آرمانشهر ادیسه یا دنکیشوت
آرمانشهر اُدیسه یا دنکیشوت تألیف حاتم قادری، نویسنده در این پژوهش کوشیده تا با بهرهگیری از زمینههای فلسفه، ادبیات، دین و مبارزات سیاسی ـ اجتماعی به بحث و تأمل پیرامون مقولۀ آرمانشهر و رویکردهای مختلف آن بپردازد.
آرمانشهر ادیسه یا دنکیشوت | |
---|---|
پدیدآوران | قادری، حاتمی (نویسنده) |
ناشر | تاریخ ایران |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 7ـ46ـ8687ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
هیچ پژوهش و اندیشهورزی گستردهای دربارۀ آرمانشهر، نمیتواند صورت بگیرد مگر اینکه به شهرهای آرمانی و نمونۀ افلاطون در دو کتاب «جمهور» و «قوانین» توجه ویژهای صورت بگیرد. این دو کتاب و بهویژه «جمهور» از مهمترین کتابهای کلاسیک در حوزۀ اندیشهورزی فلسفی ـ سیاسی است و اهمیت مطالب آمده در آن فراتر از موضوع خاص آرمانشهر یا جامعهای نمونه است.
باید اذعان کرد که درهمتنیدگی ویژگی رمانتیکی و دغدغۀ دینی ـ معنایی به اندازهای است که به سادگی نمیتوان آنها را از یکدیگر تفکیک کرد؛ چه برسد به اینکه گفت کدام یک در مرتبۀ بالاتری قرار دارد. روحیۀ رمانتیکی آن هم در صورتبندی اعتراضی آن، از مهمترین عوامل معطوف به خواست مقولۀ آرمانشهر است. حتی اگر با ارسطو موافق نباشیم که علم سیاست را برتر از دیگر دانشها مینشاند، در اینکه نظام سیاسی ـ اجتماعی به معنی وسیع آن، عالیترین سازوکار دربرگیرندۀ فعالیتهای مشترک انسانهاست، تردیدی وجود ندارد. کوشش برای دستیابی به نظام سیاسی که میتواند نمونۀ آرمانی نظام سیاسی برای انسانها باشد، از مهمترین موضوعاتی است که امر سیاسی را با مقولۀ آرمانشهر در پیوند قرار میدهد.
نویسنده در این پژوهش کوشیده تا با بهرهگیری از زمینههای فلسفه، ادبیات، دین و مبارزات سیاسی ـ اجتماعی به بحث و تأمل پیرامون مقولۀ آرمانشهر و رویکردهای مختلف آن بپردازد. آرمانشهرخواهی این جستار، آن کشش و خواست مبهمی است که آدمها را به سمت سامانهای متفاوتی از وضع موجود به پیش میخواند.
دربارۀ اهمیت آرمانشهر و چگونگی انجام این پژوهش، در فصل اول که نقش مقدمه را دارد، به حد کافی توضیح داده شده است؛ از اینرو فصل اول، هم سویههای پژوهشی معطوف به آرمانشهر را نشان میدهد و هم نحوۀ تعامل با این سویهها را. در فصل آخر هم ارزیابی نهایی نویسنده آمده است که این ارزیابی از دل بحثهای آمده در فصول پیشین سربرآورده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات