ترجمۀ تاریخ یمینی (اهری)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ترجمۀ تاریخ یمینی تألیف ابوالنصر محمد بن عبدالجبار عُتبى (متوفای 427ق)، ترجمه عبدالکریم بن محمدصادق اهری (نگاشته در سال 1261ق)، ترجمه‌ای که در این کتاب آورده شده، تا امروز همانند بقیۀ آثار مترجم آن گمنام مانده است. عبدالکریم بن محمد صادق اهری از نویسندگان و علمای معروف دورۀ قاجاری است که در جنگ‌های ایران و روس (1218 ـ 1243 ق) به درخواست قائم‌مقام فراهانی، اقدام به نگارش چهار رسالۀ جهادیه نموده است.

ترجمه تاريخ يميني (عتبي)
ترجمۀ تاریخ یمینی (اهری)
پدیدآورانعتبی، محمد بن عبدالجبار (نویسنده)

اهري، عبدالکريم ‌بن محمدصادق (مترجم)

دوستي، حسين (محقق)
ناشرتمثال
مکان نشرايران - تهران
سال نشر1399ش.
چاپيکم
شابک9ـ9ـ99042ـ622ـ978
موضوعايران - تاريخ - غزنويان، 351 - 582ق.

نثر فارسي - قرن 7ق.

ايران - تاريخ - سامانيان، 279 - 389ق.
زبانفارسي
کد کنگره
‏1399 2041ت2ع / 770 DSR

گزارش کتاب

«تاریخ یمینی» کتابی است در شرح وقایع تاریخی از اواخر سامانیان تا زمان سلطان محمود غزنوی. مؤلف کتاب، عمدۀ گزارشات خود را به جنگ‌های سلطان محمود غزنوی در هندوستان اختصاص داده و از دید جنگ‌های جهادی در مورد لشکرکشی‌ها و پیروزی‌های سلطان محمود، داد سخن داده است. وی در گزارشات تاریخی خود به تاریخ برخی سلسله‌های دیگر معاصر سلطان محمود غزنوی نیز پرداخته است؛ از جمله سامانیان، امرای سیستان، آل زیار، سیمجوریان، خانیان، دیلمیان، آل فریغون، غوریان، ملوک غرشستان، خوارزمشاهیان، افغانیان و.....

مؤلف این کتاب مهم تاریخی که به زبان عربی فصیح تألیف شده و از این نظر جزء متون ادب عرب به شمار می‌رود، مورخ و نویسندۀ برجستۀ ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری قمری است به نام ابونصر محمد بن عبدالجبار عتبی (متوفای 427 قمری). وی از مردی ری بو که در آغاز جوانی به نزد دایی خود در خراسان رفته و تحت تربیت او در علوم ادبیات عرب، فقه، حدیث، کلام و تفسیر قرآن مسلط شد. او پس از مدتی در بخارا به دربار امیر رضی ابوالقاسم نوح بن منصور (هفتمین پادشاه سامانی) راه یافت و رئیس برید نیشابور شد. چند سالی هم صاحب دیوان رسائل عمادالدوله ابوعلی محمد بن محمد سیمجور امیر و سپه‌سالار خراسان شد. وی پس از چندی در غزنین وارد دیوان رسائل ناصرالدین سبکتکین (پدر سلطان محمود غزنوی) گردید.

ابونصر عتبی مدتی نیز نیابت شمس‌المعالی قابوس بن وشمگیر را در خراسان عهده‌دار شده، چند سالی نیز در نیشابور نزد امیر نصر بن سبکتکین ـ سپه‌سالار خراسان ـ به سر برده است. از شرح مفصل غزوات سلطان محمود، به نظر می‌رسد که در دربار سلطان محمود نیز حضور داشته و شاید هم در آن جنگ‌ها، به ثبت وقایع مشغول بوده است. ابونصر عتبی در این کتاب، لقب «یمین‌الدوله» را جزء القاب سلطان محمود نام برده است؛ بنابراین کتاب تاریخ او که گاهی «تاریخ عتبی» هم نامیده می‌شود، به نام «تاریخ یمینی» معروف شده است.

او کتاب خود را به درخواست ولیعهد سلطان محمود، امیر جلال‌الدوله ابواحمد محمد به زبان عربی نوشت تا اهل عراق به‌ویژه دانشمندان بغداد از آن استفاده نمایند. این کتاب افزون بر جنبۀ تاریخی، از نظر ادبی نیز مهم تلقی شده و عبارات بدیع و ابیات شیوا و نثر مسجع آن در کنار داستان‌های دلکش و پندآمیز، آن را در ردیف کتب ارزشمند عرب قرار داده که با ترجمۀ آن به زبان فارسی، در میان کتب ادب فارسی نیز جایگاه خوبی کسب کرده است.

اولین «ترجمۀ تاریخ یمینی» به زبان فارسی در سال 603 هـ.ق. به وسیلۀ ابوالشرف ناصح بن ظفر بن سعد منشی جرفادقانی (گلپایگانی) از نویسندگان و مترجمان بنام دورۀ سلجوقی انجام شده است. اما ترجمه‌ای که در این کتاب آورده شده، تا امروز همانند بقیۀ آثار مترجم آن گمنام مانده است. عبدالکریم بن محمد صادق اهری از نویسندگان و علمای معروف دورۀ قاجاری است که در جنگ‌های ایران و روس (1218 ـ 1243 ق) به درخواست قائم‌مقام فراهانی، اقدام به نگارش چهار رسالۀ جهادیه نموده است.

«ترجمۀ تاریخ یمینی» در سال 1261 هـ.ق. به درخواست بهمن میرزا (فرزند عباس میرزای قاجار) که حاکم آذربایجان بوده، توسط عبدالکریم اهری در مدت سه ماه انجام شده است. اهری در این ترجمه، عبارات و اشعار عربی را به فارسی ترجمه کرده و برخی را نیز بدون اینکه به سیر حوادث خدشه‌ای وارد کند، حذف کرده است. البته جرفادقانی نیز گاهی برخی اشعار عربی را نیاورده و به اصل کتاب عتبی ارجاع داده است؛ اما اشعار موجود در ترجمۀ عتبی ـ بر اساس نظریات دکتر جعفر شعار در مقدمۀ «ترجمۀ تاریخ یمینی» ـ گذشته از چند بیت که از شاهنامۀ فردوسی و گشتاسب‌نامۀ طوسی است، مابقی شعرها از معین الاسلام علی بن محمد ابی الغیث، مستوفی ابوالقاسم علی بن حسن، وزیر جمال‌الدین آی ابه الغ‌ باربک است.

اما اهری گاهی به جای برخی اشعار عربی، ترجمۀ فارسی آن را آورده که احتمالاً سرودۀ خودش می‌باشد. آثار شعری اهری در رساله‌های جهادیۀ او نیز به چشم می‌خورد.

دستنویس این ترجمه به خط ابراهیم اهری در کتابخانه و موزۀ اسناد مجلس شورای اسلامی به شمارۀ بازیابی 4200 در 148 برگ موجود است.

در تصحیح این دستنویس منحصربه‌فرد، برای برطرف‌کردن بعضی مشکلات خطی و افتادگی در متن، از دو کتاب چاپی این اثر به تصحیح زنده‌یادان جعفر شعار و علی قویم بهره برده شده که در پاورقی‌ها ذکر شده است.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها