اندیشه هیدگر در درسگفتارهای اولیه
اندیشه هیدگر در درسگفتارهای اولیه تألیف بهمن پازوکی، موضوع این کتاب به دستدادن گزارشی از درسگفتارهای اولیۀ هیدگر است. منظور از درسگفتارهای اولیه، درسگفتارهای او در فرایبورگ و ماربورگ است. با توجه به مضامین درسگفتارهای دورۀ اول تدریس او در فرایبورگ، میتوان غایت آنها را دستیابی به مفهومی از فلسفۀ زندگی و حیث رویدادی آن دانست.
اندیشه هیدگر در درسگفتارهای اولیه | |
---|---|
پدیدآوران | پازوکی، بهمن (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 0ـ18ـ6331ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در چهار بخش نگاشته شده است.
گزارش کتاب
درسگفتارهای هیدگر را با توجه به دانشگاهها و زمانهایی که او در آنها تدریس کرده است، میتوان به سه دوره تقسیم کرد: 1. درسگفتارهای دورۀ تدریس بین سالهای 1919 تا 1923 در دانشگاه فرایبورگ؛ 2. درسگفتارهای دورۀ تدریس او در دانشگاه ماربورگ بین سالهای 1923 تا 1928؛ 3. درسگفتارهای دورۀ تدریس مجدد او در دانشگاه فرایبورگ بین سالهای 1928 تا 1944.
موضوع این کتاب به دستدادن گزارشی از درسگفتارهای اولیۀ هیدگر است. منظور از درسگفتارهای اولیه، درسگفتارهای او در فرایبورگ و ماربورگ است. با توجه به مضامین درسگفتارهای دورۀ اول تدریس او در فرایبورگ، میتوان غایت آنها را دستیابی به مفهومی از فلسفۀ زندگی و حیث رویدادی آن دانست. او میکوشد مفهوم زندگی را به گونهای غیر از آنکه دیلتای و هوسرل بدان پرداخته بودند، تعریف کند. اگرچه در درسگفتارهای اولیه پرسش از وجود هنوز به صراحت مطرح نشده است، میتوان نشانههایی از آنچه در کتاب «وجود و زمان» دازین خوانده میشود، در آنها یافت. پرداختن به درسگفتارهای اولیه از آنرو اهمیت پیدا میکند که در آنها میتوان از سویی خطوط مهم چگونگی بسط اندیشل هیدگر تا رسیدن به کتاب «وجود و زمان» را دنبال کرد و از سویی دیگر دید که چگونه هیدگر از سال 1930 به بعد، با تغییر وجهۀ نظر از وجودشناسی بنیادین و استعلایی به رویداد حقیقت وجود، بهنوعی دوباره به نقطۀ اولیۀ درسگفتارهای خود و موضوعهایی که در آنها مطرح شده بود، باز میگردد.
این نوشته از چهار بخش تشکیل شده است. در بخش نخست گزارشی از چگونگی انتشار درسگفتارهای هیدگر در قالب مجموعه آثار او و ترجمۀ عناوین تمامی درسگفتارها آمده است. در زمان تصمیمگیری در مورد انتشار مجموعهآثار، هیدگر مقرر کرده بود درسگفتارهای دورۀ اول تدریس در فرایبورگ منتشر نشوند؛ زیرا برخلاف درسگفتارهای دورۀ ماربورگ، دستنوشتههای این درسگفتارها کامل نبودند؛ به علاوه او در آن سالها همچنان در حال جستجو و پژوهش بود و اندیشهاش هنوز شکل ثابتی به خود نگرفته بود؛ با این وجود پسر هیدگر که مسئولیت رسیدگی به دستنوشتههای بهجامانده از پدر را به عهده داشت، تصمیم میگیرد هشت دستنوشته از مجموعۀ ۱۵ دستنوشته این درسگفتارها را به عنوان تکمله در بخش دوم مجموعهآثار او چاپ کند.
در بخش دوم خلاصهای از موضوعهای درسگفتارهای اولین دورۀ تدریس هیدگر در فرایبورگ به دست داده شده است. در جمعبندی اولیۀ از این موضوعها چند نکته عمده آشکار میشود: 1. سیر تفکر هیدگر تا انتشار کتاب «وجود و زمان» نخست با وضع مفهوم واقعپودگی شروع میشود تا اینکه از سال ۱۹۲۱ به بعد و تحت تاثیر آرای ارسطو، هرچه بیشتر شکل وجودشناسی به خود میگیرد. مفهوم واقعبودگی مفهومی است که از خلال مجادلات هیدگر با فلسفۀ نوکانتی برخاسته است و برخلاف آنچه بعضی مفسران هیدگر اظهار میکنند، سرچشمۀ دینی و الهیاتی ندارد. ۲. از درون این مباحث، مفاهیم دیگری همچون علم اولیه یا چیزی اولیه سربرآوردند. فلسفه بناسبت علم اولیه باشد و موضوعش چیز اولیه که پرداختن به آن، روش خاص خود را دارد. آن چیز اولیه، زندگی است که از نظریه فراتر میرود و به ابژه تبدیلناپذیر و بر عالم مقدم است. فلسفه به این معنا علم به معنای متعارف نیست. آنچه در هر فلسفهای منظور میشود چیزی بیشتر از علم صرف است. این افزونی معنا برمیگردد به محرک اصلی خود فلسفهورزی، به ناآرامی زندگی. 3. نکتۀ سوم پرورش مفهوم «آزمون زیستۀ واقع» و توصیف ساختار التفاتی آن است. امر واقع همواره روی به سوی چیزی میزید و میعالمد. زندگی واقع در عالم خودی انجام میگیرد و تحقق میپذیرد؛ نکته آخر اینکه هیدگر در این درسگفتارها میکوشد خصوصیت رویدادی بودن واقعبودگی را روشن کند.
تلقی هیدگر از پدیدارشناسی در این درسگفتارها بخش سوم این نوشته را تشکیل میدهد. از میان موضوعهای متفاوتی که هیدگر در این دوره از تدریس خود به آنها پرداخته است، موضوع پدیدارشناسی از همه برجستهتر است. گواه این مدعا دفعات بسیار زیادی است که او پدیدارشناسی را موضوع درسگفتارهای خود قرار داده است. درک هیدگر از پدیدارشناسی از همان آغاز با تلقی هوسرل از آن، چه از حیث روش و چه از حیث موضوع، تفاوت داشته است.
موضوع چهارم و آخر این نوشته، برداشت هیدگر از مفهوم علم و نسبت آن با فلسفه است. پرسش از علم از وجههنظرهای متفاوت در سراسر آثار هیدگر به چشم میخورد و از اهمیت آن در هیچیک از دورههای فکریاش کاسته نمیشود. در این نوشته، عمده تمرکز بر مفهوم علم در درسگفتارهای اولیه و کتاب «وجود و زمان» است و به تفاسیر بعدی هیدگر از علم، بهویژه علم مدرن ذیل پرسش از ذات تکنیک نمی پردازد. در بخش دیگری از این فصل خلاصهای از سخنرانی هیدگر در سال 1927 با عنوان «پدیدارشناسی و الهیات» آمده که گرچه به درسگفتارهای او ربطی ندارد، به وشنترشدن هرچه بیشتر نسبت فلسفه و علم کمک میکند. بخش پایانی این فصل نیز گزارشی است از چگونگی پیدایش و مفهوم اگزیستنسیال در کتاب «وجود و زمان».[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات