ابن ابیعزفه، ابوالعباس احمد بن محمد
ابوالعباس احمد بن محمد بن ابیعزفه(577-663ق)، مشهور به ابن عزفه لخمی، فقیه، محدث و عارف قرن هفتم هجری.
ابن ابی عزفه، ابوالعباس احمد بن محمد | |
---|---|
نام کامل | ابوالعباس احمد بن محمد بن ابیعزفه |
لقب | ابن عزفه لخمی |
نام پدر | محمد |
ولادت | 17 رمضان 557 |
رحلت | 7 رمضان 663 |
مدفن | سبته |
پیشه | فقیه، محدث و عارف |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | |
ولادت
ابوالعباس احمد عزفی در 17 رمضان 557 متولد شد.
خاندان
او در خانوادهای که بین سیاست و علم جمع کرده بود، رشد کرد. خاندان عزفیه نقش مهمی در تاریخ مراکش و تاریخ ارتباطات مراکش با اسپانیا در خلال نیمه دوم قرن هفتم هجری (سیزدهم میلادی) و ابتدای قرن نهم (چهاردهم میلادی) هنگامی که شهرشان را استقلال دادند و به مدت هفتاد سال بهصورت موروثی حکومت کردند، داشتند.
مقری، نسب ابوالعباس عزفی را چنین آورده است: «ابوالعباس احمد بن محمد بن حسین بن فقیه امام علی (معاصر ابوزید)، مشهور به ابن عزفه لخمی، نسبش به قابوس بن نعمان بن منذر منتهی میشود». روشن است که این نسب دچار تحریف شده است؛ چراکه ابوالحسن علی رُعینی اشبیلی که احمد عزفی را ملاقات کرده و در جلسات درسش حضور داشته و بر او قرائت کرده، اشارهای به اسامی حسین و علی و سلیمان در شجره نسب استاد خود نکرده است؛ تنها نسب او را اینگونه آورده است: «شیخ فقیه جلیل سنی فاضل ابوالعباس احمد بن قاضی ابیعبدالله محمد بن احمد بن محمد لخمی، معروف به ابن ابیعزفه». و با تأکید افزوده است: «او خود اسمش را به خط خود اینچنین نوشته است»[۱].
ابوالعباس عزفی پس از پدرش قضاوت شهر سبته را بهعهده داشت. همچنانکه تدریس در مسجد جامع آن را در طول عمرش عهدهدار بود و گروه زیادی از علمای غرب اسلامی شاگرد او بودند. کسانی که شرح حال او را نوشتهاند، به وسعت تعالیم فقهی و اطلاع وسیعش در موضوعات مذهبی و تبحرش در علم حدیث اذعان کردهاند.
وفات
ابن عزفه در 7 رمضان 663، وفات یافت.
تألیفات
آثاری که از احمد عزفی به دست ما رسیده، عبارتند از:
- منهاج الرسوخ إلی علم الناسخ و المنسوخ؛
- دعامة اليقين في زعامة المتقين؛
- الدر المنظم في مولد النبي المعظم؛
- إثبات ما ليس منه بُدّ لمن أراد الوقوف علی حقيقة الدينار و الدرهم و الصاع و المدّ[۲].
پانویس
منابع مقاله
شریف، محمد، مقدمه کتاب «حقيقة الدينار و الدرهم و الصاع و المد»، اثر احمد بن محمد بن ابیعزفه، تحقیق محمد شریف، ابوظبی، المجمع الثقافي، 1999م.