پیشوائی از نظر اسلام
پیشوائی از نظر اسلام، از آثار نویسنده، مفسر قرآن و مرجع تقلید شیعه معاصر؛ آیتالله جعفر سبحانی (متولد 1308ش.)، مسأله سرنوشتساز امامت و رهبری را از دیدگاه اعتقادی تحلیل و بررسی میکند و ارزش و فواید علمی و عملی این باور را از نظر کلامی و سیاسی با استدلالهای عقلی و نقلی روشن میسازد و به برخی از پرسشها و شبهات دراین زمینه پاسخ میدهد.
| پیشوائی از نظر اسلام | |
|---|---|
| پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نويسنده) |
| ناشر | مکتب اسلام |
| مکان نشر | ایران |
| سال نشر | 1374ش |
| چاپ | 1 |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هدف و روش
- آیتالله جعفر سبحانی، نخست این شبهه را مطرح کرده:
«ممكن است خوانندۀ گرامى چنين بينديشد كه بحث دربارۀ خلافت و امامت و اينكه پس از پيامبر گرامى اسلام(ص) چه كسى لازم بود زمام امور را به دست بگيرد، يك بحث تاريخى است كه زمان آن سپرى گرديده است و چون چرخ زمان به عقب برنمىگردد، بحث در اين امور، جز جنبۀ تاريخى نتيجۀ ديگرى ندارد.» و آنگاه چنین پاسخ داده است:
- امامت ابعاد گوناگونى دارد كه زمانِ يك بُعد آن سپرى گرديده است ولى هنوز ابعاد ديگر آن هم اكنون از بحثهاى مفيد و سازنده است و از ميان اين ابعاد به دو بُعد اشاره مىكنيم:
- بحث دربارۀ امامت، بحث در ماهيّت حكومت اسلام و شيوه فرمانروايى پس از درگذشت پيامبر(ص) تا عصر ما است و يك چنين بحثی، از بحثهاى مفيد و سازنده است كه با سرنوشت ما كاملاً ارتباط دارد.
- پس از درگذشت پيامبر(ص) مرجع اخذ احكام و پناهگاه امت، در مشكلات فكرى و عقيدتى كيست و بايد مردم در اين مسائل به كدام مقام مراجعه كنند؟ آيا امت بايد اصول و فروع خود را از صحابى و تابعى و پيشوايان چهارگانهاى مانند ابوحنيفه و شافعى و مالك و احمد بن حنبل بگيرند يا اينكه خود پيامبر گرامى(ص) در اين موارد پناهگاهى براى امت تعيين كرده است؟
- در اين كتاب، هر دو موضوع مورد بررسى قرار گرفته است. ... اميد است كه اين كتاب چراغى فراراه پويندگان راه حقيقت قرار دهد و نيز يادآور مىشويم كه اين بحثها به گونهاى نوشته شده است كه در مراكز علمى و مدارس، به وسيلۀ استادان مبرّز ولايت، تدريس گردد. [۱]
ساختار و محتوا
- این اثر از مقدمه و 26 فصل تشکیل شده است. مقدمه به اهمیت مبحث امامت و ضرورت بررسی آن برای زندگی مسلمانان میپردازد و اهداف «پیشوائی از نظر اسلام» را بهصورت اجمالی معرفی میکند. در فصلهای کتاب حاضر به ترتیب مباحث سودمندی آمده است که برخی از محورهای مهمّ آن عبارت است از:
- «امامت و خلافت»: گروه تندرو اين بحثها را تحريم مىكنند، گامى در راه تقريب، تقريب است نه تذويب و مواردى كه لجنه افتاى ازهر از نظر شيعه پيروى كرده است.
- «با خصوصيات دو مكتب آشنا شويم»: سخنانى از نويسندگان اين مكتب، مقام امامت در مكتب ديگر، معرفىهاى فشردهاى از دو مكتب و تاريخ پيدايش اين اختلاف و از اين بحث و بررسى چه سودى مىبريم؟
- «امام، حافظ اصول و فروع اسلام و نگهبان دين»: قرآن پناهگاه امت، امام، حافظ احكام اسلام و حافظ سنت پيامبر.
- «سياست خارجى و داخلى اسلام يا خطر مثلّث»: آیا شرایط و مصالح سياست خارجى و داخلى اسلام ایجاب میکرد که امام از جانب خدا معرفی گردد و یا از جانب مردم انتخاب شود؟
- «پايۀ رشد سياسى و اجتماعى و ايمانى مسلمانان»: آیا مسلمانان از نظر اجتماعی و سیاسی و ایمانی به چنان رشدی رسیده بودند که بتوانند خودشان امام را انتخاب کنند؟
- «پايه آگاهى امت از احكام و فروع»: فرق اجتهاد بين دانشمندان شيعه و سنى و نمونههايى از اين اجتهادها.
- «میزان رشد فكرى و قدرت دفاع علمى مردم از حریم عقاید»: آیا مردم میتوانستند در برابر مناقشات یهود و نصارا، از عقاید خود دفاع کنند؟
- «برداشت پيامبر گرامى و ياران او از مسألۀ رهبرى»: اينك دو گواه تاريخى، قيافۀ امامت، پس از درگذشت پيامبر.
- «تكامل روحى در پرتو امام معصوم»: اگر وجود امام معصوم برای تکامل، ضروری است، آیا میشود خدای حکیم به تعیین چنین رهبری، بیاعتنا باشد؟
- «شيوه رهبرى در امتهاى پيشين چگونه بوده است؟»: با آنکه امامت در امتهای پیشین انتصابی بود، چرا شما میگوید که در اسلام انتخابی شده است؟!
- «آيا حكومت حقّۀ الهى بدون وجود امام معصوم امكانپذير است؟»: پاسخ مثبت نیست و بلکه وجود امام معصوم، لازم است.
- «سه طرح براى حلّ گره زعامت و رهبرى»: دو گواه روشن.
- «آيا در قرآن مجيد و احاديث پيامبر گرامى، كسى به عنوان رهبر امت، پس از پيامبر تعيين شده است؟»: مدارك اين سند تاريخى، كتمان حقايق تاريخى و پاسخ دو سؤال.
- «دومين آيه (سورۀ مائده، آيۀ 55)»: پرسشهايى پيرامون آيه و قرآن و شعر حسان به اين حادثه ابديت بخشيدند.
- «پيامبر اسلام در سخنان خود رهبرِ پس از خود را براى جهان اسلام معرفى مىكند»: حديث منزلت، بررسى سند و دلالت حديث منزلت.
- «حديث ثقلين»: بررسى سند و مفاد حديث و امير مؤمنان با حديث ثقلين استدلال مىكند.
- «حديث سفينه نوح»: بررسى سند و مفاد حديث.
- «حديث غدير»: رحلت پيامبر، غدير در حديث و تاريخ، دلايل بديت این واقعه.
- «مفاد حديث غدير چيست؟»: برخى از شواهد غدير، پاسخ به دو سئوال و مصادر احتجاج در الغدير علامه امينى.
- «خلفاى اثنىعشر در احاديث اسلامى»: صفات ائمه دوازدهگانه از بيانات پيامبر(ص).
- «سكوت شكوهمند امام»: عُقدهها و كينههاى ديرينه و سكوت امام(ع) از زبان خويش.
- «مكتب دوم، مكتب انتخاب»: گزينش امام از طريق افكار عمومى.
- «آيا انتخاب خلفا بر اساس مراجعه به افكار عمومى بود؟»: نحوۀ انتخاب ابوبكر، نحوۀ انتخاب خليفۀ دوم، انتخاب خليفه سوم از طريق شورا و راههاى ديگر براى گزينش امام.
- «تراژدى سقيفه»: آغاز جريان، روحيات و بينش اجتماعى رأىدهندگان و دو شاهد زنده تاريخى.
- «سرگذشت سقيفه»: سخنرانى سعد، ابوبكر، حباب بن منذر، عمر و ابوعُبيده، ارزيابى انتخاب سقيفه، جز حكومت ظاهرى چيز ديگرى مطرح نبود، پيشنهاد ابوسفيان به على(ع) و منطق على(ع) در سزاوارى خويش براى خلافت.
- «پس از بيعت سقيفه»: پيكى به سراغ سعد بن عباده مىرود، دعوت بنىهاشم براى بيعت، يورش به خانۀ وحى، داورى تاريخ در هجوم به خانۀ وحى و چگونه على(ع) را به مسجد بردند؟
نمونه مباحث
- «بررسى مفاد حديث سفینه نوح»: از اينكه حديث، مقام و موقعيت عترت را با ترسيم مثالى (كشتى نوح) بيان نموده است، معلوم مىشود كه پيروى از آنان مايۀ نجات و مخالفت آنها مايۀ نابودى است. اكنون بايد ديد كه آيا مفاد حديث اين است كه بايد تنها در موضوع حلال و حرام از آنان پيروى كرد و در مسائل سياسى و اجتماعى، نظر و رأى و گفتار آنان را كنار گذارد يا اينكه در تمام اين موارد بايد از آنان پيروى كرد و سخن آنان را بدون استثنا از صميم دل پذيرفت.
كسانى كه مىگويند پيروى از آنان مخصوص به احكام دين و امور مربوط به حلال و حرام است، بدون دليل موضوع پيروى را محدود نموده و از وسعت آن مىكاهند، در حالى كه در حديث چنين قيد و شرطى وجود ندارد. بنابراين حديث سفينه بسان ديگر احاديثى كه در اين زمينه وارد شده است، گواه بر تعيين آنان براى زعامت اسلامى است و اينكه جز آنان شخصى براى اين مقام لياقت ندارد. گذشته از اين، حديث يادشده روشنترين گواه بر عصمت و مصونيت آنان از خطا و اشتباه و لغزش و گناه است، زيرا يك فرد خطاكار يا گنهكار كه خود بر لب پرتگاه سقوط و در وادى نابودى است، چگونه مىتواند ناجى ديگران و هادى گمراهان گردد؟ هر گاه يك نفر با كمال بىغرضى و بىنظرى، بدون پيشداورى، در مضامين احاديث سهگانه (منزلت، ثقلین و سفینه نوح) دقت كند، خواهد يافت كه پيامبر گرامى خلأ مقام و منصب رهبرى را با تعيين رهبرانى پر كرده و امت را به پيروى از افراد معين رهبرى نموده است. [۲]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.