إشتقاق الأسماء

اشتقاق الأسماء، تألیف راوی، مورخ، ادیب، قاری و واژه‌شناس ممتاز قرن دوم قمری، ابوسعید عبدالملک بن قریب اصمعی (حدود 123- ‌216ق)، به بررسی ارتباط برخی از اسامی (اشخاص، قبایل، صفات و...) با یکدیگر و ریشه‌یابی واژه‌شناختی می‌پردازد و معانی آن واژگان را توضیح می‌دهد. پژوهشگران معاصر، رمضان عبدالتواب و صلاح‌الدین هادی این اثر را تصحیح کرده و برای آن مقدمه نوشته‌اند.

إشتقاق الأسماء
إشتقاق الأسماء
پدیدآوراناصمعی، عبدالملک بن قریب (نويسنده)

عبدالتواب، رمضان (محقق)

هادی، صلاح الدین (محقق)
ناشرمکتبة الخانجي
مکان نشرمصر - قاهره
سال نشر1415ق - 1994م
چاپ2
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
6173 PJ
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف و روش

  1. این کتاب در شکلی که به دست ما رسیده، فاقد هرگونه مقدمه‌ای است که هدف و روش نویسنده را در این اثر ابتکاری ترسیم کند[۱].
  2. به نظر می‌رسد که اصمعی این کتاب را برای پاسخگویی به تهمت شعوبیان نوشته است که ادعا می‌کردند اسامی عربی، معنایی ندارد[۲].
  3. نویسنده در چینش و توضیح واژگان کتاب حاضر هیچ نظمی را مراعات نکرده و فقط برایش اشتقاق لغوی اهمیت داشته است؛ برخلاف مثلا ابن درید که اسامی پیامبر(ص) و پدرانش و... را مقدم داشته است[۳].
  4. اشکال‌هایی نیز بر این کتاب وارد است؛ از جمله اینکه نگارنده جز در مواردی اندک، به ارتباط اسامی با نسبی معین توجه نکرده است و برخی از اسامی مانند «راعف» معنایش در منابع لغوی موجود یافت نشد و همچنین این کتاب سرشار از شواهد شعری است، ولی برخی از آن اشعار، در مصادر و آثار ادبی دیگر روایت نشده است[۴].

نمونه مباحث

  • «الطِرِمّاح: الطويل و المشرف»[۵]؛ یعنی: طِرِمّاح به کسی گویند که قدبلند است و اشراف دارد.
  • «الناسُ غانمٌ و سالمٌ و شاجبٌ. فالغانمُ من قال خيرا فغنم و السالم من سكت فسلم و الشاجبُ من قال شرّاً فأهلك نفسه»[۶]؛ یعنی مردم 3 دسته هستند:
  1. «غانم»: کسی است که سخن خوبی بگوید و فایده‌ای یا صوابی بیابد.
  2. «سالم»: آن است که هیچ مگوید و از آفت، در سلامت بماند.
  3. «شاجب»: همان است که شرّ گوید و خودش را به تباهی بکشاند.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص40
  2. ر.ک: همان، ص40-41
  3. ر.ک: همان، ص41
  4. ر.ک: همان، ص41-43
  5. ر.ک: متن کتاب، ص90
  6. ر.ک: همان، ص129

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها