آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران

آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران تألیف عسکر بهرامی، امروزه در چند واحد دانشگاهی، دانشجویانی در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، زبان پهلوی را می‌آموزند و هر سال چند مقاله و کتاب دربارۀ این زبان و متن‌های آن منتشر می‌شود. این کتاب کوششی برای معرفی پیشگامان این حوزه و آغازگران این راه است و نخستین تلاش‌هایی که بی‌شک پژوهشگران بعدی وامدار آنهایند.

آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران
آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران
پدیدآورانبهرامی، عسکر (نویسنده)
ناشرفرهنگ معاصر
مکان نشرتهران
سال نشر۱۴۰۱
شابک2ـ226ـ105ـ600ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب از 5 فصل و سه پیوست تشکیل شده است.

گزارش کتاب

زبان پهلوی یا فارسی میانه مانند فارسی باستان، به نوبۀ خود در پی دگرگونی‌هایی به‌ویژه در آواها و معانی واژه‌ها، صورتی دیگر یافت و در دورۀ اسلامی نخست با خط‌هایی چون مانوی، عبری و سریانی و سپس با خطی برگرفته از خط عربی نگاشته شد و طی چند سده ادبیاتی با آن پدید آمد که اهمیتش بر همگان آشکار است.

با توجه به تداوم زبانی و ادبی و انتقال مضامین دورۀ باستان به ادبیات فارسی، شناخت ادبیات پهلوی از نظر محتوا و زبانی برای فهم زبان و ادبیات فارسی بسی ارزشمند و لازم است؛ به‌ویژه از زمانی که تحقیقات علمی بر روی زبان و ادبیات فارسی به شیوۀ جدید آغاز شد، آهمیت آگاهی از زبان و ادبیات پهلوی در گشودن پیچیدگی‌ها و ابهامات زبانی و ادبی فارسی نیز آشکارتر شد و شماری از پژوهشگران کوشیدند با فراگیری زبان پهلوی، دسترسی بی‌واسطه‌ای به ادبیات آن بیابند. این کوشش‌ها تا آنجا که بررسی‌ها نشان می‌دهند، از اوایل سدۀ چهاردهم خورشیدی آغاز شدند.

در ایران آموزش زبان پهلوی در میانۀ دهۀ نخست سدۀ چهاردهم شمسی آغاز شد. حدود ده سال بعد، تدریس پهلوی به برنامۀ درسی دانشگاه راه یافت و در دهۀ 1340 شمسی با راه‌اندازی رشتۀ فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران، آموزش این زبان در کنار چند زبان دیگر دورۀ باستان، به صورت جدی‌تری دنبال شد. امروزه در چند واحد دانشگاهی، دانشجویانی در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، زبان پهلوی را می‌آموزند و هر سال چند مقاله و کتاب دربارۀ این زبان و متن‌های آن منتشر می‌شود. این کتاب کوششی برای معرفی پیشگامان این حوزه و آغازگران این راه است و نخستین تلاش‌هایی که بی‌شک پژوهشگران بعدی وامدار آنهایند.

درواقع نخستین نشانه‌های توجه ایرانیان به زبان‌های باستانی ایران به دورۀ قاجار بازمی‌گردد؛ اما در این دوره نشانی از آموزش این زبان‌ها دیده نمی‌شود. آموزش زبان‌های دورۀ باستان در ایران، گویا از اوایل دورۀ پهلوی و با تشکیل کلاس درس ارنست هرتسفلد ـ باستان‌شناس آلمانی ـ در تهران آغاز شد. در این کلاس شماری از فرهیختگان ادب و فرهنگ ایران گرد می‌آمدند و خط و زبان پهلوی را می‌آموختند. این گروه مشتکل از شخصیت‌هایی بود با زمینه‌های کاری و تحقیقی مختلف و از این‌رو با نیازهای علمی متفاوت. شمار اینان به بیش از ده نفر می‌رسید؛ اما تنها تنی چند از آنان به ترجمۀ متن‌های پهلوی پرداختند یا دانش زبان پهلوی در تحقیقات‌شان بازتاب یافت. از آن گروه سه تن با ترجمۀ متن‌های پهلوی، بنیان‌گذاران دانش زبان پهلوی در ایران شدند و این راه را آغاز و برای پژوهش‌های بعدی هموار کردند؛ درواقع بذری را کاشتند که امروزه درختی تناور شده است. این سه تن‌ عبارت‌اند از: محمدتقی بهار، غلامرضا رشیدیاسمی و سید احمد کسروی.

فصل نخست کتاب تاریخچه‌ای است از آشنایی ایرانیان با زبان‌های ازیادرفتۀ روزگار باستان خویش؛ فصل دوم به زندگی و فعالیت‌های نخستین آموزگار زبان پهلوی در ایران یعنی ارنست هرتسفلد می‌پردازد و با توجه به هدف کتاب، بر دانش پهلوی و تلاش‌های او در این زمینه تأکید دارد؛ فصل‌های سوم تا پنجم با همین رویکرد در باب سه شاگرد اصلی درس هرتسفلد، یعنی بهار، رشیدیاسمی و کسروی است که در هر مورد پس از گزارشی کوتاه از زندگی و حیات فرهنگی آن شخص و ارتباط با هرتسفلد، گزارشی از کارهای او در زمینۀ زبان پهلوی آمده و نمونه‌هایی از کارش بررسی شده است. سخن پایانی هم به جمع‌بندی یافته‌ها اختصاص یافته است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها