التعازي
التعازي، اثر ابوالحسن علی بن محمد مدائنی (متوفی 224ق)، مشتمل بر اخباری است که مدائنی در موضوع عزا و مصیبت به نقل از منابع اهل سنت گرد آورده است. محقق اثر ابراهیم صالح، تحقیق و تصحیح و جمعآوری سماعات کتاب را به عهده داشته است.
التعازي | |
---|---|
پدیدآوران | مدايني، علي بن محمد (نويسنده) صالح، ابراهيم (محقق) |
ناشر | دار البشائر |
مکان نشر | سوريه - دمشق |
سال نشر | 2003م , 1424ق |
موضوع | ادبيات عربي |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJA 2602 7م4* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب با مقدمهای از محقق اثر در ذکر شرح حال و تألیفات مدائنی آغاز شده است. متن اثر مشتمل بر 237 خبر است. نویسنده اخبار ملحقه به کتاب تعازی را از کتاب موفقیات زبیر بن بکار انتخاب و در انتهای کتاب آورده که مشتمل بر 14 روایت است. در بخش انتهایی کتاب سماعات (اسناد شنیداری) بخشهایی از کتاب ذکر شده است.
گزارش محتوا
محقق اثر در بخشی از مقدمه به این نکته اشاره کرده که شیخ طاهر جزایری بخشهای متفرق کتاب را در مساجد و مدارس دمشق گردآوری نموده است. سپس اشاره میکند که از کتاب تنها دو جزء آن به دست ما رسیده است، درحالیکه کتاب سه جزء بوده است[۱]. کتاب را چهار نفر نقل کردهاند که عبارتند از: ابومحمد حسن بن علی بن میمون (متوفی 291ق)، ابوطالب عبدالله بن محمد بن عبدالله عکبری (متوفی 347ق)، ابوسهل محمود بن عمر بن جعفر عکبری که اصالتاً ایرانی بوده است (متوفی 413ق)، ابوالقاسم علی بن محمد بن علی البندار (متوفی 474ق) معروف به ابن بسری[۲]. روایات مـدائنی را خـود وی یا شـاگردانش به شکل منظم یا پراکنده از راههای مختلف پخش و نشر کردند. هرچند بیشتر راویان، روایات را بدون تصحیح و با رعـایت امـانت نـقل میکردند، مطابق فرهنگ عمومی عصر، معیارها و قاعدههایی برای نقل اخبار و روایات وجود داشـت. یکـی از آن معیارها این بود که از هر شخص مجهول و ناشناسی روایت نمیکردند؛ چراکه امتحان و نقد دشوار رجالشناسان پیش رو بـود. حـداقل ملاک راوی پس از شهرت، صداقتش بود. مدائنی در چنان فضای فکری و فرهنگی قرار داشت و مـوثق ارزیابـی شد. منابع روایی وی و نیز شاگردان و نـاقلان اخـبارش، افـراد معروف و خوشنام عصر بودند؛ ازاینرو و به دلایل دیگر بـود کـه گفتهاند: مدائنی خود سند است[۳]. اولین خبر مدائنی با ذکر سلسله اسناد در مصیبت رحلت رسولالله(ص) است که چنین نقل میکند: گویندهای که دیده نمیشد چنین میگفت: خداوند عز و جل آرامش برای هر موجود فانی است و جانشین هر آن چیزی است که میمیرد و عوض هر مصیبتی است و...[۴]. در یکی دیگر از اخبار عمر بن عبدالعزیز پس از مرگ فرزندش عبدالملک خطبه خوانده و با نهی از گریه بر فرزندش چنین گفته است: خداوند عز و جل نیکوکار و گناهکار را در دنیا جاودان قرار نداده است و... خداوند تمامی اهل زمین را فانی قرار داده و خبر داده که زمین و اهل آن را به ارث میبرد؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و برای روز جزا کار کنید[۵]. در خبر دیگری به نقل از نافع، چنین میخوانیم که رسولالله(ص) شنید که مردی گدایی میکند و از خداوند نعمت کامل را طلب میکند. آن حضرت به او فرمود: آیا میدانی نعمت کامل چیست؟ همانا نعمت کامل نجات از آتش و داخل شدن در بهشت است[۶]. آخرین خبر نیز درباره مرگ منصور دوانیقی است که چنین گفت: «خداوندا اگرچه در موارد فراوانی تو را عصیان کردم، اما در محبوبترین چیزها نزد تو که همانا ذکر لا إله إلا الله با اخلاص است، تو را اطاعت میکنم» و در همان مکان مرد[۷]. در بخش انتهایی کتاب سماعات کتاب توسط محقق اثر گردآوری شده است؛ بهعنوان نمونه درباره جزء دوم کتاب چنین میخوانیم که راوی مینویسد: این جزء را بر ابوالقاسم بن بسری و ابوالمعالی احمد بن مرزوق زعفرانی در ماه رجب در سال 472ق، در خانهاش در باب المراتب خواندم[۸].
وضعیت کتاب
تحقیق و تصحیح از روی نسخه منحصربهفرد کتاب انجام گرفته است. در انتهای اثر فهارس آیات، احادیث، اعلام و اسانید، قبائل و جماعات، اماکن و بلدان، قافیه اشعار و منابع ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب، اختلاف نسخهها، آدرس روایات و معرفی اعلام ذکر شده است.