دام نام: تجلی صفات رحمانی و قهاری خداوند در متون نظم از دورۀ سامانیان تا قرن هفت با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دام نام: تجلی صفات رحمانی و قهاری خداوند در متون نظم از دورۀ سامانیان تا قرن هفت با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی تألیف رفیقه محمدی، در این کتاب کوشیده شده تا نگاه شاعرانۀ ادیبان و شاعران زبان فارسی از دورۀ سامانیان تا قرن هفتم هجری به این مسئله یعنی تجلی صفات رحمانی و قهاری خداوند در متون آنها بررسی گردد و معلوم شود این ادبا با توجه به شرایط زندگی‌شان از خدا چه انتظاری داشتند و تأکید بر کدام صفت و اسم او را به صلاح خود می‌دانستند.

دام نام
دام نام: تجلی صفات رحمانی و قهاری خداوند در متون نظم از دورۀ سامانیان تا قرن هفت با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی
پدیدآورانمحمدی، رفیقه (نویسنده)
ناشرآیدین
مکان نشر1398
سال نشر1398
شابک6ـ37ـ7559ـ600ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب در دو فصل تدوین شده است.

گزارش کتاب

شکست ساسانیان و دسته‌دسته شدن ایرانیان، تسلط اعراب و تفاخر و خودبینی آنان، نارضایتی ایرانیان و تشکیل گروه‌های مختلفی چون شعوبیه، خوارج، قیام ابومسلم خراسانی و روی کارآمدن بنی عباس، نفوذ ایرانیان به دربار عباسیان، ظهور شاعران متعصب ایرانی چون بشار بن برد طخارستانی، روی کارآمدن طاهر ذوالیمینین و یعقوب لیث صفار و بعد سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و در نهایت حمله و هجوم مغول، همه از وقایع و حوادثی است که مستقیم و غیرمستقیم بر زبان و ادبیات فارسی سایه افکنده‌اند.

در این میان شاعران دربارها و عصرها، ناچار بودند که خداوندگاران را به شیوۀ مبالغه‌آمیز بستایند و چشم‌اندازهایی از زندگانی‌شان را که در محور بزم و رزم می‌چرخید، به تصویر بکشند. شاعر ناچار بود به ساز سالارانی برقصد که به او نان می‌دادند، نانی که گاه در کام شاعر چنان تلخ بود که بارها و بارها در شعرش بازتاب می‌یافت؛ زیرا شاعر در هراس پیوسته از رقابت زندگی می‌کرد.

هراس از بی‌مهری‌های خداوندگار، فردای ناپیدا و سالخوردگی و تهیدستی، شاعران دربار را موظف به ستایش اربابان خود می‌کرد. شاعر با شعرهای ستایش‌آمیز در بارعام‌ها، جشن‌های اسلامی و ایرانی، خجسته باد گفتن‌ها، سوگواری‌کرد در مرگ‌ها، خوار شمردن و سرزنش دشمن، همراه و همگام خداوندگار بودن در لشکرکشی‌ها و شکارها، شادمان کردن نشست‌های باده‌گساری با شعر و نمایش، سعی در ابقا و ارجحیت خود داشت.

افزون بر اینها نیاز دوسویه‌ای هم بود؛ دلبستگی شاهان به تبلیغ و بقا در گسترۀ قلمرو قدرت‌شان و دلبستگی شاعر به آوازۀ وصله، شعرا و حاکمان برای رسیدن به این اهداف از تمام امکانات‌شان استفاده می‌کردند. شاید تأثیرگذارترین این امکان و ابزار، متوسل شدن به خدا و صفات جمالی و جلالی پروردگار بود که در دنیای شعر و ادب، رقیبی نداشت و شاعر بنا به هدف خود از آن استفاده می‌کرد.

