تاریخ سیاسی اجتماعی تیموریان

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تاریخ سیاسی ـ اجتماعی تیموریان از مرگ امیرتیمور (807ق) تا انقراض (913ق) تألیف امیرتیمور رفیعی؛ این کتاب پژوهشی است تازه در نقد و بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران و ماوراءالنهر در دوران یکصدوچهل‌سالۀ تیموریان از مرگ امیرتیمور گورکانی (807 ق) تا سقوط این سلسله (913 ق).

تاریخ سیاسی اجتماعی تیموریان
تاریخ سیاسی اجتماعی تیموریان
پدیدآورانرفیعی، امیرتیمور (نویسنده)
ناشرسروش
مکان نشرتهران
سال نشر1400
شابک4ـ1922ـ12ـ964ـ978
موضوعایران‌ - تا‌ریخ‌ - تیموریا‌ن‌، ۷۷۱-۹۱۱ق‌.
کد کنگره
‏DSR ۱۰۸۶/ر۷ت۲ ۱۴۰۰

ساختار

کتاب از دو بخش تدوین شده است.

گزارش کتاب

دوران تیموری یکی از ادوار مهم در تاریخ‌نگاری ایرانی است. در واقع تاریخ‌نگاری این دوره تکامل تاریخ‌نگاری عهد مغول و ایلخانی به شمار می‌رود. تنوع و گسترشی که در عرصۀ تاریخ‌نگاری عهد تیموری به وجود آمد، بی‌گمان جایگاهی پرارج در تاریخ‌نگاری ایرانی داشته و در کمتر دوره‌ای می‌توان مشابه آن را یافت.

مرگ امیرتیمور در سال 807 قمری، امپراتوری تیموریان را با مشکلات و مسائل پیچیده‌ای روبرو کرد. دوره‌ای که آتش جنگ‌های داخلی میان فرزندان و نوادگان وی در سراسر امپراتوری شعله‌ور گردید؛ به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسید امپراتوری تیمور پس از مرگش دوام نیابد و به دست فرزندان و نوادگان و امیرانی که روزی متحد وی بودند، تجزیه و متلاشی شود. وصیت امیرتیمور برای جانشینی مغفول گذارده شد و از حمایت فرزندان و نوادگانش نیز برخوردار نشد. امپراتوری تیموری به‌سرعت دستخوش کشمکش‌های نظامی خون‌باری میان نوادگانش گردید. شاهرخ شایسته‌ترین فرزند امیرتیمور و فرمانروای خراسان بزرگ که ابتدا قصد دخالت در امور ماوراءالنهر را نداشت، برای حل مسئلۀ جانشینی مجبور به مداخله شد و به نفع پیرمحمد ـ وصی تیمور ـ علیه خلیل سلطان که بی‌توجه به وصیت امیرتیمور، خود را جانشین امیرتیمور قلمداد کرده و در سمرقند بر تخت نشسته بود، وارد عمل شد. این کتاب پژوهشی است تازه در نقد و بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران و ماوراءالنهر در دوران یکصدوچهل‌سالۀ تیموریان از مرگ امیرتیمور گورکانی (807 ق) تا سقوط این سلسله (913 ق).

این کتاب در دو بخش سامان یافته است. بخش اول که خود به سه فصل تقسیم شده، تاریخ تحولات سیاسی و نظامی امپراتوری تیموری از زمان درگذشت امیرتیمور (807 ق) تا انقراض سلسلۀ تیموری را دربر می‌گیرد. در فصل اول این بخش اوضاع سیاسی ـ نظامی مناطق مختلف امپراتوری که شامل آذربایجان، فارس، خراسان بزرگ و ماوراءالنهر می‌شود تبیین شده و سپس چگونگی بر تخت نشستن میرزاخلیل سلطان در سمرقند و پیامدهای سیاسی و نظامی آن در ماوراءالنهر و خراسان بزرگ مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم مسئلۀ جانشینی امیرتیمور و چگونگی حل آن توسط شاهرخ و بر تخت نشستن وی مورد توجه بوده است. در واقع می‌توان سلطنت 43 سالۀ شاهرخ را از موفق‌ترین و پرشکوه‌ترین دوران حکومت تیموریان در عرصۀ سیاست، اقتصاد، فرهنگ، هنر و مذهب در ایران به شمار آورد. فصل سوم به تبیین تحولات سیاسی و نظامی دولت تیموریان در دوران مدعیان جانشینی شاهرخ، یعنی الغ‌بیک، ابوالقاسم بابر، علاءالدوله، سلطان ابوسعید بهادرخان و در نهایت دوران 38 سالۀ فرمانروایی سلطان حسین بایقرا تا انقراض این حکومت اختصاص یافته است.

بخش دوم نیز شامل چهار فصل است. ابتدا در فصل آغازین چارچوب‌های جغرافیایی و نظام حکومتی، اداری و دیوان‌سالاری تیموریان ترسیم شده و آن‌گاه در فصل دوم اوضاع اجتماعی در قلمرو تیموریان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و سپس وضعیت و جایگاه گروه‌ها و قشرهای مختلف اجتماعی و نقش آنها در تحولات ساسی این دوره تبیین شده است. فصل سوم به بررسی اوضاع اقتصادی و وضعیت شهرهای خراسان بزرگ در دوران حکومت تیموریان اختصاص یافته و نشان داده شده است که بسیاری از شهرهای خراسان بزرگ که در واقع مرکز فرمانروایی امپراتوری تیموری به شمار می‌رفت، در دورۀ حکومت تیموریان به دلیل حمایت سلاطین و امیرزادگان تیموری از رونق و آبادانی بسیار خوبی برخوردار گردیده است. در فصل پایانی این بخش، مسائل مذهبی تیموریان بررسی شده و سیاست مذهبی سلاطین تیموری در بوتۀ نقد و ارزیابی قرار گرفته است.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها