فلسفه اخلاق (مصباح یزدی)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

‏فلسفه اخلاق، درس‌هایی از محمدتقی مصباح یزدی(1313-1399ش) است که با تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی عرضه شده است. فلسفه اخلاق شاخه‌ای از فلسفه است که به تأمّل فلسفی درباره مسائل اخلاقی می‌پردازد. منظور از فلسفة اخلاق علمی است كه در آن، اصول و مبانی و مبادی علم اخلاق تبیین می‌شود و بعضاً مطالبی از قبیل تاریخچه، بنیان‌گذار، هدف، روش تحقیق و سیر تحول آن را نیز در خود جای می‌دهد. گاهی نیز برای آنكه موضوع بحث در این رشته كاملاً مشخص شود، كلمۀ «علم» را هم در «مضاف‌الیه» اضافه می‌كنند و می‌گویند «فلسفة علم اخلاق» یعنی شاخه‌ای از فلسفه كه به بررسی مبادی و مبانی علم اخلاق می‌پردازد. [۱]

‏فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق (مصباح یزدی)
پدیدآورانمصباح یزدی، محمد تقی (نويسنده) شریفی، احمدحسین (محقق)
ناشرمؤسسه انتشارات امير کبير. شرکت چاپ و نشر بين ‌الملل
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1382ش
چاپ2
شابک964-7126-55-7
موضوعاخلاق - فلسفه
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ف‎‏8 37 ‏‎‏BJ‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

تحلیل معنای جمله‌های اخلاقی، تشخیص معیار فعل اخلاقی و چگونگی کسب معرفت اخلاقی از‌جمله موضوعات فلسفه اخلاق است. نویسنده به مباحث کلیات مفاهیم اخلاقی، باید و نبایدهای اخلاقی، بحث از مفهوم خوب و بد، موضوع و محمول جمله‌های اخلاقی و نظریه‌های مفاهیم اخلاقی پرداخته است.[۲] در بحث جمله‌های اخلاقی می‌گوید: میان افعال اختیاری انسان و کمال مطلوب او یک نوع رابطۀ حقیقی و واقعی از نوع روابط علیّ و معلولی برقرار است و آدمی با احکام اخلاقی خود آن رابطۀ عینی خارجی را توصیف می‌کند.[۳]

بحث دیگر، ارزش اخلاقی و عنصرهای چهارگانۀ آن است. نویسنده معیار ارزش اخلاقی را این می‌داند که عقل مطلوبیت متعالیش را تشخیص داده و آدمی آن را با اختیار و آگاهی انجام دهد.[۴] در این کتاب مسئولیت اخلاقی و اینکه آدمی در چه شرایطی مسئول شناخته می‌شود و انواع مسئولیت از نگاه اسلام چیست، بررسی شده است.[۵] نویسنده با شرح انواع نسبیت‌گرایی‌های اخلاقی و مکتب‌های آن، مدعی است که همه ارزش‌های اخلاقی مطلق بوده و تابع سلیقه و قرارداد افراد نیستند.[۶]در پایان، نویسنده رابطۀ دین و اخلاق را در سه وجه تباین، اتحاد و تعامل بررسی کرده است و می‌گوید: اخلاق در هیچ صورتی از دین جدا نیست، نه از اعتقادات دینی و نه از دستورهای دینی؛ نه تنها جدا نیست که در هیچ موردی بی‌نیاز از دین نیستیم. یعنی، در تعیین مصداق برای هدف نهایی اخلاق و در مقام تشخیص و تعیین ارزشمندی کارها بشدت به باورها و دستورهای دینی نیازمندیم.[۷]

پانویس

  1. ر.ک: متن کتاب، ص 25
  2. ر.ک: همان، ص 84-33
  3. ر.ک: همان، ص 93
  4. ر.ک: همان، ص 118
  5. ر.ک: همان، ص 140-119
  6. ر.ک: همان، ص 161
  7. ر.ک: همان، ص 188-187

منابع مقاله

  1. متن کتاب.

وابسته‌ها