بیضاوی، ابوالمجد
ابوالمجد بیضاوی (احتمالا سده هفتم یا هشتم)، حکیم و نویسنده «مختصر در علم تشریح» است، که تاریخ دقیق زندگانی ایشان در دست نیست.
بیضاوی، ابوالمجد | |
---|---|
ولادت | احتمالا سده هفتم یا هشتم |
محل تولد | بیضای فارس |
پیشه | پزشک |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | مختصر در علم تشریح |
نام و زادگاه
آگاهیهای امروزی ما از زندگی و دیگر آثارش چیزی فراتر از این نیست که فهرستنویسان نام او را «ابوالمجد الطبیب البیضاوی» ثبت کردهاند و نیز محدود به متن کتاب «مختصر در علم تشریح» است که شوربختانه از روزگار خویش و زندگی شخصیاش دستمایهای برجسته به دست نخواهد آمد. بیضاوی، نه به تاریخ نگارش و نه به انگیزهاش در تألیف و نه منابع برداشتپذیر و یا استادانش اشارهای نکرده است. به قرینه پسنامش، باید منطقاً زادگاهش بیضای فارس دانسته شود که همدیار صوفی معروف حسین بن منصور حلاج (مقتول 309ق/922م) است.
اطلاعات منابع
در برخی منابع، بهنادرستی کتاب «مختصر در علم تشریح» وی را تألیف سده هفتم هجری نوشتهاند، که البته چنین نیست؛ چون خود از اقوال ابن نفیس (متوفای 687ق) یاد میکند که نمیتواند زودتر از سده هشتم تألیف شده باشد. میر، او را از پزشکان سده یازدهم برشمرده است.
در کتابهایی که به تاریخ ادبیات ایران و نیز تاریخ علم پرداختهاند، بهویژه آنان که ایرانینگاشت بودهاند، کمتر به بیضاوی اشاره شده است، اما استوری، مستشرق کتابشناس، در فهرست خود و نیز [سیریل] الگود در کتابش اشاراتی به او داشتهاند. شاید، باید در انتظار نسخههای خطی جدیدی باشیم که از این نویسنده به دست آید یا در منابع پزشکی کهن اشاراتی به او یافته شود.
مؤلف، خود را طبیب معرفی میکند و نه چونان فروتنان پیش از خود، چون ابوالفضل حبیش تفلیسی – پزشک و ادیب سده ششم هجری - که خود را متطبب میداند. منصور شیرازی نیز در تشریح بدن انسان، تنها خود را «اضعف عبادالله» خوانده و یادکری از تخصص خود در پزشکی ندارد[۱].
نویسنده کتاب «مختصر در علم تشریح»، عبدالمجید بیضوی غلط است. ابوالمجد طبیب بیضاوی درست است[۲].
آثار
مختصر در علم تشریح.
پانویس
منابع مقاله
- محقق، مهدی، مقدمه «مختصر در علم تشریح»، تألیف حکیم ابوالمجد بیضاوی، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران – دانشگاه مکگیل، 1387.
- رضوی برقعی، سید حسین، «نقد و نگاهی به ترجمه کتاب طب در دوره صفویه»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مرداد و شهریور 1382، شماره 70 و 71، ص22 تا 28.