدن مانند قلب، کبد و جز آن مورد بررسی قرار داده است.
وی اشعاری نیز سروده و در برخی از آنها از اشتیاق خود به دیدار وطنش عراق سخن گفته است.[۲].
پانویس
- ↑ ر.ک: پایگاه جامع تاریخ
- ↑ رحیم لو، یوسف، ج5، ص 103