آداب إتباع الأئمة

الهمة في آداب اتباع الأئمة، نوشته قاضی نُعمان بن حیون تمیمی مغربی (درگذشته 363ق)، پایه‌گذار فقه اسماعیلی و بزرگ‌ترین فقیه در همه ادوار اسماعیلیه است. این کتاب، آدابی را که شایسته و بایسته است که اهل ولایت و اولیای الهی فاطمی و قاضیان و کاتبان و دیوانیان حکومتی‌ا‌شان، خود را بدان‌ها زینت بخشند، برمی‌شمرد و به‌همراه مباحثی در امامت توضیح می‌دهد. مصطفی غالب، پژوهش این اثر را انجام داده است.

آداب إتباع الأئمة
آداب إتباع الأئمة
پدیدآورانابن حیون، نعمان بن محمد (نويسنده) غالب، مصطفی (مقدمه نويس)
عنوان‌های دیگرالهمة‌ في‌ آداب إتباع الأئمة
ناشردار و مکتبة الهلال
مکان نشرلبنان - بیروت
سال نشر1985م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
الف2آ4 223/12 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اصل «امامت»، موضوع کتاب است؛ اصلی که مهم‌ترین باور «فاطمیان»، بلکه همه مذهب شیعه است؛ تا جایی‌ که این باور مساوی با دین ‌داشتن انگاشته می‌شود و در حدیث نبوی «مَن ماتَ و لم يَعرف إمام زمانهِ ماتَ مِيتةً جاهلية»، جِلوه می‌نماید[۱].

قاضی نُعمان در باب امامت اثر دیگری نیز با عنوان «كتاب التوحيد و الإمامة» نوشته است. او در «الهمة» به برخی ملامت‌ها و ستیزه‌جویی‌های مخالفان فرقه فاطمی پاسخ می‌دهد؛ آنان فاطمیان را به عدم سیادت، باور به حلول، تناسخ و علم غیب متهم می‌کرده‌اند و ایشان را به مذهب اباحی‌گری نزدیک می‌دانسته‌اند؛ درحالی‌که شواهد تاریخی این ادعا را رد می‌کند. قاضی نُعمان نیز در «الهمة» این اتهام‌ها را رد کرده، می‌گوید: «ما به آنچه غالیان گمراه و باطل‌سُرایانی که راه اولیای خداوند را بسته‌اند و می‌پندارند که آن اولیا از غیب الهی و آنچه در سینه بندگان است، آگاهند، قائل نیستیم و به آن باور نداریم. هرچند خداوند هرکس از رسولانش را بخواهد، به غیب خویش آگاه می‌گرداند. همانا این فاسقان می‌خواهندکه با انتساب این پندارهای باطل به ساحت امامان(ع)، پیشوایی ایشان را دفع کنند؛ چراکه این غالیان می‌پندارند که امامان(ع) از غیب آگاهند، اما از سوی دیگر، ائمه در نگاه مردم کسانی‌اند که جز به چیزی ورای آنچه در ظاهر امر دیده می‌شود، آگاه نیستند؛ آنگاه، نبودن این صفت سبب می‌شود که این پیشوایان معصوم(ع) نزد آن فاسفان و پیروانشان امام نباشند»[۲].

در این کتاب نمایه‌ای از مرتبت امامت نمود یافته است و همه اختلاف‌هایی که فاطمیان با گروهی از تاریخ‌نگاران و گمانه‌زنی‌ها و اتها‌م‌های ایشان دارند و می‌پندارند که فاطمیان به اُلوهیت امامان(ع) باور دارند، بررسی می‌شود. قاضی نعمان برای رفع این ابهامات از باور فاطمیان در مسائلی مانند جدایی مرتبت «پیامبری» از مرتبت «امامت» بسیار سخن می‌گوید و به این عقیده که پیامبران از امامان برتر‌ند و رتبه نبوت بالاتر و بزرگ‌تر از رتبه امامت است، اشاره کرده، چنین توضیح می‌دهد که «فاطمیان رتبه امامت را پس از رتبه «پیامبری» و «وصایت» جای می‌دهند». همین رتبه‌بندی است که «الهمة» را در جایگاه مصدر و منبعی برای باورهای فاطمیان می‌نشاند. قاضی نعمان در این کتاب دیدگاه‌های گوناگون بسیاری را گنجانده است که امروزه، در آثار غیر فاطمیان خوانشی به‌هم‌ریخته و آشفته و بدون چهارچوب روشنی را نشان می‌دهد. اگر این دیدگاه‌هایی که در «الهمة» و آثار فاطمیان دیگر منعکس است، نبود، به‌سختی می‌شد از اقوال مخالفان به‌درستی آگاه ‌شد؛ ازاین‌دست مسائل دقیقی که قاضی نُعمان در کتابش آورده است، یکی مسئله «سجده بر امامان» است؛ این مسئله بهانه‌ای به دست محدثان و حافظان اهل سنت داده است تا فاطمیان را به تیر شرک و کفر هدف گیرند. مسئله دیگر، مربوط به اموال بسیاری است که در دست فاطمیان بوده است و در چشم مخالفان‌ به اخاذی از پیروان متهم می‌‌شده‌اند. قاضی نعمان با گشودن باب خمس و تسری آن از موضوع «غنیمت» به همه اموال به‌دست‌آمده یک مسلمان و تأیه آن‌ها به حکومت، این اتهام را رد می‌کند. در مجموع، این کتاب اثر گران‌بهایی برای آموختن آموزه‌های فاطمیان و همچنین، تاریخشان است؛ آموزه‌هایی که در اصل امامت و آموختن آنچه را که بایسته است در پیروی امامان انجام گیرد، مطرح می‌شود و نیز آنچه را که ضروری است هر گرونده‌ای خود را با آن به مسلک فاطمیان زینت دهد و آنچه را که در اصلاح خویش پیش از آغاز به دعوت دیگران نیاز دارد. همچنین، این کتاب خواننده را با برخی آداب که در مجلس امام فاطمی به‌جا‌ آورده می‎شده است، آشنا می‌کند. آداب دیگر نیز همان آدابی است که در قرآن و مجموعه روایات نبوی به همه مسلمانان سفارش شده است که از میان آن‌ها «ادبِ تقوی» است که در همه فصل‌ها به‌ویژه در باب جهاد تکرار شده است[۳]‏.

پانویس

  1. ر.ک: محمد کامل حسین، ص19
  2. ر.ک: همان، ص21-20
  3. ر.ک: همان، ص31-27

منابع مقاله

محمد کامل حسین، مقدمه کتاب «الهمة في آداب اتباع الأئمة»، اثر قاضی نعمان، نشر و تحقیق محمد کامل حسین، دارالفکر العربي، 2002م.


وابسته‌ها