کشاورزی ایران در دورۀ قاجار
کشاورزی ایران در دورۀ قاجار تألیف ویلم فلور، مترجم شهرام غلامی؛ ویلم فلور در این کتاب با گردآوری انبوهی از اطلاعات بسیار ارزشمند و دقیق و با بررسی سازوکارهای درونی نظام کشاورزی ایران، نظر متفاوتی ارائه کرده است. او نقش محرکههای بیرونی نظام اقتصاد جهانی را در تغییر الگوهای تولید، تجارت و مصرف تأیید و سهم بزرگی را برای آن در نظر میگیرد.
کشاورزی ایران در دورۀ قاجار | |
---|---|
پدیدآوران | فلور، ویلم ام. (نویسنده) غلامی، شهرام (مترجم) |
ناشر | علمی و فرهنگی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 6ـ917ـ436ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در نه بخش تدوین شده است.
گزارش کتاب
تا پیش از ورود نفت به چرخۀ اقتصاد ایران و صنعتی شدن کشور در دورۀ پهلوی اول، کشاورزی همچنان اساس اقتصاد ایران را شکل میداد و فعالیتهای مرتبط با آن بخش وسیعی از طبقات اجتماعی جامعه را دربر میگرفت. گذشته از این تحولات سیاسی هم تا حد زیادی با مؤلفههای زمینداران و اقتصاد کشاورزی گره خورده و همسو بود. با این حال در مورد اقتصاد کشاورزی پیش از صنعتی شدن ایران مطالب زیادی نوشته نشده و دانستهها دربارۀ مناسبات درونی اقتصاد کشاورزی و نظام کشاورزی ایران اندک است. از اینرو ترجمۀ این کتاب که در اختیار پژوهشگران تاریخ اقتصادی و اجتماعی ایران قرار گرفته است، تا حد زیادی میتواند خلأ دانش دربارۀ این مسائل را پوشش دهد.
ویلم فلور در این کتاب با گردآوری انبوهی از اطلاعات بسیار ارزشمند و دقیق و با بررسی سازوکارهای درونی نظام کشاورزی ایران، نظر متفاوتی ارائه کرده است. او نقش محرکههای بیرونی نظام اقتصاد جهانی را در تغییر الگوهای تولید، تجارت و مصرف تأیید و سهم بزرگی را برای آن در نظر میگیرد. برای نمونه او نشان میدهد که چگونه جنگ در سوان باعث رونق تولید کتیرا در کرمانشاه شد یا جنگ داخلی آمریکا و صنعتی شدن روسیه، چگونه بر الگوهای تولید و مصرف پنبۀ داخلی و پراکندگی جغرافیایی کشت آن تأثیر گذاشت. با وجود این او نقش عوامل درونی و وجود ساختارهای از پیش موجود در همبستگی الگوی تولید و تجارت داخلی را هم بررسی میکند.
فلور در نهایت رشد نسبی ایران و تغییرات کلی نظام کشاورزی را هر چند در حاشیه، تأیید میکند. به نظر نویسنده با وجود اینکه بخش کشاورزی رو به رشد بود و تغییرات چشمگیری در کالاهای مصرفی زارعان پدید آمد، همۀ زارعان از ارزش افزودۀ بخش کشاورزی برخوردار نشدند. اگرچه زندگی بسیاری از زارعان بهبود، یافت، برای همه چنین نبود و حتی آنهایی که از این وضع بهرهای بردند، بهرهمندیشان همیشگی و پایدار نبود. افزون بر این بر اثر افزایش مخارج، احتمالاً به بدهکاری بیشتر هم منجر شد.
نویسنده همچنین موانع ساختاری توسعۀ کشاورزی ایران را بررسی و به مسائل کلیدی مانند نبود راهها، نبود وسایل حملونقل مناسب و فقدان برنامهریزی اقتصادی دولت اشاره کرده و در مجموع باور دارد این موانع ساختاری تا پایان قرن نوزدهم بدون تغییر باقی ماند.
این کتاب شامل نه بخش است. بخش اول این موضوع را مورد بحث قرار میدهد که تجاریشدنی که در واقع در بخش کشاورزی ایران اتفاق افتاد، به همراه تغییرات اقتصادی، ماهیتی ساختاری داشت. بخش اول به دو فصل تقسیم شده که فصل بر روی توسعۀ اقتصادی ایران تمرکز دارد و به بررسی پاسخ این مسئله میپردازد که آیا قرن نوزدهم دورۀ سقوط یا رکود اقتصادی بود یا دورۀ بهبود حاشیهای شرایط اقتصادی. فصل دوم به توصیف شماری از تغییراتی میپردازد که ممکن است به عنوان تغییرات ساختاری تلقی شوند؛ مانند بررسی افزایش نقدی، رشد کار دستمزدی، افزایش مشاغل غیرزراعی و بهویژه به بررسی این موضوع میپردازد که تا چه حد اقتصاد بازاری در داخل مناطق روستایی نفوذ کرد.
در بخش دوم وضعیت سرزمینی ایران بررسی شده است. ابتدا خلاصۀ کوتاهی از اطلاعات مرتبط با جغرافیای ایران و به دنبال آن بحثی از همبستگی متقابل شهر و روستا که برای استخراج و سازماندهی تولید مهم بود، ارائه شده است. بخش سوم تحلیلی از سازمان بخش کشاورزی با ارجاع ویژهای به قشربندی اجتماعی درون اجتماعات روستایی است. افزون بر این ماهیت توسعۀ روابط اجارهداری زمین، از جمله وسایلی که زمینداران به وسیلۀ آن میتوانستند زارعان را کنترل کنند، توصیف شده است.
بخش چهارم این کتاب بر روی شرایط زندگی جمعیت یکجانشین روستایی تمرکز دارد. بعد از توصیفی دربارۀ اینکه زارعان چگونه زندگی میکردند، چه میخوردند و چه چیزی میپوشیدند، تلاش شده تأثیر تجاری شدن کشاورزی بر روی موقعیت جمعیت روستایی مورد بحث قرار گیرد. بخش پنجم پژوهش به تفصیل شیوههای مورد استفاده در تولید کشاورزی را مورد بررسی قرار داده و دربارۀ نقش کود و روشهای متعدد برای دستیابی به آب و آبیاری بحث شده است. این بحث با توصیفی از فعالیتها و ابزارهای کشاورزی و همچنین آفات گیاهی و سایر بیماریهای طبیعی که به طور منظم بخش کشاورزی را مورد حمله قرار میداد، دنبال میشود.
بخش ششم دربارۀ هر یک از محصولات عمده (غلات، میوهها، سبزیجات، الیاف، گیاهان دارای مواد مخدر، صمغها و ....) بحثی مفصل ارائه میدهد و اساساً به این جزئیات میپردازد که چه نوع محصولاتی تولید میشد و بهویژه اینکه در کجا امکان تولید محصولات نقدی وجود داشت و در هر بخش فرعی، چه تغییراتی در فراوری، قیمت و صادرات محصول اتفاق افتاد. بخش هفتم زیرمجموعههای دامپروری مانند نوع دام، محل امکان دامداری، تعداد دامها، نوع علوفۀ مورد استفادۀ دامها و محصولات اصلی دامداری مانند فراوردههای لبنی و پشم را توصیف میکند.
بخش هشتم کلیاتی از انواع فعالیتهای غیرزراعی جمعیت روستایی ارائه میکند که آنها به عنوان بخشی از راهبرد حیاتی خود به آن مشغول بودند. بخش نهم شامل دو فصل است که دربارۀ جنگلداری و شیلات و نقش آنها میباشد. سرانجام کتاب شامل نتیجهگیریهایی است که از روی دادههای عرضهشده در این پژوهش استخراج شده است.
منابع کتاب شامل گزارشهای کنسولی انگلیس، فرانسه و روسیه دربارۀ تولید و تجارت انواع محصولات کشاورزی در جاهای مختلف ایران است. مؤلف همچنین از تعداد بسیاری از سفرنامههای اروپایی و نوشتههای فارسی و تحقیقات اروپایی استفاده کرده که بسیاری از این اسناد و نوشتههای ارزشمند در اختیار پژوهشگران ایرانی نیست. بنابراین دقت نظر در منابع بسیار باعث شده که مؤلف داوری جامع و محققانهتری دربارۀ اقتصاد و جامعۀ ایران در دورۀ قاجار انجام دهد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات