کرامت انسانی

کرامت انسانی، نوشته احمد عابدی (متولد: 1339ش- نجف آباد) و مهدی منفرد (معاصر)، که به بررسی جامع مفهوم کرامت انسانی از منظر اسلامی، شامل ابعاد ذاتی و اکتسابی، نقش آن در سیره حکومتی معصومین و امام خمینی(ره)، موانع تحقق آن و جایگاه کرامت در حقوق بشر و قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد.

کرامت انسانی
کرامت انسانی
پدیدآورانعابدی، احمد (نويسنده)

منفرد، مهدی (نویسنده)

دانشگا‌ه‌ جا‌مع‌ اما‌م‌حسین‌ (علیه‎السلام). دانشکده امام هادی (علیه‏السلام) (سایر)
عنوان‌های دیگرکرامت انسان
ناشرمطبعة الصاوی
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1390ش
چاپ1
موضوعکرامت انسانی - جنبه‌های مذهبی - اسلام - انسان (اسلام) - انسان (اسلام) -- جنبه‌های قرآنی - کرامت‌ انسا‌نی
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
4ک2ع 250 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب در یک جلد و در قالب یک مقدمه، پنج بخش اصلی (هر بخش شامل چندین فصل و زیرفصل) و یک بخش نتیجه‌گیری و فهرست منابع تدوین شده است.


گزارش محتوا

مقدمه کتاب با تبیین معنای واژه "کرامت" آغاز می‌شود و به بررسی لغوی و اصطلاحی این مفهوم در بستر حقوق بشر و سایر علوم می‌پردازد. سپس به اهمیت کرامت انسانی و نیاز جامعه معاصر به درک و ترویج آن اشاره شده و هدف کتاب را فراهم آوردن یک رویکرد علمی-پژوهشی به کرامت انسان در جامعه اسلامی معرفی می‌کند[۱].

بخش اول: کرامت ذاتی؛ این بخش به کرامت ذاتی انسان می‌پردازد که موهبتی الهی و غیرقابل سلب است و صرف‌نظر از اعمال و انتخاب‌های فردی، شامل همه انسان‌ها می‌شود. کرامت ذاتی ریشه در آفرینش انسان و جایگاه وی در هستی دارد[۲].

فصل اول: کرامت ذاتی به استناد آیات؛ این فصل با استناد به آیات متعدد قرآن کریم، جایگاه ویژه انسان را به عنوان اشرف مخلوقات و خلیفه خدا تبیین می‌کند. آیاتی که به خلقت انسان، سجده فرشتگان بر آدم و تسخیر موجودات برای انسان اشاره دارند، به عنوان شواهد قرآنی کرامت ذاتی انسان مورد بررسی قرار می‌گیرند[۳].

فصل دوم: کرامت ذاتی به استناد روایات؛ در این فصل، روایات و احادیث نقل شده از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) بررسی می‌شوند که بر کرامت ذاتی انسان تأکید دارند[۴].

فصل سوم: امام خمینی قدس‌سره و کرامت ذاتی انسان؛ این فصل به تبیین دیدگاه امام خمینی(ره) درباره کرامت ذاتی انسان اختصاص دارد. از منظر ایشان، کرامت ذاتی انسان یک حقیقت الهی است که به انسان برتری و ارزشمندی خاصی می‌بخشد و اساس حقوق و جایگاه او در نظام اسلامی را تشکیل می‌دهد[۵].

فصل چهارم: اعلامیه حقوق بشر درباره کرامت ذاتی انسان؛ این فصل به مقایسه مفهوم کرامت ذاتی در اسلام با آنچه در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده، می‌پردازد. تفاوت‌ها و شباهت‌ها در رویکردهای اومانیستی و الهی نسبت به کرامت انسان مورد تحلیل قرار می‌گیرد و بر این نکته تأکید می‌شود که کرامت ذاتی در اسلام مبنایی عمیق‌تر و جامع‌تر دارد[۶].

بخش دوم: کرامت اکتسابی (ارزشی)؛ این بخش به کرامت اکتسابی می‌پردازد که انسان با تلاش و عمل صالح به دست می‌آورد و جنبه ارزشی دارد. این کرامت نشان‌دهنده کمالات روحی و اخلاقی است که فرد در طول زندگی کسب می‌کند[۷].

فصل اول: مبانی کرامت اکتسابی؛ تقوا (پرهیزگاری)، ایمان، عمل صالح و معرفت به‌عنوان اصلی‌ترین مبانی کرامت اکتسابی معرفی می‌شوند. توضیح داده می‌شود که چگونه این ویژگی‌ها به انسان شأن و منزلت می‌بخشند و او را به‌سوی سعادت رهنمون می‌شوند[۸].