تصور بر آن است که در جامعه‌ای با حاکمیت دینی هرگونه تحول اجتماعی، آمدوشد حاکمان و حکومت‌ها، فقر و خشکسالی، آسایش و رفاه، ترس و اختناق و همه و همه از منظر دینی نگریسته و احیاناً توجیه می‌شود. بنابراین می‌توان تصور کرد که تمسک به صفات جمالی و جلالی خدا و تجلی این صفات در متون مختلف و در دوره‌های گوناگون، یکسان نیست و از سوی دیگر بسامد کاربرد این صفات و تجلی آنها در متون هر دوره، نشان‌دهندل واقعیت‌های حاکم بر اجتماع است.

تجلی صفات و اسمای خدا در تمامی باورها، اعمال و لحظه‌های زندگی دین‌باوران، تأثیر جاری و همیشگی دارد. از همین‌رو اندیشمندان مسلمان از دیرباز در آثار خویش به شیوه‌های گوناگون، تصویرهای مختلفی از خداوند ارائه داده‌اند و البته در همۀ این تصاویر، زیربناهای فکری و عقیدتی و اسلامی ارائه شده است.

تاریخ نشان می‌دهد که در ایران کم نیستند مواردی که مذهب، وسیله‌ای برای حکومت کردن به شمار می‌رود. این وسیله گاه مستقیم یا غیرمستقیم در فروپاشی یا دوام و بقای حکومت‌ها مؤثر بوده است. شاعران رکن تأثیرگذاری بودند که با قدرت قلم و بیان خود و احیاناً اگر در کنار شاعری، اهل فلسفه و عرفان بودند، با اندیشۀ خود به نفع یا ضرر حکومت وقت، از خدا و مذهب الهام می‌گرفتند و در راستای اهداف‌شان شعرها می‌سرودند.

در این کتاب کوشیده شده تا نگاه شاعرانۀ ادیبان و شاعران زبان فارسی از دورۀ سامانیان تا قرن هفتم هجری به این مسئله یعنی تجلی صفات رحمانی و قهاری خداوند در متون آنها بررسی گردد و معلوم شود این ادبا با توجه به شرایط زندگی‌شان از خدا چه انتظاری داشتند و تأکید بر کدام صفت و اسم او را به صلاح خود می‌دانستند.

ادبیات هیچ کشوری به‌درستی شناخته نمی‌شود مگر اینکه اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره و آن سامان و حوادث و وقایع تأثیرگذار بر آن به‌درستی شناخته و حلاجی گردد. شاعر و نویسنده همواره متأثر از زمان و مکان و وقایع آن، دست به خلاقیت و آفرینش می‌زند. در ایران و کشورهای اسلامی نه‌تنها اوضاع سیاسی و اجتماعی، بلکه وضعیت دینی و مذهبی و تعارض‌های فرقه‌ای و حاشیه‌ای و نتایج این تعارض‌ها، هم در اندیشه و هم در بیان شعرا و نویسندگان تأثیرگذار بوده است. بنابراین در فصل اول کتاب به‌اختصار دربارۀ اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران بعد از شکست ساسانیان تا قرن هفتم سخن گفته شده است.

تجلی حق بر دوگونه است: جمالی و جلالی؛ صفات جمال متعلق به لطف و رضا و رحمت و مغفرت خداوند است و صفات جلال مرتبط با قهر و غضب و عقاب وی. جهان مظهر ظهور هر دو نوع صفات الهی است. این صفات و نام‌ها نشان از حقیقت دارند؛ حقیقتی که سرچشمۀ تمام اسماء و صفات جمالی و جلالی است. در فصل دوم این تجلی جلال و جمال در شعر یازده شاعر برجستۀ زبان و ادب فارسی بررسی شده است. اینکه هر کدام این شاعران خداوند را با چه صفاتی و چگونه ستوده‌اند و آیا اوضاع جامعۀ درهم و آشفته یا آرام و امن در ستایش و نگاه آنها تأثیرگذار بوده است. این شاعران به ترتیب عبارتند از: رودکی، فردوسی، ناصرخسرو، خیام، سنایی، جمال‌الدین عبدالرزاق، فخرالدین عراقی، سیف فرغانی، نظامی، عطار و سعدی.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها