كرامات الأولياء
كرامات الأولياء، اثر حافظ ابومحمد خلال (متوفی 439ق)، کتابی است دربردارنده مجموعهای از روایات و حکایات پیرامون کرامات اولیای الهی که با تحقیق اسامه شریف، منتشر شده است.
كرامات الأولياء | |
---|---|
پدیدآوران | خلال، حافظ ابو محمد (نويسنده) شریف، اسامه (محقق) |
ناشر | هیئة متاحف قطر |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1428ق - 2007م |
چاپ | 1 |
موضوع | سرگذشتنامه عارفان,عارفان -- کرامتها,عرفان |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP ۲۷۸/خ۸/ک۴ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز شده که در آن، ابتدا به تعریف «ولایت» و بیان شرایط آن که عبارت است از ایمان و تقوا پرداخته شده و سپس، ضمن ارائه شرح حال مختصری از نویسنده، به توصیف نسخ خطی کتاب و توضیح اقدامات تحقیقی صورتگرفته در آن، پرداخته شده است که از جمله آنها، عبارتند از: تخریج آیات و احادیث و آثار، تشریح و توضیح برخی از کلمات و واژگان سخت و دیریاب و تهیه فهارس فنی برای موضوعات کتاب که خواننده را در یافتن مطالب، یاری میرساند[۱].
مطالب کتاب، بدون تبویب و فصلبندی، دربردارنده مجموعا 90 روایت و حکایت پیرامون کرامات اولیای الهی میباشد. این روایات، بههمراه سلسله سند آنها ذکر شده که بهعنوان نمونه، به تعدادی از آنها، اشاره میشود: در روایتی، انس بن مالک از پیامبر(ص)، چنین روایت کرده است که ایشان فرمودند: «الأبدال أربعون رجلا و أربعون امراة. كلما مات رجل أبدل الله رجلا مكانه و إذا ماتت امرأة أبدل الله مكانها امرأة» (ابدال، چهل مرد و چهل زن هستند که هرگاه یکی از آن مردها بمیرد، خداوند مردی را جایگزین او میکند و هرگاه زنی از ایشان بمیرد، خداوند زنی را بهجای او قرار میدهد)[۲].
در روایت دیگری از سعید بن مسیب از خلیفه دوم، چنین روایت شده است که: روزی پیامبر(ص) مرا فراخواند و پیرامون اویس قرنی چنین فرمود: «من التابعين رجل يقال له أويس القرني يصيبه بلاء في بدنه، فيدعو الله فيذهبه عنه إلا لمعة في جنبه إذا رءاها ذكر الله عزوجل؛ فإذا وافيته فأقرئه مني السلام و مره يدعو لك؛ فإنه كريم علی ربه، بار بوالدته، لو أقسم علی الله لأبره»[۳].
از جمله ویژگیهای کتاب، آن است که در هنگام ذکر روایات و یا حکایتی از صحابه و تابعین و یا سایر اعلام مذکور در کتاب، در پاورقیها، شرح حال مختصری از ایشان نیز در اختیار خواننده قرار گرفته است، که از جمله این امور، میتوان به شرح حال افرادی همچون: ابووائل شقیق بن سلمه اسدی کوفی، زاذان ابوعمر کندی و خالد بن معدان بن ابیکرب بن ابوعبدالله کلاعی حمصی اشاره نمود[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.