أحسن الحديث في أحكام الوصايا و المواريث
أحسن الحدیث فی أحکام الوصایا و المواریث اثر آیتالله شیخ احمد بن على الکاشف الغطاء، درباره دو فرع فقهى مهم (ارث و وصایا) تدوین و با قلم شیوا و روان نگارش یافته است.
احسن الحدیث فی احکام الوصایا و المواریث | |
---|---|
پدیدآوران | کاشفالغطاء، احمد (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه کاشف الغطاء العامة |
مکان نشر | نجف اشرف - عراق |
سال نشر | 1341 ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه تألیف
طبق آنچه که در مقدمه کتاب آمده است، مؤلف، کتاب را در جواب مخاطبى که درباره ارث، سؤال داشته، نگاشته است[۱].
ساختار
روش کتاب، استدلالى است و در آن از منابع عقلى و نقلى بهره گرفته شده که در قالب یک مقدمه[۲]، پنج مقصد، و چندین مسئله و یک افزوده (خاتمه) تدوین شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن عنوان فایده، به مقدمات لازم برای بحث و فحص اساسى از مسئله ارث نظیر: ما ترک میت چه حق باشد و چه مال (در صورتى که مشروط نباشد) به وارث مىرسد[۳]، باید خمس و زکات و دیههاى میت از ترکه پیش از تقسیم و واگذارى به وارثین آن پرداخت گردد و موجبات ارث و موانع سه گانه آن (بنده بودن، کفر و قتل عمد) مىپردازد. در مقصد اول[۴]، مرتبه اول از وراث نسبى (پدر، مادر و فرزندان) بررسى شده است. اگر از وارث میت فقط یک نفر از دسته اول باشد خواه پدر باشد و خواه مادر، یا یک پسر و یک دختر، همه ارث به او مىرسد. فرزندان مانع ارث آبا نمىشوند و آبا مانع ارث فرزندان نمىگردند. در ادامه به سهام ششگان و کسانى که این سهام به آنها تعلق مىگیرد و نیز مسئله بحث انگیز عول و تعصیب، پرداخته شده است. مقصد دوم[۵] عهدهدار تبیین میراث مرتبه دوم (پدر بزرگ، مادر بزرگ، خواهران و برادران) است و اینکه با وجود یکى از وراث طبقه اول، طبقه دوم از ارث محروم مىگردند. درباره اقسام کلاله و احکام هر یک؛ اقسام، احکام و اجتماع پدربزرگها و مادربزرگها در مسئله ارث، و اینکه اگر برادر و خواهر نباشند، فرزندان آنها وارث عمو یا خاله خواهند بود و نیز بررسى فروض و طبقه دوم. مقصد سوم [۶]عهدهدار تبیین فروض، شقوق و احکام میراث طبقه سوم وراث (عمو، عمه، دایى و خاله) است. در صورت فرض نبود افراد طبقه اول و دوم، اگر یک عمه یا عمو یا دایى و خاله داشته باشد و بقیه نباشد همه ارث به او مىرسد. و اینکه اگر عموها و عمهها و خالهها نباشند، ارث به اولاد آنها خواهد رسید و.... مقصد چهارم[۷]، مسایل، فروض، شقوق و احکام میراث شوهر از همسر خود بررسى شده است. اگر زن دایمى، بمیرد و فرزند نداشته باشد، نصف همه مال او را شوهر و بقیه را دیگر وارثان مىبرند و اگر از آن شوهر و یا شوهر سابق خود فرزند داشته باشد، یک چهارم آن را شوهر و بقیه را دیگر وارثان مىبرند. اگر زن بمیرد و جز شوهر هیچ وارثى نداشته باشد، همه مال او به شوهر مىرسد. در مقصد پنجم[۸]، ولا و اقسام آن بررسى شده است. در ابتداى کتاب، مؤلف این نکته را یادآور شده که اسباب و موجبات ارث سه چیز است: خویشاوندى نسبى، خویشاوندى سببى و ولا. کسى که بر دیگرى یک نحوه ولایت دارد در صورت نبود خویشاوندان نسبى از او ارث مىبرد. ولا سه نوع است:
- ولاء عتق؛ که به واسطه آن مولى از بنده خود که او را آزاد کرده است ارث مىبرد به شرط آن که بنده، خویشاوند نسبى نداشته باشد.
- ولاء ضمان جریره یعنى اینکه انسان با کسى قرار مىگذارد که در زندگى کمک و عهدهدار پرداخت دیههایى که بر عهده او مىآید باشد و در عوض از او ارث ببرد.
- امامت: که به واسطه آن امام مسلمین از کسى که هیچ وارث ندارد ارث مىبرد.
خاتمه کتاب[۹] به مسایلى از ارث و وصایا اختصاص یافته است. در ابتدا به یک سرى مسائل متفرقه ارث از قبیل: اگر کسى از دو راه با میت خویشاوندى داشته باشد از هر دو راه از او ارث مىبرد؛ بنا بر این اگر زن و شوهر با یکدیگر خویشاوندى داشته باشند علاوه بر ارث زن و شوهرى، از جهت خویشاوندى نیز ارث مىبرند. ارث دیه جنین و وارث آن، مسائل دو جنسیتىها و ارث آنها. و در پایان مسائل مختصرى درباره وصیت میت گفته شده است از قبیل اینکه وصیت به مقدار یک سوم دارایى میت صحیح است و نسبت به زاید بر آن وقتى درست است که وارثان میت آن را اجازه داده باشند. از مال میت ابتدا کفن او و بعد بدهىهاى او- خواه مردمیباشد یا مانند زکات و خمس الهى باشد برداشته مىشود و بعد از یک سوم باقى مانده وصیتهاى او انجام مىشود و سپس دو سوم باقى مانده به وارثان مىرسد و....
پانويس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص43
- ↑ ر.ک: همان، ص58
- ↑ ر.ک: همان، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص60
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب