سلار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز
ابويعلى حمزه بن عبدالعزيز، مشهور به (سلار ديلمى) (متوفای 463ق- روستای خسروشاه تبريز)، از فقيهان و انديشمندان نامدار و برجسته قرن پنجم قمرى است كه هرچند در دانشهاى رايج زمان خويش سرآمد و خبره بود، ولى مقام و منزلت او در فقه، تمام ابعاد و جوانب علمىاش را تحت الشعاع قرار داده است و وى را مىتوان به عنوان فقيهى بزرگ در دنياى علم، معرفت و آگاهى معرفى كرد که در اوایل غیبت کبری میزیست
نام | سلار دیلمی، حمزه بن عبدالعزیز |
---|---|
نامهای دیگر | سلار، حمزة بن عبدالعزیز |
نام پدر | عبدالعزيز |
متولد | |
محل تولد | دیلمان اشکورات گیلان |
رحلت | 463 ق |
اساتید | شيخ مفيد |
برخی آثار | المراسم في الفقه الإمامي
المراسم العلویة في الاحکام النبویة |
کد مؤلف | AUTHORCODE00198AUTHORCODE |
ولادت
متأسفانه از تاريخ ولادت، زمان هجرت از زادگاه، مدت اقامت در حلب، مسافرتها، ازدواج و فرزندان اين عالم بزرگوار، در هيچ كتابى سخن به ميان نيامده است. ولى وجود پارهاى شواهد و مستندات، مانند مطالعه زندگى استادان، معاصران و شاگردان وى و اين كه او گاهى به نيابت از شيخ مفيد و سيد مرتضى علم الهدى بر كرسى تدريس مىنشست و شاگردان برجسته آن بزرگواران را از دانش بيكران خويش بهرهمند مىساخت، مىتوان حدس زد كه در نيمه دوم قرن چهارم به دنيا آمده است. بدون ترديد، زادگاه وى ديلمان است. ديلمان امروزه نام بخش كوچكى است كه با يكصد و سى و چهار آبادى، از توابع شهرستان لاهيجان در استان گيلان مىباشد.
در رجال نجاشى نام او را به هنگام دفن استاد خويش سيد مرتضى علم الهدى جزء تشييعكنندگان در كنار ابويعلى جعفرى داماد شيخ مفيد مىبينيم، جائى كه مىگويد: پس از فوت سيد مرتضى من مباشر غسل او بودم و با من ابويعلى محمد بن الحسن الجعفرى و سلار بن عبدالعزيز... همراه بود.
سلار هر چند، همطبقه شيخ طوسى است، نه از شاگردان او، در عين حال، محقق حلى در مقدمه كتاب المعتبر از او و ابوالصلاح حلبى به عنوان «اتباع الثلاثه» نام مىبرد؛ يعنى او را از پيروان مىشمارد كه علىالظاهر، مقصود اين است كه اين سه نفر تابع و پيروان سه نفر ديگر، شيخ مفيد، سيد مرتضى و شيخ طوسى بودهاند.
اساتید و شاگردان
استادان ايشان عبارتند از
- محمد ابن محمد ابن نعمان معروف به شيخ مفيد (م413ق).
- على بن حسين، معروف به سيد مرتضى علم الهدى (3436 ق).
وى پس از عصر غيبت حضرت ولى عصر(عج)، يكى از مشايخ و از مهمترين عالمان و پيشوايان اماميه بوده است.
از جمله شاگردان ايشان، مىتوان از افراد زير نام برد:
- شيخ ابوعلى طوسى.
- منتجبالدين ابن بابويه.
- حسن بن حسين بن بابويه.
- ابوالكرم مبارک بن فاخر نحوى.
- ابوالفتح عثمان بن جنى نحوى.
- ابوالصلاح تقىالدين.
- محمد بن على بن عثمان.
- عبدالجبار بن عبدالله المقرى الرازى.
- محمد بن عبدالرحمن بن احمد بن الحسين نيشابورى خزاعى.
- عبدالله بن حسن بن حسين بن بابويه.
مشایخ امامیه
سلار دیلمی بعد از عصر غیبت حضرت ولی عصر ـ علیهالسلام ـ، یكی از مشایخ و از مهمترین عالمان و پیشوایان امامیه بوده است. مشایخ و قدمای امامیه، ده نفر بودند كه عبارتند از:
1و2 صدوقان (علی بن بابویه قمی و فرزندش صدوق).
3و4 شیخان (شیخ مفید و شیخ طوسی).
5و6. سیدان (سید مرتضی علم الهدی و برادر ارجمندش، سید رضی، گردآورنده نهجالبلاغه).
7. ابن ابی عقیل.
8. ابوالصلاح حلبی.
9. ابن ادریس حلی.
10. ابویعلی، سلار حمزه بن عبد العزیز دیلمی.
وفات
در تاريخ وفات اين فقيه فرزانه نيز اختلاف است، اما بنا به قول مشهور، رحلت وى در ششم رمضان سال 463ق در قريه خسروشاه تبريز اتفاق افتاده است و قبر او در همان مكان مىباشد. اين كه اين فقيه بزرگ، چرا و چگونه در اين مكان رحلت كردهاند، به درستى معلوم نيست، ولى احتمالا سلار مانند بسيارى از فقيهان و عالمان، به دنبال آشوبها و جنگهاى داخلى در آن سالهاى آشفته و نابسامان آخر حياتش، بغداد را ترك و در حال رجعت به زادگاهش بوده كه در ديار آذربايجان، وفات يافته و پيكرش در قريه خسروشاه تبريز به خاک سپرده شده است.
آثار
ايشان تأليفات متعددى در زمينه فقه، اصول فقه و كلام دارد كه برخى از آنها عبارتند از:
- المراسم العلويه فى الاحكام النبويه.
- التقريب (التهذيب) در اصول فقه.
- التذكره فى حقيقه الجوهر و العرض.
- الابواب و الفصول فى الفقه.
- المسائل السلاريه.
- الرد على ابى الحسن البصرى فى نقض الشافى.
- المقنع فى المذهب در علم كلام.
از شاگردان او، «ابى جنى» اديب و نحوى معروف است. گويند او به ملاقات سلار رسيده و بحثى از ادبيات را پيش او خوانده و آن هنگامى بوده است كه سلار در اثر ضعف و پيرى نمىتوانسته زياد صحبت كند. او شرح مطلب را روى تختهاى مىنوشت و او از روى تخته ياد مىگرفت.
منابع مقاله
- عقيقى بخشايشى، عبدالرحيم، «سلار ديلمى ابن زهره ابوالمكارم، درسهايى از مكتب اسلام»، مهر 1364، سال 25، شماره 7، 55 51.
- محمدتقى ادهم نژاد، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، ج 6، ص 9