ابن‌ کتبی، یوسف‌ بن‌ اسماعیل‌ بن‌ الیاس‌

اِبْن‌ِ کتْبى‌، ابوالمحاسن‌ نصیرالدین‌ یوسف‌ بن‌ اسماعیل‌ بن‌ الیاس‌ ابن‌ احمد (د 754 یا 755ق‌/1353 یا 1354م‌)، دانشمند و پزشک‌ شافعى‌ مذهب‌ ایرانى‌ نژاد.

ابن‌ کتبی، ابوالمحاسن‌ نصیرالدین‌ یوسف‌ بن‌ اسماعیل‌ بن‌ الیاس‌ ابن‌ احمد
NUR00000.jpg
نام کاملمحمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ مذحجى‌ قرطبى؛
نام‌های دیگرابن‌ کتبی، ابوالمحاسن‌ نصیرالدین‌ یوسف‌ بن‌ اسماعیل‌ بن‌ الیاس‌ ابن‌ احمد؛
لقبکمال‌الدین، جمال‌الدین، نصیرالدین؛
تخلصابن‌ کتبی؛
نسبجوینى‌، خوینى‌، خُوَیى‌؛
نام پدراسماعیل‌ بن‌ الیاس‌ ابن‌ احمد؛
محل تولدمدینه یا بغداد؛، عراق یا حجاز؛
محل زندگیبغداد؛
رحلتد 754 یا 755ق‌؛
مدفنبغداد(محل وفات)؛ ‌
خویشاوندان
دیناسلام؛
مذهبشافعى‌؛
پیشهدانشمند، پزشک‌؛
اطلاعات علمی
درجه علمیدانشمند، پزشک‌؛
برخی آثار1. ما لایسع‌ الطبیب‌ جهله؛

در منابع‌ متأخر از او به‌ ابن‌ کبیر و با القاب‌ کمال‌الدین وجمال‌الدین یاد شده‌ است‌. چنانکه‌ او را جوینى‌، خوینى‌ و خُوَیى‌ (منسوب‌ به‌ خوی‌) نیز نامیده‌اند.

ولادت

از زندگى‌ او اطلاع‌ زیادی‌ در دست‌ نیست‌. برخى‌ زادگاه‌ او را مدینه و برخى‌ بغداد.

از آنجا که‌ پدرش‌ مجدالدین‌ بغدادی‌ به‌ «الصاحب‌» ملقب‌ بوده‌، دانسته‌ مى‌شود که‌ از خاندانى‌ ذی‌نفوذ برخاسته‌ است‌؛ ولى‌ او خود از اینکه‌ دانشمندان‌ زمانش‌ علم‌ خود را مایه نزدیکى‌ به‌ امیران‌ و فرمانروایان‌ مى‌سازند، گلایه‌ داشته‌ است‌.

شهرت ابن کتبی

ابن‌ کتبى‌ به‌ عنوان‌ یک‌ دانشمند شهرت‌ داشت‌، چنانکه‌ ابن‌ رجب‌ در مشیخه خود او را فقیه‌، مفتى‌، اصولى‌ و فرضى‌ خوانده‌ است‌، اما مهارتش‌ در طب‌ او را به‌ عنوان‌ پزشک‌ نیز معروف‌ ساخته‌ است‌. ابن‌ کتبى‌ مدتى‌ نیز معید مدرسه‌ مستنصریه بغداد بود.

وفات

وی‌ سرانجام‌ در بغداد درگذشت‌.

آثار

1.الفرق‌ بین‌ الامراض‌ المشتبهه،

که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ به‌ شماره 7337 در کتابخانه توپکاپى‌ موجود است.

2- ما لایسع‌ الطبیب‌ جهله،‌

این‌ کتاب‌ که‌ نگارش‌ آن‌ در 711ق‌ به‌ پایان‌ رسیده‌، شامل‌ دو بخش‌ است‌: بخش‌ اول‌ در مفردات‌ ادویه‌ و اغذیه‌ و بخش‌ دوم‌ در ادویه مرکبه‌.

ابن‌ کتبى خود دلیل‌ فراهم‌ آوردن‌ آن‌ را چنین‌ گفته‌ است‌: چون‌ کتابى‌ جامع‌تر از الجامع‌ لمفردات‌ ابن‌ بیطار نیافته‌، اما در آن‌ تطویل‌ و تکرار و اشتباه‌ و کاستی‌های‌ بى‌شمار یافته‌، پس‌ به‌ شرح‌ اسامى‌ ادویه‌ و اوزان‌ پرداخته‌ و آنچه‌ را که‌ ابن‌ بیطار یاد نکرده‌، یا منافع‌ آن‌ها را برنشمرده‌ بوده‌، بر آن‌ افزوده‌ است‌.

از این‌ رو او کتابش‌ را از جهتى‌ مختصر الجامع‌ و از جهتى‌ شرح‌ آن‌ و از جهت‌ دیگری‌ کتابى‌ مستقل‌ دانسته‌ است‌. وی‌ برای‌ هر بخش‌ مقدمه‌ای‌ مشتمل‌ بر قوانین‌ و احکامى‌ که‌ شناخت‌ آن‌ها لازم‌ بوده‌، ترتیب‌ داده‌ است‌.

لکلرک‌ ضمن‌ بحث‌ مفصلى‌ درباره این‌ کتاب‌ نظر داده‌ است‌ که‌ دعوی‌ افزایش‌ یا تکمیل‌ الجامع‌ لمفردات‌ ابن‌ بیطار از سوی‌ ابن‌ کتبى‌ درست‌ نیست‌. مایر هوف‌ نیز این‌ کتاب‌ او را حاوی‌ اغلاط و اشتباهات‌ بسیار دانسته‌ است‌. با اینهمه‌ باید گفت‌ که‌ مالایسع‌ که‌ هنوز طبع‌ نشده‌ است‌، از جهاتى‌ بر اثر ابن‌ بیطار برتری‌ دارد:

نخست‌ آنکه‌ ابن‌ بیطار گیاهان‌ را بیشتر از دیدگاه‌ گیاه‌ شناسى‌ بررسى‌ کرده‌، در حالى‌ که‌ ابن‌ کتبى‌ به‌ خواص‌ دارویى‌ آن‌ها توجه‌ داشته‌ و از این‌ جهت‌ نقش‌ بسزایى‌ در تاریخ‌ علم‌ داروشناسى‌ ایفا کرده‌ است‌. دوم‌ آنکه‌ اساس‌ آراء ابن‌ کتبى‌ در باب‌ سرعت‌ تأثیر داروها و عوامل‌ مؤثر بر آن‌ نیز با مبادی‌ آموزش‌های‌ جدید در باب‌ فارماکو کینتیکس‌ (مطالعه سیر زمانى‌ جذب‌، توزیع‌، متابولیسم‌ و دفع‌ داروها و متابولیت‌های‌ آن‌ها در بدن‌) تناقضى‌ ندارد. سوم‌ آنکه‌ ابن‌ کتبى‌ در اثر خود پیروی‌ از گفتار محققان‌ و شنیده‌های‌ استادان‌ و تجارب‌ خود را ملاک‌ قرار داده‌ و از ذکر خرافات‌ و خوارق‌ دوری‌ جسته‌ است‌. سرانجام‌ آنکه‌ اسلوب‌ او در این‌ کتاب‌ اسلوبى‌ علمى‌ و روان‌ است‌ و با تضمین‌ بجا و بى‌‌تکلف‌ آیات‌ قرآنى‌ و احادیث‌ نبوی‌ بر اعتبار و بلاغت‌ آن‌ افزوده‌ است‌.

از خصوصیات‌ دیگر این‌ کتاب‌ که‌ به‌ ترتیب‌ حروف‌ تهجى‌ تنظیم‌ شده‌، ذکر معنى‌ واژه‌ها و اصل‌ اسامى‌ عقاقیر است و همان‌ گونه‌ که‌ خود ذکر کرده‌ از اسامى‌ مجهول‌الهویه‌ پرهیخته‌ است‌. ابن‌ کتبى‌ علاوه‌ بر آنکه‌ نام‌ فارسى‌ برخى‌ از داروها را آورده‌ (مثلاً آزاد درخت‌، خون‌ سیاوشان‌، توتیا و اسفند سفید)، گاه‌ معادل‌ فارسى‌ برخى ‌دیگر از داروها را نیز ذکر کرده‌است‌ (مثلاًاجّاص‌ = آلوچه‌؛ اطریه‌ = رشته‌؛ بطیخ‌ = خربزه‌؛ بهار = گاو چشم‌). با اینکه‌ ابن‌ کتبى‌ به‌ اشتباه‌ دیگران‌ در زمینه ضبط نام‌ داروها و تشخیص‌ خواص‌ و تشابه‌ برخى‌ از داروها با یکدیگر اشاره‌ دارد، خود نیز در موارد متعدد دچار خطا شده‌ است‌ (مثلاً ببر را شیر هندی‌ خوانده‌ است‌).

مقایسه الجامع‌ ابن‌ بیطار و مالایسع‌، نوآوری‌های‌ ابن‌ کتبى‌ را روشن‌تر مى‌سازد: مثلاً در الجامع‌ از ببر و تیهان و درست‌ سخنى‌ نرفته‌ است‌؛ یا توضیحات‌ ابن‌ کتبى‌ درباره برطانیقى‌ ترنجبین و دراج‌ بیشتر است‌. به‌ نظر مى‌رسد که‌ این‌ کتاب‌ در تصحیح‌ دقیق‌ و کامل‌ الجامع‌ یکى‌ از بهترین‌ منابع‌ باشد، زیرا که‌ در موارد متعددی‌ عبارات‌ ابن‌ بیطار را عیناً تکرار کرده‌ یا شبیه‌ آنها را آورده‌ است‌. برای‌ تصحیح‌ اغلاط الجامع‌، مى‌توان‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌ از دستنبویه‌ نام‌ برد که‌ در طبع‌ حاضر الجامع‌ ابن‌ بیطار دسیبویه‌ ضبط شده‌ است‌.

از مالایسع‌ چند گزیده‌ و خلاصه‌ نیز فراهم‌ آمده‌ است‌. یکى‌ به‌ عنوان‌ جامع‌ المنافع‌ البدنیه که‌ داوود بن‌ عمر انطاکى‌ آن‌ را فراهم‌ آورده‌ است‌.

همچنین‌ منتخبى‌ مجهول‌المؤلف‌ در کتابخانه دکتر سامى‌ ابراهیم‌ حداد موجود است‌.

حسن‌ بن‌ عبدالرحمان‌ از نویسندگان‌ دیوان‌ در عصر سلطان‌ مراد سوم‌، این‌ کتاب‌ را به‌ ترکى‌ برگردانید که‌ نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه‌های‌ ترکیه‌ مضبوط است. از مالایسع‌ نسخه‌های‌ بسیار در آسیا، اروپا و افریقا و آمریکا موجود است‌.

احمد مضر صقال‌ بخش‌هایى‌ از آن‌ را در کتاب‌ علم‌ النبات‌ و الادویه المفرده و الادویه و کتاب‌ ما لایسع‌ الطبیب‌ جهله‌ در کویت‌ (1983م‌) به‌ چاپ‌ رسانده‌ است‌. ‌ [۱]. ‌

پانویس

  1. مؤذن جامی،‌ محمدهادی‌، ج4، ص508


منابع مقاله

مؤذن جامی،‌ محمدهادی‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


وابسته‌ها