شیعه و سابقه تاریخی آن

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

شيعه و سابقه تاريخى آن، ترجمه بخشى از كتاب تاريخ الشيعة، تأليف محمدحسين مظفر است كه توسط سيد محمدباقر حجتى انجام گرفته است.

شیعه و سابقه تاریخی آن
شیعه و سابقه تاریخی آن
پدیدآورانمظفر، محمد حسین (نویسنده) حجتی، سید محمدباقر (مترجم)
عنوان‌های دیگرتاریخ الشیعه. فارسی. برگزیده
ناشرمشعر
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1387 ش
چاپ1
شابک978-964-540-076-5
موضوعشیعه - تاریخ
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ ‎‏ت‎‏20423‎‏ ‎‏1387
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

كتاب با معناى لغوى «شيعه» آغاز شده است و در ادامه، مطالب ذيل ذكر گرديده است: سابقه اختصاص اين لفظ به پيروان ائمه(ع)، دعوت به تشيع از چه زمانى آغاز شد؟، انتشار تشيع و علنى شدن دعوت به تشيع.

مؤلف در ابتداى كتاب، معنى لغوى «شيعه» را مورد بررسى قرار مى‌دهد و مى‌نويسد: شيعه از نظر لغت به معنى پيروان و ياران و انصار است... اين واژه اختصاصا در مورد فرد و يا افرادى به كار مى‌رود كه دوستدار على(ع) و فرزندان او هستند و به امامت آنها اعتقاد دارند. تا آنجا كه اگر واژه «شيعه» بدون قيد و شرط اضافى به كار برده شود و قرينه‌اى در كار نباشد، اذهان به چنان افرادى منصرف مى‌شود كه قائل به امامت امامان يادشده هستند[۱]

با رجوع به احاديث نبوى پى مى‌بريم كه اختصاص اين عنوان (شيعه) به دوستداران اهل‌بيت(ع) همراه با همان روزى كه اسلام طلوع كرد، داراى سابقه مى‌باشد و شاخ و برگ بارور آن مربوط به همان دورانى است كه نهال آن غرس شد و نيز به اين نتيجه مى‌رسيم كه شارع اسلام اين نام و عنوان را خود وضع كرده بود[۲]

مؤلف در ادامه، روايات زيادى در تأييد كلام خود آورده است. در روايتى از ابن حجر آمده است كه پيامبر(ص) فرمود: اى على! تو بر خدا وارد خواهى شد درحالى‌كه شيعه تو از خدا راضى و خدا نيز از آن‌ها راضى است و..[۳]

بعد از وفات پيامبر، تشيع نيز با انزواى على(ع) دچار انزوا گشت و انتشار آن پس از اين حادثه پريشان در سرزمين‌هاى پهناور اسلام به‌ندرت و بى‌سروصدا بود[۴]

علنى شدن دعوت تشيع از زمان عثمان، درخشيدن آغاز كرد و عثمان نتوانست با حربه تبعيد ابوذر و مجازات عمار و در هم شكستن استخوان‌هاى پهلویش اين دعوت را در محاق آن خفه كند و به آن خاتمه دهد[۵]

پانويس

  1. متن كتاب، ص7
  2. همان، ص8
  3. همان، ص10
  4. همان، ص28
  5. همان، ص32

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.

وابسته‌ها