تاریخ مختصر مرگ

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تاریخ مختصر مرگ تألیف داگلاس جی. دیویس، ترجمه نصرا روزبه‌راد، در این کتاب، شرحی مختصر از موضوعی به دست داده شده که عملاً با همۀ جنبه‌‏های زندگی سروکار دارد. کشش اجتناب‌ناپذیر ما به سوی مرگ، چه آن را بیان کنیم چه در مقابلش سکوت کنیم، اغلب با دلبستگی‌مان به سایر موضوعات تفاوت دارد.

تاریخ مختصر مرگ
تاریخ مختصر مرگ
پدیدآوراندیویس، داگلاس جی (نویسنده) روزبه‌راد، نصرا (مترجم)
ناشرنگاه
مکان نشرتهران
سال نشر1400
شابک1ـ267118ـ622ـ978
موضوعجنبه‌ها‌ی اجتما‌عی‌ مرگ‌,جنبه‌ها‌ی مذهبی‌ مرگ‌,جنبه‌ها‌ی روان‌شنا‌سی‌ مرگ‌,مرگ‌ در هنر
کد کنگره
HQ ۱۰۷۳/د۹ت۲ ۱۴۰۰‏

ساختار

کتاب در هشت فصل تدوین یافته است.

گزارش کتاب

مرگ و به‌خصوص نحوۀ مواجهۀ انسان با آن تاریخی دارد که این کتاب شرحی مختصر از این مواجهه است. انسان‌ها از پیشاتاریخ تاکنون درگیر تعریف چیستی مرگ بوده‌اند و متناسب با پاسخی که به آن داده‌اند، ترس از مرگ را تخفیف داده‌اند. از این‌رو، تاریخ مرگ در عین حال تاریخ انسان و آیین‌های او است؛ از طرز رفتار با جسد مردگان تا مراسم تشییع و سوگواری و فکر زندگی ابدی و سپس آیندۀ خود مرگ. باری، تاریخ مرگ همان تاریخ انسان و نحوی مواجهه با فقدان خودش و دیگران است. با نگاهی مختصر به فهرست مطالب، دامنه وسیع این مواجهات روشن‌تر می‌شود.

در این کتاب، شرحی مختصر از موضوعی به دست داده شده که عملاً با همۀ جنبه‌‏های زندگی سروکار دارد. کشش اجتناب‌ناپذیر ما به سوی مرگ، چه آن را بیان کنیم چه در مقابلش سکوت کنیم، اغلب با دلبستگی‌مان به سایر موضوعات تفاوت دارد. این نوع دلبستگی سرشار از احساساتی است که شاید از تجربه داغ‌داری یا انتظار آن یا تصور میرایی خودمان نشئت بگیرد. در این کتاب، نویسنده می‌کوشد برخی از این حالات مندرج در شهر‏فرنگ تاریخ، دین و فرهنگ بسیاری از جوامع را به‌اختصار ثبت و ضبط کند. نویسنده خود را در جایگاه راهنما، علاقه دانشجویان دوره‌‏های مختلف و سایرین به جنبه‌های خاصی از مرگ را لحاظ کرده که در دوره‌های آموزشی، به‏‌ویژه در دانشگاه‏‌های ناتینگهام بدان‌ها پرداخته‏ است؛ پیش‌زمینه‌های مطالعاتی نویسنده در انسان‌شناسی اجتماعی، مطالعات تجربی و الهیات و همچنین دغدغه‌‏های بازاندیشانه آن، کاملاً در متن کتاب مشهود است.

بیان گیرا و پرقدرت اسطورۀ گیلگمش در خصوص تجربه‌ای بشری موجب شده مخاطب امروزی فاصلۀ هزارسالۀ از زمان پیدایش این لوح را حس نکند. بی‌زمانی محتوای این اثر نکتۀ مهمی است؛ چراکه در بررسی تاریخی مرگ همواره وسوسه می‌شویم زمان را به اعصار مختلف تقسیم کنیم و در خصوص انواع متفاوت آگاهی از مرگ در هر دوره، بحثی مجزا مطرح کنیم. فصل نخست کتاب، گفتاری در خصوص فراسوی زندگی در دوره‌های مختلف حیات بشر است.

نویسنده در فصل دوم به بررسی موضوعاتی از قبیل فقدان و سوگ پرداخته و در چهرۀ دوگانۀ مرگ دقیق شده است که در بخش اعظم تاریخ بشر، با سوگواری به سوی بازماندگان رو کرده و هم‌زمان با امیدواری به سوی تقدیری نهایی سرگردانده است. روان‌شناسی و الهیات یعنی روش‌های تفسیر تجربۀ انسانی و معنای زندگی در این راه به کار می‌آیند؛ چراکه مرگ نه‌تنها به روابط ما با دیگران لطمه می‌زند و ما را به سوگ می‌نشاند، بلکه این پرسش را برمی‌انگیزد که نحوۀ زیستن چگونه معنا و اهمیت نهایی آن را تعیین می‌کند.

تمرکز فصل سوم بر برخی مناسک مرگ است که از یک‌سو شامل ایده‌هایی در باب روح و سرنوشت بشری است و از سوی دیگر دربارۀ تنوع مراسم تشییع جنازه. دل‌نگرانی عمده هم به جایگاه متغیر دین، خاصه مسیحیت در قرون نوزدهم و بیستم بازمی‌گردد و هم به برخی ناهمسازی‌های موجود در باورهای فردی و اعمال دینی پذیرفته شده.

در فصل چهارم با بحث دربارۀ زمینه‌هایی که به مرگ و اجساد اعتبار می‌بخشند ـ همچون زندان، نوانخانه، مرگ در خانۀ خود، در آسایشگاه‌ها و در دورۀ سربازی ـ به طرح پرسش دربارۀ ارزش‌ها و باورهای مرتبط با دن انسان پرداخته شده است. این فصل با طرح این احتمال که در دنیای مدرن روی مرز تحولی عرفی در پیوند با مرگ قرار دارد، بخش مهمی از این کتاب محسوی می‌شود. از یک منظر این تغییر متضمن تبدیل درگیری دینی به درگیری معنوی با مرگ است.

نویسنده در فصل پنجم به بررسی حجم و تنوع گسترده‌ای از آثار هنری، ادبی و موسیقایی جهان پرداخته که نقش امید را در پاسخ انسان به میرایی پررنگ می‌کنند. این آثار در کنار هم به مرگ اجازه نمی‌دهند دربارۀ زندگی «کلام آخر» را بگوید. همچنین بر بخش‌هایی از کتاب مقدس در این فصل تمرکز شده و تأثیر چشمگیر آن در ایده‌های انسان دربارۀ مرگ و زندگی همراه با نمونه‌هایی از ادبیات دانته و میلتون و موسیقی هندل نشان داده شده است. سپس این روندهای دینی با برخی واکنش‌های این‌جهانی به مرگ تکمیل شده است.

در فصل ششم به دو مبحث اساسی پرداخته شده است: احساس فقدانی که در اسطوره‌های مربوط به خاستگاه مرگ بیان شده و امیدی که در مکان‌های مرتبط با خاطره نمایان می‌شود. این فصل عمدتاً به موضوع دوم اختصاص یافته و در قالب طبقه‌بندی ویژه‌ای ارائه می‌شود که انواع امید را به انواع مکان‌های یادبود متصل می‌کند.

ترس از مرگ طیف بسیار رنگارنگی دارد. برخی آن را سیاه می‌بینند، آن‌قدر که بر همۀ عواطف انسانی سایه می‌افکند، در حالی که اهمیت آن برای دیگران چنان رنگ می‌بازد که وارد مرحلۀ برانگیختگی مورد انتظار می‌شود. در فصل هفتم به تعدادی از این تفاوت‌های جزئی معنایی پرداخته شده و پیش از بررسی شیوع بیماری‌های مسری و طاعون، ایده‌های الهیاتی و اسطوره‌ای بررسی شده و فصل با درون‌مایه‌های فلسفی و روان‌شناختی به پایان رسیده است.

در فصل پایانی کتاب انواع مرگ بر حسب هدفمندی یا بیهودگی ظاهرشان بررسی شده است؛ چراکه دیرزمانی است مرگ یکی از قدرتمندترین نمادهای طبیعی و رسانه‌ای است که همواره معنای اجتماعی متمایزی به آن داده شده است. از لحاظ اجتماعی خود جسد نیز رها نمی‌شود و دورانداختنی نیست، بلکه تقریباً همیشه با تفسیر فرهنگی خاصی همراه بوده که در مرگ خود نیز، همانند زندگی‌اش معنادار است.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها