امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه
مير نظامالدين عليشير نوائى (844-906ق)، متخلص به «نوایی» و «فانی»، شاعر و معروفترين و دانشمندترين وزير دوره تيمورى (دوره سلطان حسین میرزا)، و از بزرگزادگان خاندان جغتايى، حاكم ماوراءالنهر، كاشغر و بلخ و بدخشان و صاحب دیوان اشعار.
نام | امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه |
---|---|
نامهای دیگر | میر نظامالدین علیشیر نوائی
نوائی، میر نظامالدین علی شیر فانی |
نام پدر | امیر غیاثالدین کیچکنه |
متولد | 844ق |
محل تولد | هرات |
رحلت | 906 ق یا 1502 م |
اساتید | نورالدين جامى
خواجه فضلالله ابوالليثى حافظ على جامى ملا احمد تفتازانى |
برخی آثار | تذکره مجالس النفائس |
کد مؤلف | AUTHORCODE04223AUTHORCODE |
ولادت
پدرش امیر غیاثالدین کیچکنه، از امرای ترکان جغتایی بود که مانند اجداد خود در خدمت شاهان تیموری، از جمله میرزا ابوالقاسم بابر، پسر بایسنقر بن شاهرخ (حکومت:۸۶۱-۸۵۲ق)، و سلطان ابوسعید میرزا (حکومت: ۸۷۳ق-۸۶۲) بود.
وى در 17 رمضان سال 844ق در شهر هرات و در ناحيه دولتخانه، نزدیک پل تولكى متولد شد. مادرش دختر ابوسعيد چنگ، از اميرزادگان كابل بود كه در دستگاه تيموريان دايه بود و به همين سبب فرزندش نسبت به حسین بايقرا كوكلتاش (برادر رضاعى) بود. پدرش امير غياثالدين كجكنه (كجكينه) از تركان جغتايى و حاكم سبزوار و در خدمت شاهرخ تيمورى بود.
سفر به شیراز
وى پس از مرگ شاهرخ، براى حفظ جان خود، راه شيراز را در پيش گرفت و كودك شش ساله با استعداد خود را همراهش برد و در تفت با شرفالدين على يزدى مورخ مشهور ديدار كرد. وى ايام كودكى خود را در مصاحبت حسین ميرزا بايقرا در مشهد گذرانيد و بدين علت رشته دوستى اين دو مستحكم بود تا زمانى كه حسین ميرزا بايقرا بر هرات مسلط شد و امير عليشير را در سال 876ق به امارت ديوان منصوب كرد. نفوذى كه او اعمال مىكرد، به قدرى مؤثر و مقتدرانه بود كه پس از سلطان، شخص دوم دولت و مملكت به حساب مىآمد. روابط بين حاكم و مشاورش در طى اين دوران، محكم و عميق شد و اين حالت سالها ادامه داشت و در سال 892ق به مدت پانزده ماه حاكم استرآباد گرديد، اما پس از يكسال، استعفا كرد. وى در ايجاد مدارس و محافل علمى در خراسان و رفع نواقص حكومت تيموريان و ايجاد رفاه عمومى براى مردم مىكوشيد و از ميزان بار مالياتها كاست و دست مأموران فاسد را كوتاه كرد.
گرایش به طریقه نقشبندیه
نوائى به هدايت مولانا نورالدين عبدالرحمان جامى، به طريقه دراويش نقشبندى گرويد. وى مؤلف و نویسنده شايستهاى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مىكنند، وى زبان تركى را بر فارسی مرجح مىپنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت.
اساتید
وى در سمرقند و در خانقاه خواجه فضلالله ابوالليثى كه ابن سيناى ثانى خوانده مىشد، سكونت داشت و دو سال از درس او بهرهمند گشت و در هرات در محضر نورالدين جامى، علم عروض و اصطلاحات صوفيه آموخت و نزد حافظ على جامى، قرائت قرآن را فراگرفت و در مجلس درس ملا احمد تفتازانى، در مسجد جامع شهر هرات حضور مىيافت.
وى در زبان تركى جغتايى و فارسی، نویسنده و شاعر زبردستى بود و مؤسس شعر جغتايى نيز مىباشد. در زبان جغتايى، «نوائى» و در زبان فارسی، «فانى» تخلص مىكرد.
تفاوت امير عليشير با ديگر اميران تركتبار عصر خود، اين بود كه او تنها يك نظامى نبود و بيشتر تكاپوهایش صبغه فرهنگى داشت، چنانكه گاه مورد طعن مخالفان نيز قرار مىگرفت و او را اميرى مىدانستند كه فاقد توانايى نظامى است.
بنابر آنچه كه معاصرين و تذكرهنويسان در شرح احوال امير عليشير نوشتهاند، آن مرد در حيات خود تأسيسات خير و بناها مفيد بسيار داشته است كه فخرى هراتى عدد بناهاى خيريه او را سيصد و هفتاد بنا ذكر مىكند. اكثر آنها در حال حاضر در خاک افغانستان و خصوصاً در اطراف شهر هرات مىباشد. در ایران هفت بنا بيشتر شناسائى نشده است كه ايوان جنوبى صحن عتيق مقبره حضرت امام رضا(ع)، مزار شيخ فريدالدين عطار نيشابورى و بناى مقبره قاسم الانوار تبريزى از آن جمله است.
در اثر توجهات وى در عرصه علوم ادبى، دينى، تفسير و سيره نبوى، آثارى بس مهم، جاودانه و ماندگار تأليف و ترجمه گرديد و نام وى در آغاز و يا انجام بسيارى از تأليفات و تراجم عصر وى به ثبت رسيده است.
عليشير با همه مشغله امورات سياسى، از مطالعات علمى و تأليفات مختلف دست برنداشت و مجلس او، مجمع علما و فضلاى آن روزگار و كتابخانه وى نيز مورد استفاده دانشپژوهان بود. خواندمير نيز از آن كتابخانه بهره فراوان برده است. سرانجام امير عليشير از امورات دولتى كناره گرفت و منزوى گشت و تا آخر عمر، درويشى را بر همه امور ترجيح داد و با نورالدين عبدالرحمان جامى مصاحب گشت.
وفات
وى در سال 906ق در هرات از دنيا رفت. جنازه وى را با احترام كامل شاهزادگان و بزرگان كشور، در عيدگاه شهر هرات بردند و عموم اهل آن شهر بر وى نماز گزاردند. حسنعلى جلاير كه طغاى امير عليشير بود، جنازه آن امير را در گنبد گوشه مدرسه عليشير، در سر پل انجيل هرات دفن نمود. مزارش در آن شهر هنوز معروف است.
آثار
- تذكره مجالس النفائس؛
- حيره الابرار؛
- فرهاد و شيرين؛
- مجنون و ليلى؛
- سد سكندرى؛
- قصه شيخ صنعان؛
- منشآت ترك؛
- تواريخ ملوك عجم و انبياء؛
- عروض؛
- مفردات در فن معما؛
- وقفيه؛
- منشآت فارسی؛
- مناجاتنامه؛
- محبوب القلوب؛
- نظم الجواهر.
منابع مقاله
مقدمه على اصغر حكمت بر تذكره مجالس النفائس.