عارف و صوفی چه می‌گویند؟

عارف و صوفی چه می‌گویند ، تألیف جواد تهرانی (1283-1368ش)، بحثی در مبادی و اصول تصوف و عرفان و تحلیل و نقد آنهاست.

عارف و صوفی چه می گویند؟
عارف و صوفی چه می‌گویند؟
پدیدآورانتهرانی، جواد (نويسنده)
عنوان‌های دیگربحثی در مبادی، و اصول تصوف و عرفان
ناشرکتابخانه بزرگ اسلامی
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1363ش
چاپ6
شابک-
موضوعتصوف - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها - عرفان - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‎‏/‎‏ت‎‏9‎‏ع‎‏2 295/2 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

مباحث کتاب با فرهنگ مصطلحات عرفا و صوفیه که در ضمن کتاب نامی از آنها برده شده، آغاز شده است[۱].

غرض اصلی در این کتاب، تحقیق درباره هدف نهایی و مقصد اعلای عرفان و تصوف، یعنی توحید عرفانی و قول به وحدت وجود و موجود است که قائلین به آن از مسلمین به اعتقاد خود از طریق کشف و شهود به آن رسیده‌اند و نیز با استفاده از قرآن و حدیث و یا به‌اضافه به برهان و دلیلی عقلی آن را دانسته‌اند و آنچه از مطالب تاریخی و غیره راجع به تصوف قبلاً نوشته می‌شود برای مزید اطلاع خواننده است[۲].

نویسنده آن‌گونه که خود گفته، مدارک مطالب کتاب را ذکر کرده و در مطالب قبل از مسئله توحید، در موارد بسیاری از نوشته‌های دکتر قاسم غنی استفاده کرده است[۳].

مقدمه کتاب با بحثی در پیدایش تصوف و عرفان اصطلاحی در اسلام، تأثیر مسیحیت و افکار هندی و بودایی در تصوف اسلامی، آغاز شده است[۴]. نویسنده پس از آنکه فرهنگ‌ها و عوامل خارجی را منشأ عمده پیدایش تصوف اسلامی دانسته نه تعلیمات و فرهنگ خود اسلام، به این سؤال پاسخ می‌دهد که بااین‌وجود، چرا در جمیع اعصار، تصوف بین مسلمین انتشار و رواج کامل پیدا نموده است؟ پس از پاسخ به این پرسش، نُه مطلب دیگر مطرح شده که آخرین آنها گفتار عرفا و صوفیه در توحید است[۵].

در مبحث اول کتاب با عنوان مکاشفه، سخنان مؤلف راجع به کشف و سپس دیدگاه لاهیجی و ابن عربی راجع به این موضوع مورد مطالعه قرار گرفته است[۶].

«برهان»، دومین مبحث کتاب است که اصالت تحقیق، اصالت جعل، وحدت وجود و مباحثی ازاین‌دست را با ذکر دلایل مخالفین و موافقین مطرح کرده است[۷].

مبحث سوم، با موضوع قرآن و حدیث، خود مشتمل بر مقدمه و پنج فصل است[۸]‏. خلاصه مطلب اینکه عرفا و صوفیه مسلمین مدعی‌اند که توحید آنان بر مدلول آیات و احادیث منطبق است[۹] لکن ایشان در این باب و در پاسخ به عرفا و صوفیه معتقد است: الحق ما که ذهن خود را از مطالب خارج خالی کرده و به قرآن و حدیث با دقت مراجعه نمودیم مسئله وحدت وجود و موجود را هرگز بر ظواهر مدلولات قرآن و حدیث منطبق نیافتیم بلکه آن را در مواضع استشهاد و استدلال قوم که نمونه‌های آن گذشت بر مدلول بعض آیات و احادیث متشابه و غیرمتشابه تفسیر به رأی و معنای تحمیلی تشخیص داده‌ایم و واضح است که آیات و احادیث با چنین تفسیر و معنی هیچگونه حجیتی بر مقوصد ندارد...[۱۰]


نویسنده در پایان کتاب چنین می‌گوید: نتیجه بحث و تحری ما در طول این کتاب این شد: از مطالعه تاریخ پیدایش تصوف و عرفان (اصطلاحی) در اسلام و نظر در بعض اقوال و اعمال صوفیانه، و تأمل در مکاشفات اهل مکاشفه، و رسیدگی به مبحث برهان و ادله عقلی و فلسفی، و مطالعه قرآن و حدیث پی بردیم به اینکه این امور نه تنها حقانیت توحید تصوف و عرفان یعنی وحدت وجود و موجود را برای ما ثابت نمی‌کند بلکه مجموع این مطالعات، حقانیت توحید مخالف آن یعنی توحید فطری را که بر اساس غیریت و مباینت و عدم مجانست واقعیت خالق و مخلوق است بر ما بیشتر روشن و تثبیت می‌گرداند[۱۱].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، صفحه ح - کب
  2. ر.ک: دیباچه، ص1
  3. ر.ک: همان، ص2
  4. ر.ک: همان، ص3 و 12 و 13
  5. ر.ک: متن کتاب، ص34-136
  6. ر.ک: همان، ص141-163
  7. ر.ک: همان، ص183-184
  8. ر.ک: همان، ص248
  9. ر.ک: همان، ص277
  10. همان، ص278
  11. همان، ص280

منابع مقاله

مقدمه، دیباچه و متن کتاب.

وابسته‌ها