ابراهیم بن نوبخت
ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق بن فضل بن ابی سهل بن نوبخت نوبختی، حکیم، از متكلمان بزرگ شيعه و از مشاهير خاندان نوبختيان، صاحب کتاب الیاقوت في علم الکلام
نام | ابراهیم بن نوبخت |
---|---|
نامهای دیگر | ابن نوبخت، ابراهیم
ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت ابراهیم نوبخت ابو اسحاق نوبخت ابراهیم بن اسحاق |
نام پدر | اسحاق |
متولد | قرن 4 |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | الیاقوت في علم الکلام |
کد مؤلف | AUTHORCODE01774AUTHORCODE |
آل نوبخت يا بنى نوبخت یکى از خاندانهاى ایرانى است كه از نيمه اول قرن دوم تا پایان قرن چهارم، مردان بزرگ و دانشمندان بسيارى در رشتههاى مختلف علوم پرورش داده است.در مورد اسم مؤلف اختلاف است، به طورى كه صاحب رياض العلماء و سيد حسن صدر اسم او را ابواسحاق اسماعيل بن اسحاق دانستهاند، اما در مقابل شيخ عباس قمى و علامه محمد اقبال آشتيانى قائل شدهاند كه او ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق نامیده مىشده است.
در مورد زمان حيات مؤلف هم اختلاف است.صاحب رياض العلماء و سيد حسن صدر قائل شدهاند كه مؤلف در قرن دوم هجرى زندگى مىكرده است.
علامه اقبال آشتيانى در کتاب خاندان نوبختى و هانرى كوربن معتقدند كه مؤلف در قرن چهارم هجرى مىزيسته و بعضى از مستشرقين قائلند مؤلف همعصر خواجه نصيرالدين طوسى(قرن هفتم هجرى) بوده است.در راستاى اثبات ادعاى خود، هرگروه ادلهاى اقامه نمودهاند.از مؤلف کتابى به غير از این کتاب در دست نمىباشد.
برخى از آن آراء و عقاید عبارتند از:
- اعتقاد به وجوب اصلح در دنیا، به این کیفیت که اگر خداى متعال بداند که چون روزى کسى را فراخ کند او از آن بهرهمند مىشود و ضررى ازآنجهت به او نمىرسد و به دیگرى هم ضررى نمىرساند و مفسدهاى به بار نمىآورد و قبحى در آن راه نمىیابد، در این صورت بر خدا واجب است آن مقدار روزى را به او بدهد. ابو القاسم بلخى معتزلى و سایر معتزله بغداد نیز با او همعقیده هستند برخلاف بصریان اعم از اشاعره و معتزله و جمهور علماى امامیه که به عدم وجوب آن قایلند.
- اعتقاد به عصمت، و آن را چنین تعریف کرده است: «عصمت لطف الهى است که اشخاص معصوم را از ارتکاب کارهاى قبیح باز مىدارد ولى این منع و بازداشتن از نوع قهرى و اجبارى نیست.»
- اعتقاد به جواز ظهور معجزه و کرامت از ائمه است که درباره آن مىگوید: «ظهور معجزه به دست ائمه(ع) ممکن است و دلیل آن قصه مریم و آصف «2» و موارد دیگر است. و جمهور متکلمان امامیه با او همعقیده هستند، گرچه دیگر نوبختیان با عقیده او مخالف بودند و مىگفتند چنین کارى از ائمه سر نمىزند.
- اعتقاد به جواز لذت عقلى براى خدا که کتاب الابتهاج را براى اثبات این امر نوشته است.
- اعتقاد به اینکه ماهیت خدا، مانند وجود او معلوم است و ماهیت او همان وجود معلوم او است.
- اعتقاد به اینکه مخالفان از آتش بیرون مىآیند ولى به بهشت راه نمىیابند.
به طورى که ملاحظه مىشود بعضى از این آراء و عقاید با مقایسه با نظریات و آراء متکلمان دورههاى اخیر چندان با اهمیت نیست و اهمیت آنها به لحاظ دورانى است که این آراء و عقاید در آن عنوان شده است، چه در آن تاریخ عقاید و آراء کلامى در مرحله تکوین بود و دوره مقدماتى خود را طى مىکرد و ازسوىدیگر این آراء بهطور اجمال و بدون هیچگونه شرح و تفسیر به ما رسیده است و اظهارنظر درباره آنها محتاج به توضیح و استدلال است[۱].
پانویس
- ↑ نعمه، عبدالله، ص95-96
منابع مقاله
نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، جاپ یکم، 1367ش.