غروی تبریزی، علی

غروی تبریزی، علی
نام غروی تبریزی، علی
نام های دیگر آیت الله غروی تبریزی

غروی، علی

نام پدر
متولد 1309 هـ.ش
محل تولد
رحلت 1377 هـ.ش یا 1419 هـ.ق
اساتید
برخی آثار
کد مولف AUTHORCODE9244AUTHORCODE

ولادت

«آيت‌الله حاج شيخ ميرزا على غروى تبريزى»، در سال 1349ق / 1309ش، در شهر تبريز ديده به جهان گشود.

خانواده‌اش در تبريز، گران‌مايه و پرآوازه بودند و تجارت آن شهر را در اختيار داشتند. پدر گرامى ايشان، حاج اسدالله فرزند حسن، بازرگان بزرگ و نامدار تبريز بود كه در بادكوبه قفقاز و تبريز داراى دفتر تجارى بود، اما با آغاز جنبش بلشويكى در آن نواحى، دفتر تجارى و ديگر املاك و دارايى‌اش را در قفقاز رها كرد و به تبريز آمد.

مادر ايشان، صبيّه سيد محمد اسكويى بود.

آيت‌الله غروى در سن دو سالگى، پدر بزرگوارش را از دست داد.

کسب علم و دانش

ايشان از سن شش سالگى، به تحصيل علم و بهره‌جويى از محضر اساتيد پرداخت. مقدمات و بخشى از كتاب‌هاى دوره سطح را در تبريز آموخت. كتاب «الحاشية في المنطق» و «معالم الدين» و برخى ديگر از كتاب‌هاى درسى را نزد استاد شيخ على اصغر، معروف به باغميشه‌اى فراگرفت. پس از پشت سر گذاشتن اين مقدمات، به شهر مقدس قم آمد و در آنجا ساكن شد. «فرائد الأصول» شيخ انصارى را نزد علامه شيخ محمد مجاهد تبريزى، «مكاسب» را نزد آيت‌الله سيد حسن قاضى و «كفاية الأصول» آخوند خراسانى را در محضر آيت‌الله سيد احمد خوانسارى آموخت.

ايشان به مدت 5 سال، پيوسته در جلسات درس خارج فعالانه شركت جست و در اين مدت كوتاه، قدرت بيان و شيوايى سخن و زيبايى گفتار ايشان جلوه‌گر شد كه با وجود سن و سال اندك، پس از پايان درس استاد، يك بار ديگر درس را با توضيحات بيشتر بيان مى‌كرد و مقرّر درس آيت‌الله سيد محمد حجت كوه‌كمره‌اى در قم گرديد.

پس از تحصيلات در قم، به نجف اشرف رهسپار گشت و براى هميشه در آنجا ماندگار شد. در نجف اشرف، در درس گروهى از اساتيد برجسته فقه و اصول حضور يافت و به موازات حضور در بحث‌هاى اساتيد، بحث خارج را نيز در مسجد شيخ انصارى و مدرسه دارالحكمه، تدريس مى‌نمود. تدريس بحث خارج را از سال 1379ق / 1339ش و در سن سى سالگى آغاز نمود و دوره كامل خارج «مكاسب» را نيز تدريس مى‌كرد. جلسات درس ايشان، بزرگ‌ترين و مهم‌ترين بحث‌هاى خارج در نجف بشمار مى‌رفت.

استادان ايشان در قم، حضرات آيات:

  1. سيد محمد حجت كوه‌كمره‌اى؛
  2. سيد حسين بروجردى؛
  3. شيخ عباس‌على شاهرودى.
  4. سيد احمد خوانسارى.

استادان ايشان در نجف اشرف:

  1. حسين حلى؛
  2. شيخ ميرزا محمدباقر زنجانى؛
  3. سيد ابوالقاسم خويى .


آيت‌الله غروى در چند دوره اصول و دو دوره خارج مكاسب آيت‌الله خويى شركت جست و همچنين در بحث خارج پيرامون كتاب صلات فقه و در روزهاى تعطيل، در مبحث «رضاع» و كتاب «البيان في تفسير القرآن» و «قواعد سه‌گانه» حضور يافت.

تلاش ايشان براى تأليف، تصنيف و نگارش نظرات خود و افكار و انديشه‌هاى اساتيد بزرگوارش، تحسين‌برانگيز است. او گام‌هاى مهمى در راه بسط و گسترش گنجينه آثار فقهى و اصولى برداشت.

آثار:

  1. التنقيح في شرح العروة الوثقى، شامل تقريرات فقهى آيت‌الله خويى؛
  2. الفتاوى المستنبطة (رساله‌اى است در عبادات و معاملات براى عمل مقلدين)؛
  3. موجز الفتاوى المستنبطة؛
  4. مناسك حج.
  5. دوره كامل اصول از بحث آيت‌الله شيخ حسين حلى؛
  6. دوره كامل اصول از بحث آيت‌الله ميرزا محمدباقر زنجانى؛
  7. شرح استدلالى بر مكاسب؛
  8. حاشيه بر كفايه آخوند خراسانى؛
  9. رساله‌اى در قاعده طهارت؛
  10. رساله‌اى در قاعده تجاوز؛

و...

ايشان از دو مرجع وقت، آيت‌الله شيخ محمدحسين كاشف الغطاء و سيد ابوالقاسم خويى اجازه اجتهاد دارند.

شاگردان برجسته ايشان عبارتند از آيات و حجج اسلام:

  1. شيخ على مروجى، استاد بحث خارج حوزه علميه قم؛
  2. سيد كمال حيدرى، استاد بحوث معقول حوزه علميه قم؛
  3. شيخ عبدالحسين آل صادق، از علماى لبنان؛
  4. شيخ محمدجواد دندن از علماى احساء عربستان؛
  5. شيخ محمدكاظم حبشى از علماى قطيف؛
  6. شيخ محمدامين مامقانى از اساتيد حوزه علميه نجف؛
  7. شيخ محمد حافظى از علماى پاكستان؛
  8. سيد محمدحسين بحرالعلوم؛
  9. سيد محمدرضا بحرالعلوم.

ايشان همان طور كه در بازدهى علمى و تدريس ممتاز بود، در شيوه سلوك گران‌مايه خود نيز بى‌همتا و نمونه بود. روزانه بيست ساعت در امور تدريس، مطالعه، تأليف و پژوهش سپرى مى‌نمود و از نظر ورع و التزام به آداب و مستحبات دينى و دقت و امانت در نگهدارى و هزينه حقوق شرعيه، زبانزد همگان بود، به‌طورى كه آيت‌الله كوه‌كمره‌اى در باره ايشان فرمودند: «آرزو دارم كه همه حقوق شرعيه را در خانه‌اى گرد آورم و كليدش را به دست اين شيخ بسپارم».


شهادت

جريان شهادت ايشان، به نقل از يكى از نزديكان، به شرح زير مى‌باشد:

«عصر پنج‌شنبه 23 صفر [1419ق / 1377ش]، قرار بود كه به زيارت سيدالشهداء مشرف شود.

دختر بزرگش آمد و گفت: آقا من از شما خواهش مى‌كنم كه زيارت نرويد؛ چون قلب من گواهى بد مى‌دهد و حالم طور ديگرى است. هرچه دخترش اصرار كرد كه به زيارت نرود و فقط اين هفته از زيارت صرف نظر كند، فايده‌اى نداشت و شهيد غروى فرمود: «من نمى‌خواهم حتى براى يك هفته هم كه شده، زيارت تعطيل شود». لذا به زيارت سيدالشهداء(ع) رفت. وقتى ايشان زيارت مى‌كند، موقع برگشتن، سنگ‌هايى را بر سر راه مى‌بينند. وقتى راننده به خاكى مى‌زند، مجبور مى‌شود سرعت را كم كند كه ناگهان عده‌اى كه پشت تپه‌ها كمين كرده بودند، ماشين را به رگبار مى‌بندند و ايشان را به شهادت مى‌رسانند. پيكر مطهر ايشان را در وادى السلام نجف دفن كردند.

منابع مقاله

برگرفته از: باباجانى، على «سيماى سرخ مرجعيت در اربعين شهادت آيت‌الله غروى تبريزى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه قرآن و حديث «فرهنگ كوثر»، مرداد 1377، شماره 17 (7 صفحه، از 56 تا 62).


وابسته‌ها

التنقیح في شرح العروة الوثقی / نوع اثر: کتاب / نقش: مقرر

التنقيح في شرح المکاسب / نوع اثر: کتاب / نقش: مقرر