مراسم عاشوراء، شبهات و ردود

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مراسم عاشوراء؛ شبهات و ردود، تألیف سید جعفر مرتضی عاملی (1364-1441ق)، در نقد و بررسی شبهات مطرح‌شده پیرامون مراسم و شعائر عاشورا، به‌ویژه اعمالی نظیر زدن بر سینه و صورت و زنجیرزنی، است.

مراسم عاشوراء، شبهات و ردود
مراسم عاشوراء، شبهات و ردود
پدیدآورانعاملی، جعفر مرتضی (نويسنده)
ناشرالمرکز الإسلامي للدراسات
مکان نشرلبنان - بیروت
سال نشر1423ق - 2002م
چاپ1
شابک-
موضوعسوگواری‏ها - دفاعیه‏ها و ردیه‏ها - شعایر و مراسم مذهبی - دفاعیه‏ها و ردیه‏ها - عاشورا
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏م‎‏4 260/3 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگیزه نگارش

هدف مؤلف، پاسخ علمی و موضوعی به شبهات مزبور بوده است؛ چراکه برخی، این اعمال را حرام می‌دانند یا نشانه جهل و عقب‌ماندگی می‌پندارند[۱].

ساختار و محتوا

کتاب، مشتمل است بر:

  • تقدیم: در این بخش، نویسنده از تعظیم شعائر الهی و ایام الله و احیای امر اهل‌بیت(ع)، به‌ویژه یادکرد عاشورا و نیز از انگیزه نگارش این کتاب سخن می‌گوید[۲].
  • بداية و توطئة: در این بخش، نویسنده از پرسش‌ها و شبهاتی که پیرامون کیفیت عزاداری در روز عاشورا مطرح شده سخن می‌گوید و وارد مباحث اصلی کتاب می‌گردد.
  • مباحث اصلی کتاب: این بخش، شامل طرح ادله مخالفان و نقد آن‌ها و نیز خلاصه و توضیح و همچنین توضیح و اعاده است که چکیده همه آنها به شرح زیر است:

مؤلف، نخست دلایل کسانی را که اعمالی همچون سینه‌زنی و زنجیرزنی و قمه‌زنی و... در روز عاشورا را حرام می‌دانند، مطرح می‌کند. این دلایل عمدتاً شامل سه مورد هستند:

  1. نهی شرعی از القای نفس در تهلکه، با استناد به آیه شریفه: «و لا تلقوا بأيديكم إلى التهلكة» و...[۳].
  2. این‌گونه امور آسیب رساندن به نفس و اضرار به آن است که شرعاً و عقلاً حرام است.
  3. این‌گونه امور متضمن وهن مذهب و موجب تمسخر و استهزا نسبت به مذهب است.

مؤلف، سپس به مناقشه و رد تک‌تک این دلایل می‌پردازد؛ به شرح زیر: مناقشه دلیل اول: او استدلال می‌کند که اولا آیات مربوط به هلاکت، ناظر به عقوبت اخروی هستند، نه منع این اعمال؛ ثانیا بر فرض که شامل هلاکت دنیوی نیز بشوند، تاکنون موردی از فوت یا آسیب جدی در نتیجه این اعمال شنیده نشده است؛ ثالثا بر فرض تحقق چنین چیزی، این، یک اتفاق نادر است که موجب حرمت نمی‌شود[۴].

مناقشه دلیل دوم: اولا آسیب رساندن به نفس یا ضربه زدن به آن قبح ذاتی، شبیه ظلم، ندارد؛ چون اگر چنین بود حتی در مقام معالجه نیز نمی‌شد حکم به جواز جرح نمود. همچنین اعمال یادشده اقتضای قبح نیز ندارند؛ پس امور یادشده نه علت تامه قبحند (مثل ظلم) و نه مقتضی آن (مثل کذب)، بلکه حسن و قبح آنها بالوجوه و الاعتبار است؛ یعنی بستگی دارد که چه نوع عنوانی بر آنها منطبق شود؛ گاه عنوان حسن بر آنها منطبق می‌شود و گاه عنوان قبیح؛ ثانیا این سخن که: «هر ایذای نفسی حرام است»، نه ثابت است و نه هیچ‌یک از علمای صاحب‌نظر به آن قائلند؛ قدر متیقن از ایذای حرام، آن است که منجر به هلاکت یا قطع عضو یا مرضی لاعلاج شود[۵]. مؤلف در ذیل مناقشه در دلیل دوم، استدلال قائلین به حرمت، به دلیل عقلی را نقل و نقد می‌کند. وی برای اثبات مدعای خود نه‌تنها شیوه عقلانی و عقلایی را در پیش می‌گیرد، بلکه از آیات و روایاتی متعدد که مدعی تواتر آنهاست، بهره می‌برد[۶].

مناقشه دلیل سوم: اولا وظیفه فقیه، اخبار از حکم شرعی است، نه تعیین اینکه فلان کار، موجب وهن مذهب است یا خیر؟ این، وظیفه مقلدان است که اگر تشخیص دادند که فلان عمل واقعا موجب وهن مذهب است، از آن اجتناب کنند. فقیه نیز در تطبیق و تشخیص همچون یکی از مردم عادی است؛ مگر اینکه حاکم باشد و مصلحت را در منع فلان عمل بداند که در این صورت باید از وی اطاعت کرد؛ ثانیا ادعای لزوم وهن مذهب در همه جا قابل قبول نیست؛ به‌ویژه در بلاد شیعی و...[۷].

پانویس

  1. ر.ک: تقدیم، ص5-8
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: متن کتاب، ص10-11
  4. ر.ک: همان، ص11-13
  5. ر.ک: همان، ص13-16
  6. ر.ک: همان، ص16-68
  7. ر.ک: همان، ص69-73

منابع مقاله

تقدیم و متن کتاب.


وابسته‌ها