فصل دوم: آثار و شاخص‌های کرامت انسانی؛ در این فصل به نشانه‌ها و جلوه‌های کرامت اکتسابی پرداخته می‌شود، از جمله: دین‌داری، خویشتن‌داری، صبر و شکیبایی، نرم‌خویی و خوش‌اخلاقی، پایبندی به عهد و پیمان، آبروداری، احسان، بخشش و عفو. هر یک از این شاخص‌ها به‌تفصیل توضیح داده می‌شوند که چگونه به رشد و حفظ کرامت انسان کمک می‌کنند[۹].

بخش سوم: کرامت در سیره؛ این بخش به بررسی جایگاه کرامت انسانی در سیره عملی و حکومتی پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع) و امام خمینی(ره) می‌پردازد[۱۰].

فصل اول: جایگاه کرامت در سیره حکومتی پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)؛ نحوه رفتار پیامبر اسلام(ص) با مردم، حتی با غیرمسلمانان، اسیران جنگی و مخالفان، نشان‌دهنده اهتمام ایشان به حفظ کرامت و حقوق انسانی است. عدالت، رأفت و مدارا اصول اساسی سیره حکومتی ایشان در تعامل با مردم بود[۱۱].

فصل دوم: جایگاه کرامت در سیره حکومتی حضرت علی‌علیه‌السلام سیره حکومتی امام علی(ع)؛ نیز سرشار از نمونه‌های رعایت کرامت انسانی است. عدالت‌گستری، توجه به محرومان، آزادی بیان و حقوق متهمان در حکومت ایشان، جلوه‌های بارز این کرامت‌مداری است[۱۲].

  1. فصل سوم: جایگاه کرامت در سیره حکومتی امام خمینی(ره)؛ امام خمینی(ره) نیز در سیره حکومتی خود به کرامت انسانی اهمیت فراوانی می‌دادند. تأکید ایشان بر قانون‌مندی، حفظ حقوق شهروندان، تأمین امنیت عمومی و رفاه، و مبارزه با استبداد و استعمار، از جمله نمودهای اهتمام ایشان به کرامت انسان است[۱۳].

بخش چهارم: موانع کرامت؛ این بخش به عواملی می‌پردازد که مانع تحقق یا حفظ کرامت انسانی می‌شوند[۱۴].

فصل اول: موانع فردی؛ موانع فردی شامل غفلت و جهالت، دنیاپرستی و هوای نفس، شرک، نفاق، فقر، تملق و چاپلوسی، خودکم‌بینی و خودخواهی و خودبزرگ‌بینی است. این ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری، کرامت ذاتی و اکتسابی انسان را تضعیف کرده و او را از مسیر کمال دور می‌سازند[۱۵].

فصل دوم: موانع اجتماعی کرامت انسان؛ در این فصل به موانع اجتماعی مانند ظلم و بی‌عدالتی، استبداد و اسارت، ناامنی جانی و آبرویی، استحمار (فریب‌کاری) و انحطاط اشاره شده است. این عوامل بیرونی، حقوق و منزلت انسان را نقض کرده و کرامت او را خدشه‌دار می‌کنند[۱۶].

بخش پنجم: کرامت و حقوق انسان؛ این بخش ارتباط میان کرامت انسانی و حقوق بشر را، به‌ویژه در قوانین جمهوری اسلامی ایران، بررسی می‌کند[۱۷].

فصل اول: کرامت در قانون اساسی؛ در این فصل، اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به کرامت ذاتی و اکتسابی انسان اشاره دارند، مورد تحلیل قرار می‌گیرد. مبانی حقوقی برابری حقوق، آزادی‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، حق اشتغال، حق مسکن، تأمین اجتماعی، تابعیت، حقوق اقتصادی و حقوق قضایی بر اساس کرامت انسانی تبیین می‌شوند[۱۸].

فصل دوم: حقوق متهمین؛ این فصل به طور خاص به حقوق متهمین در نظام قضایی اسلامی و قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد. اصول کرامت، اصل حاکم بر همه احکام، اصل اولیه در انسان‌ها، حفظ شخصیت متهم، قاعده درء، اصل برائت، و ممنوعیت اشاعه فحشا و حقوق متهمین از قبیل مصونیت از تجسس، ممنوعیت توسل به روش‌های نامشروع برای کشف حقیقت، ممنوعیت آزار متهم به‌منظور اقرارگرفتن و ممنوعیت زنداتی کردن متهم به‌تفصیل توضیح داده می‌شوند که هدف نهایی همه آنها حفظ کرامت و حقوق انسانی متهم است[۱۹].

پانویس

  1. مقدمه، ص 3-8
  2. متن کتاب، ص9- 13
  3. همان، ص15- 34
  4. همان، ص35- 48
  5. همان، ص49- 59
  6. همان، ص61- 67
  7. همان، ص69-72
  8. همان، ص73- 84
  9. همان، ص85- 91
  10. همان، ص93
  11. همان، ص95- 108
  12. همان، ص109- 121
  13. همان، ص123- 134
  14. همان، ص135
  15. همان، ص139- 153
  16. همان، ص155- 165
  17. همان، ص167
  18. همان، ص171- 186
  19. همان، ص187- 209

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها