ایل بختیاری

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ایل بختیاری تألیف چارلز الکساندر گالت و دیگران، به ترجمه و کوشش کاوه بیات و محمود طاهر احمدی؛ با پیش‌آمد واقعۀ سوم شهریور 1320 و فروپاشی نظام رضاشاهی، ایل بختیاری نیز مانند پاره‌ای از دیگر ایلات ایران که با وجود سیاست‌های سرکوب سیاسی و اسکان اجباری دورۀ قبل، هنوز رمقی در جان داشتند، برای اعادۀ حداقلی از موجودیت خویش پا پیش گذاشته، رشته تحرکاتی را در عرصۀ سیاسی کشور آغاز کرد که دو گزارشی که در این کتاب آورده شده، یادگار آن دوره است.

ایل بختیاری
ایل بختیاری
پدیدآورانالکساندر گالت، چارلز (نویسنده)

بیات، کاوه (مترجم)

طاهر احمدی، محمود (مترجم)
ناشرشیرازه کتاب ما
مکان نشرتهران
سال نشر1399
شابک2ـ23ـ6843ـ622ـ978
کد کنگره

گزارش کتاب

با پیش‌آمد واقعۀ سوم شهریور 1320 و فروپاشی نظام رضاشاهی، ایل بختیاری نیز مانند پاره‌ای از دیگر ایلات ایران که با وجود سیاست‌های سرکوب سیاسی و اسکان اجباری دورۀ قبل، هنوز رمقی در جان داشتند، برای اعادۀ حداقلی از موجودیت خویش پا پیش گذاشته، رشته تحرکاتی را در عرصۀ سیاسی کشور آغاز کرد که دو گزارشی که در این کتاب آورده شده، یادگار آن دوره است.

در حالی که اکثر آثار مربوط به تاریخ معاصر ایل بختیاری به توصیف نقش مهم آن در نهضت مشروطیت ایران اختصاص دارد. در این کتاب و در قالب دو گزارش، از یک دورة بعدی سخن در میان است که در قیاس با مبحث پیشین، هنوز در مورد آن بررسی های جامعی صورت نگرفته است: یعنی سال‌های بعد از مشروطه که با شکل‌گیری نظام پهلوی و سیاست‌های آن در قبال عشایر، ایل بختیاری نیز همانند دیگر جوامع عشایری ایران اهمیت تعیین‌کنندة خود را در عرصة سیاسی کشور از دست داد. این دو سند عبارتند از یک گزارش کلی از وضعیت ایل بختیاری در سال‌های مقارن با جنگ جهانی دوم به قلم کنسول بریتانیا در اصفهان و گزارش دیگر که در همان ایام به سفارش رکن دوم سپاه اصفهان در معرفی رجال و شخصیت‌های باقی‌مانده از ایل تهیه گردید.

کتاب نخست ترجمۀ متن گزارش منتشرنشده‌ای است که چارلز الکساندر گالت کنسول دولت بریتانیا در اصفهان دربارۀ ایل بختیاری که در آن در کنار ارائۀ شرحی کوتاه از جغرافیای تاریخی و سیاسی معاصر بختیاری، مواردی چون موقعیت سیاسی و نظامی ایل که در آن دوره موضوع توجه و نگرانی مقامات بریتانیا قرار داشت، نیز بحث شده است.

این نوشتار را می‌توان یکی از آخرین نمونه‌های سنتی و آثار نسبتاً دیرینه از تلاش پاره‌ای از مقامات سیاسی و نظامی بریتانیا دانست که در این حوزۀ بخصوص، یعنی در مناطق جنوب غرب ایران و به‌ویژه منطقۀ بختیاری، نام‌آورانی را در خود دارد؛ همچون سرهنری لایارد، میجر هنری راولینسون، جان گوردون لوریمر، سی.جی. ادموندز و بالاخره از همه مهم‌تر سرآرنولد ویلسون که از هر یک گزارش‌های ارجمندی در توضیح تاریخ و جغرافیای این حوزه بر جای مانده است.

با وجود اینکه این رساله در مقایسه با پاره‌ای از آثار نسل پیش‌گفته، گزارش چندان پروپیمانی به نظر نمی‌آید، ولی با این حال اطلاعات ارائه‌شده در این رساله دربارۀ وضعیت عمومی ایل بختیاری در این سال‌ها، اطلاعات جامعی است. بخشی از پیوست‌های آن که به معرفی طوایف و تیره‌های دو قسمت هفت لنگ و چهارلنگ و تعداد تقریبی افراد هر یک اختصاص دارد، در کنار معدود داده‌های موجود از نفوس و تقسیم‌بندی‌های ایلی بختیاری در آن دوره می‌تواند به کار پژوهشگران آید و بخشی دیگر از این پیوست‌ها که به معرفی شجره‌نامۀ خاندان‌های حاکم بر ایل مربوط می‌شود، مکمل بخش دوم این مجموعه می‌باشند.

کتاب دوم شرح حال مختصری از شخصیت‌های ایلی و سیاسی بختیاری نیز از خصوصیات مشابهی برخوردار است؛ آن را نیز می‌توان حاصل یک دوره از توجه و نگرانی مقامات نظامی ایران نسبت به تحولات جاری بختیاری دانست. در این کتابچه که از سوی رکن دوم لشکر 9 (اصفهان) تدوین شده است، «وضعیت سوابق و تاریخچۀ زندگی» 129 نفر از سران ایل بختیاری ثبت شده است.

اگرچه این رساله در مقایسۀ با «ایل بختیاری» از جزئیات و داده‌های کم‌نظیری برخوردار است؛ ولی همین وفور جزئیات و داده‌های فراوان، از یک جهت خود موجب دغدغۀ خاطر است؛ چراکه بررسی صحت یا سقم بسیاری از این داده‌ها، حال اگر گفته نشود غیرممکن، لااقل بسیار دشوار است.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها