تفرشی، مصطفی بن حسین
مصطفى بن حسین تَفْرِشى (زنده در 1044ق)، رجالى، اصولى و فقيه امامى سده 10 و 11ق، از مبرزترین شاگردان شیخ عبدالله تستری و عبدالعالى بن على كَرَكى، فرزند محقق ثانى، او با دانشمندان بزرگى معاصر بود كه از آن جملهاند: میرزا محمد بن على بن ابراهیم استرآبادى، شیخ بهاءالدین محمد بن حسین بن عبدالصمد حارثى، مرحوم علامه شیخ محمدتقى مجلسى.
نام | تفرشی، مصطفی بن حسین |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | حسین |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 1044 ق |
اساتید | شیخ عبدالله تستری
عبدالعالى بن على كَرَكى |
برخی آثار | نقد الرجال |
کد مؤلف | AUTHORCODE00241AUTHORCODE |
ولادت
نسب وى از طريق حسن افطس، به امام زينالعابدين(ع) مىرسد. در نوشتههاى تذكرهنويسان، اطلاعات چندانى درباره زندگانى او در دست نيست؛ جز آنكه خوانسارى محتمل دانسته است كه وى از عموزادگان فيضالله بن عبدالقاهر حسینى، فقيه و متكلم رجالى باشد.
تاریخ ولادت و درگذشت تفرشی نیز ثبت نشده است.
ملا عبدالله شوشتری در متن اجازهنامهاش به تفرشی در ۱۰۲۰ق/۱۶۱۱م، از او با الفاظی یاد کرده که نشان میدهد آن زمان تفرشی جوان بوده است، از جمع این قرائن میتوان تاریخ زندگی او را از حدود سالهای دهۀ ۹۸۰ق/۱۵۷۰م تا حدود سالهای دهه ۱۰۵۰ق/۱۶۴۰م دانست.
تفرشى همواره از سوى علماى دورههاى بعد، براى دقت علمى و دانش فراوان، ستايش شده است. سيرهنويسان شيعى از تفرشى به بزرگى ياد كرده و وى را به تبحر در علم رجال، رفعت شأن علمى و ژرفنگرى ستودهاند. خوانسارى او را از پيشتازان سرشناس در دانش رجال حديث دانسته و وى را به كمال وثاقت، عدالت و دقت در ضبط، ستوده است.
اشتهار تفرشى بيشتر مرهون كتاب «نقد الرّجال» اوست كه دربارۀ شناخت راويان حديث نوشته و در 1015ق آن را به پايان برده است. هدف وى از تأليف اين اثر، به گفتۀ خودش..[۱]، تدوين كتابى بوده كه جامع تمامى راويان حديث، به دور از خطا، همراه با نظم و ترتيب و دربردارنده آراى دانشمندان اين علم باشد تا كمبود تأليفات پيشينيان را جبران كند. رجاليان مشهور، كتاب وى را بسيار سودمند و دقيق و از بهترين آثار در رجالشناسى دانستهاند.
گفتهاند كه وى با دانشمندانى چون شيخ محمدتقى مجلسى، شيخ بهاءالدين عاملى و ميرزا محمد رجالى استرآبادى معاصر بوده و از آنان حديث نقل كرده است.
اساتید
مهمترين استاد وى مولى عبداللّه تُستَرى بوده كه تفرشى در كتاب خود..[۲]او را بسيار ستوده و بيشترين نكات تحقيقى آن را از او دانسته و در 1019ق. از وى اجازه روايى گرفته است. وى همچنين از محضر عبدالعالى بن على كَرَكى، فرزند محقق ثانى، بهره برده و از او روايت كرده است. خوانسارى احتمال داده است كه سيد فيضاللّه بن عبدالقاهر حسینى نيز از جمله استادان وى بوده باشد.
تذكرهنويسان مشهور متأخر، دربار شاگردان تفرشى مطلبى نقل نكردهاند. خوانسارى مىگويد كه هيچ مشاهده نكرده است عالمى از علماى حديث از تفرشى روايت كند. شرفالدين على شولستانى از تفرشى اجاز روايت گرفته و محمدباقرمجلسى، نقد الرجال تفرشى را به واسط او در اختيار داشته است.
آثار
تفرشى «نقد الرجال» را تنها يكى از تأليفات خود برشمرده است. به هر روى، گزارشى دال بر وجود كتابى ديگر از او در دست نيست.
مامقانى تعجب كرده كه چرا تاريخ ولادت و درگذشت تفرشى با همه شهرتش، ضبط نشده و به ما نرسيده است. گزارشهاى اندكى دربار ايام حيات او در دست است. در 1044ق كه ملامراد تفرشى، «التعليقه السجاديه» را به پايان برده، تفرشى را با عبارت «أيدّه الله» دعا كرده كه نشان مىدهد هنوز در قيد حيات بوده است.
نظر به آنكه تفرشى خود گزارش مىكند كه عبدالعالى بن على كركى (متوفای 993ق) را درك كرده، كتاب نقد الرجال را نيز در 1015ق به پايان رسانيده و هم آنكه در اجازه شوشترى به تفرشى در 1020ق، با الفاظى در شأن يك جوان از وى ياد شده است، مىتوان زندگى او را از حدود سالهاى دهه 980ق. تا حدود سالهاى دهه 1050ق دانست.
پانويس
منابع مقاله
- رهايى، يحيى، «دانشنامه جهان اسلام»، ج7، ص613-614.
- مهروش، فرهنگ، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى»، ج15، ص678-679.