تزویر و دین الاهی
تزویر و دین الاهی تالیف صادق خادمی، کتاب حاضر از چیستی دین و حقیقت ایمان، چرایی و چگونگی دینداری و کارکردهای ایمان دینی و از نقش منش و اشراق در دین ایرانی می گوید. کتاب دارای رویکرد عقل تاریخی می باشد. کتاب حاضر در تعریف دین و چیستی ایمان و برشمردن سازه های آن دارای نوآوری ست و با بررسی ریشه ای دین مغان ایرانی، روایتی رسمی از عقل اشراقی و حکمت خسروانی ست. این کتاب در راستای ریشه شناسی اولیای محبوبی الاهی نوشته شده و مغ را به معنای محبوبی می گیرد.
ساختار کتاب
کتاب دارای یک درآمد و نوزده فصل و کتابنامه است. فصل های کتاب عبارت است از:
- فصل يكم : چيستى دين و ايمان | 25
- فصل دوم: كاركردهاى دين و ايمان دينى | 43
- فصل سوم: سرشتى و مَنشى بودن ايمان دينى | 51
- فصل چهارم: مربّى محورى و مديران دين اشراقى | 67
- فصل پنجم: مقبوليت اشراق و تاب آورى دينى مردم | 79
- فصل ششم: برانداز دين و قاتل ديندارى | 105
- فصل هفتم: گفت و گو، روادارى و امنيت اديان | 131
- فصل هشتم: چيستى تاريخ دينى و ضرورت عقل تاريخى | 149
- فصل نهم: منابع دين باستان | 157
- فصل دهم : دين مـُغان ( فرزانگان ) ابراهيمى | 195
- فصل يازدهم : حكمت گاتها | 241
- فصل دوازدهم : فره ايزدى كورش خردمند | 281
- فصل سيزدهم : اشراق و سرشت شاكيامونى بودا | 313
- فصل چهاردهم : مسيح پربار | 359
- فصل پانزدهم : مسير نقد مسيحيت كليسا | 381
- فصل شانزدهم: تاريخى نبودن كتاب مقدس | 401
- فصل هفدهم: عيساى كليسا | 423
- فصل هجدهم: فرقه هاى مسيحى | 441
- فصل نوزدهم: عيسا؛ كلمه ى الاهى | 479
گزارش محتوا
مغان ايرانى با برخوردار از فَرّهمندى و حكمت قدسى و با همين بنمايه، كمالات دينيارى و زعامت نهاد دينى و مشروعيّت و رهبرى سياسى و فرمانروايى و پادشاهى و پيشوايى دينى را دارا بودند. آنان خود را در مقامى مىديدند كه تمامى كردارشان جز ستايش و نيايش براى مزدااهورا نبوده است. مغان، منش و سرشت نيك و تعليمات اهورايى و صدق داشتند. در ميان آنان رسولى مستقل و صاحب شريعت ممتاز و منحصر و نيز كتابى آسمانى كه انشاى خداوند باشد، روايت نشده است، بلكه آنان مكتوباتى به انشاى خود داشتند. آنها فاقد شريعت و آيين اختصاصى بودند. اين روحانيان مغ، تابع رسولى الاهى از آن دوران بودند كه مشخصات حنيفيت را داراست. کتاب در فصل های مختلف نظام مغا نایرانی و محبوبان مورد تایید نظام مغانی را با لحاظ سندهای تاریخی بررسیده است. در حكمت خسروانى و نظام مغانی، از نيروى نور فرهمندی و فروغ موهبتى الاهىست كه كسى در كمالات باطنى و روحانى و حتا در سلامت تن، تندرستى و تناسب اندام آراسته مىشود و از سوى خداوند براى راهنمايى مردمان و دستگيرى از آنها و به انجامرساندن ارادهى الاهى برانگيخته مىگردد و به مقام پيامبرى يا امامت مىرسد. سندهاى تاريخى، يكى از فرهمندان مورد تأييد نظام مغانى را عيسا مسيح بيان مىكنند. در انجيل متّا ( مربوط به حدود سالهاى 80 – 90 ميلادى و يكى از چهار انجيل به تصويبرسيده در عهد جديد ) بيان شده كه مقارن تولد عيسا مسيح، چند مغ و امام دينى از مشرقزمين به اورشليم آمده و مقدم عيسا مسيح را مبارك دانستند و براى او هدايايى آوردند. از مغان نامآور و جهانديدهى ايرانى كه از علم سرشار و بينش وافرى برخوردار بود، جناب سلمان محمدى متولد پارس و از خانوادهى فرهمندان مزدايىست كه به وصايت عيسا رسيده و از امامان مسيحيت ايرانى و در انتظار منجى الاهى و سعادت ابدى بوده است.