اللطف و اللطائف
نام کتاب | اللطف و اللطائف |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ثعالبی، عبدالملک بن محمد (نويسنده)
جادر، محمود عبدالله (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJA 3914 /ل6 1376 |
موضوع | ادبیات عربی - قرن 5ق.
ادبیات عربی - لطیفه، هجو و طنز |
ناشر | عالم الکتب |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1417 هـ.ق یا 1997 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11775AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«اللطف و اللطائف»، اثر ابو منصور، عبد الملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى، با تحقيق و تصحيح دكتر محمود عبدالله جادر، در موضوعات مختلفى، از جمله ادبيات، لغت، تاريخ و... مىباشد كه به زبان عربى نوشته شده است.
از شواهدى برمىآيد كه احتمالا كتاب، بعد از سال 422ق، نوشته شده و نويسنده، آن را به والى خراسان، ابو سهل حمدونى، هديه كرده است.
اين اثر كه از جمله كتابهاى ممتاز ادبى مؤلف مىباشد، براى قرائت در هنگام فراغت، تنظيم شده و در آن، اطلاعات مفيدى، بهويژه در زمينه حكايات شيرين تاريخى، گرد آمده است.
ساختار
كتاب، با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب، در شانزده باب، ارائه گرديده است.
نويسنده، هر باب را كه نسبتا مختصر و موجز نوشته شده، به طبقهاى از مردم، با توجه به صناعت و حرفه آنها، اختصاص داده و اشاره نموده است كه تا زمان وى، كسى از اين روش استفاده ننموده است، اما برخى معتقدند كه در حقيقت، در حدود يك قرن و نيم قبل از وى، جاحظ در كتاب«صناعات القواعد»، اين روش را به كار برده است، اما وجه تمايز كتاب ثعالبى با اثر جاحظ، شمول و فراگيرى مطالب آن، معرفى طبقات بيشتر و استفاده از امثال، حكم و اقوال آن طبقات مىباشد.
روش نويسنده در تنظيم مباحث، مبتنى بر جمع نصوص، ضمن تبويب آنها بر طبق ربط و علاقه بين قائل يا جنس صناعت يا تخصص وى و بين طبيعت قول صادر شده از وى مىباشد.
از نكات شايان ذكر در اين اثر، كاربرد واژگان فارسى و نقل امثال فارسى به عربى و يادكرد شهرها و پادشاهان ايران است.
گزارش محتوا
مصحح، در مقدمه خود، ضمن بيان زندگىنامه ثعالبى و اشاره به ملاقاتهاى وى با حكام و امراى زمان خويش، نگاهى كوتاه به آثار او انداخته و ادعاى وى را پيرامون منحصر به فرد بودن روشش در اين تأليف، بررسى نموده است.
مقدمه مؤلف، به توضيحى مختصر در باره موضوع ابواب، اختصاص يافته است.
باب اول، اختصاص به كلمات و اقوال ملوك و امرا دارد كه از جمله آنها عبارتند از: اسكندر، دارا، يزدگرد، بهرام گور، كسرى، انوشيروان، معاوية بن ابى سفيان، عمرو بن عاص، مصعب بن زبير، عبد الملك مروان، يزيد بن مهلب، هشام بن عبد الملك، مروان بن محمد اموى، على بن عبدالله بن عباس، هارون الرشيد، مأمون، عبدالله بن طاهر، عبدالله بن معتز، عضد الدوله، قابوس بن وشمگير، ناصر الدوله محمد بن حمدان، ابو العباس مأمون بن مأمون خوارزمشاه، ابو مظفر نصر بن ناصر الدين و...
بهعنوان مثال، در مورد اسكندر، چنين آمده است: هنگامى كه وى قصد محاربه با دارا، پادشاه ايران را نمود، جاسوسان به او گفتند كه دارا، در جنگهاى زيادى شركت كرده است و سربازان فراوانى در اختيار دارد. اسكندر گفت: زيادى گوسفندان، قصاب را به ترس نمىاندازد.
در باب دوم، پاسخهايى كه برخى از صاحبان حرف و صناعات، به فراخور كار و حرفه خويش، به پرسش از واژه سُرور و خوشبختى دادهاند، مطرح شده است.
در باب سوم، مطالبى پيرامون برخى از ادبا و نحوىها، از جمله ابو الحسن سعيد بن مسعده اخفش نحوى بصرى، ابو الفتح، ابى الحسن لحام، ابو احمد شيرازى و... آمده است.
در بابهاى چهارم تا شانزدهم، به ترتيب، اقوالى از كاتبان، فقها، محدثين، متصوفه، معلمين و قراء، اطباء، صحافين و كاغذفروشان، شعراء، منجمين، تجار و بازاريان، دهقانان، شرابگيران و مطربان و صاحبان ديگر حرف، نقل شده است.
نكته قابل توجه در مورد كتاب، اين است كه در اين اثر، اندرزها، امثال و كلمات قصار، حكم ماده اوليه را دارد و انديشهاى منظم، در استفاده از آنها به كار رفته است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب به همراه فهرست مصادر و مراجع مورد استفاده نويسنده، اعلام، اشعار، اماكن، الفاظ عجميه معربه(الفاظ غير عربى كه وارد زبان عربى شده است) و آيات، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها كه مربوط به مصحح مىباشد، در پايان هر باب آمده و بيشتر به ذكر منابع و توضيح و تشريح برخى كلمات و عبارات پيچيده و مشكل متن، اختصاص يافته است.
منابع
1. مقدمه و متن كتاب؛
2. دانشنامه جهان اسلام، ج 9، ص 67، نوشته عارف ابو خلف الزغلول.