سه جستار در شاهنامه فردوسی

سه جستار در شاهنامه فردوسی تألیف مظفر احمدی دستگردی، این کتاب دربرگیرندۀ سه جستار است در ابرروایت شاهنامۀ فردوسی بزرگ و البته با نگرشی نه‌چندان معمول.

سه جستار در شاهنامه فردوسی
سه جستار در شاهنامه فردوسی
پدیدآوراناحمدی دستگردی، مظفر (نویسنده)
ناشراساطیر
مکان نشرتهران
سال نشر1399
شابک2ـ541ـ331ـ964ـ978
موضوعفردوسی‌، ابوالقا‌سم‌، ۳۲۹-۴۱۶؟ق‌. شا‌هنا‌مه‌ - نقد و تفسیر,شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۴ق‌. - تا‌ریخ‌ و نقد
کد کنگره
PIR ۴۴۹۵/الف۳س۹ ۱۳۹۹‏

ساختار

کتاب در سه نوشتار تدوین شده است.

گزارش کتاب

این کتاب دربرگیرندۀ سه جستار است در ابرروایت شاهنامۀ فردوسی بزرگ و البته با نگرشی نه‌چندان معمول. نویسنده در پیش‌گفتار خود آورده است: «به قول مارتین مکوئیلان: «روایت یک مفهوم است» و از همین زاویه است که این مفهوم در زمان جاری می‌شود و این بدان معناست که از بین چهار مؤلفۀ متن، مؤلف، خواننده و زمان، نخستین مؤلفه یعنی متن، همواره گشوده است. دومی حضور ندارد (حضور و بروز فیزیکی)، سومی همواره بوده و هست و خواهد بود و در بستر چهارمین مؤلفه، تعین‌ها درهم می‌شکند و متن در چنین بستری، جانی تازه می‌گیرد و این چرخه ادامه می‌یابد. این همان هرمنوتیک است». نگارنده کوشیده با این رویکرد به شاهنامه اثر جاودانۀ ملی نزدیک شود و این سه جستار را به قلم درآورد.

اولین گفتار دربارۀ داد و خرد و فرّه می‌باشد. این سه مفهوم در حماسۀ ملی ایرانیان یعنی شاهنامۀ فردوسی جایگاه ویژه‌ای دارد و بی‌شک بدون فهم کامل این مفاهیم و پیوستگی و رابطۀ آنها با یکدیگر، هرگز قادر به دریافت و درک درست وحدت درون‌معنایی شاهنامه نخواهیم بود. در بررسی اندیشۀ ایرانیان و نگاهی به متون آنان از روزگار کهن، یکی از مفاهیمی که بیشتر نمایان است، «داد» است که البته واژۀ «راستی» نیز به همین مفهوم به کار رفته است. در شاهنامۀ فردوسی «داد» قانون کلی گیتی و دارای گستره‌ای تام و تمام است. به عبارتی نظام و آیین فراگیری است که از کلی‌ترین پدیده‌های هستی تا جزئی‌ترین آنها را شامل می‌شود و قانون کلی هستی در تمام پدیده‌ها و روابط بین همۀ آنهاست. در اولین نوشتار این کتاب مباحثی چون داد در ایران باستان، داد در شاهنامه، داد و پادشاهی، خرد و داد، مدارا خرد را برادر بود، و داد، خرد، فرّه مطرح شده‌اند.

بررسی و نگاهی دیگر به داستان فرود سیاوش در دومین نوشتار کتاب آمده است. داستان فرود، قصۀ قدرت است و هزارتوی پیچ‌درپیچ آن، بازیگران ماهری می‌طلبد تا در این دهلیز مردافکن بتوانند سر خویش به سلامت به در ببرند؛ داستان ریشه‌داری که صرفاً با لشکرکشی کیخسرو برای خونخواهی پدر و بر سر راه آمدن فرود جوان و مشاور نااهلی چون تخوار با رشک و حسد طوس و ... تعلل خاندان نیرومند گودرزیان آغاز نمی‌شود. این داستان، سیر دیرینگی‌اش قصۀ انسان است در پهنۀ این گیتی به عروس هزارداماد و قصۀ «قدرت» خواستن «آز» از پس خواستنی دیگر.

سومین نوشتار این کتاب به بررسی وقایع در شاهنامه بعد از داستان فرود سیاوش اختصاص یافته است. فردوسی بعد از داستان فردود سیاوش، به روایت داستان حیرت‌انگیز بهرام گودرز و قصۀ مرگ او در یگانگی با نماد تازیانه پرداخته که گویا مرگ بهرام، یادآوری این سخن است که مرگ، غریبه‌ای در پوستین ما نیست. چه ما مرگ را در همزادی و همراهی زندگی می‌کنیم و شیوه‌ای است تنها و تنها برای آدمی که می‌میرد و دیگر موجودات که فوت می‌شوند و در پسِ سخن بهرام گودرز، داستان پرهیاهوی کاموس کشانی است. حال آنکه از پس پادشاهی کیخسرو و لشکرکشی ایرانیان برای انتقام خون سیاوش، این شاهزادۀ اخلاق‌مدار و باورمند ایرانی که در سرزمین توران به تعبیر فرزانۀ طوس، چون گوسپندی سرش از تن جدا شده است. مباحثی که در این فصل بدان پرداخته شده، عبارتند از: شبیخون، فریبرز و پیران ویسه، گریختن ایرانیان، دیباچۀ داستان کاموس کشانی، محاصرۀ ایرانیان در کوه هماون، به دیدار شاهان دلت شاد دار، گله کردن کهتر از مهتران و .... .[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها