سیمای زن در اندیشۀ خردمندان
سیمای زن در اندیشۀ خردمندان تألیف علی سربندی؛ نویسنده در این کتاب به تماشای چهرهپردازیهای مختلف از سیمای زن در درازنای تاریخ نشسته و برخی از منابع و اندیشمندان بزرگ جهان را نام برده که هر یک از آنان به تعیین نقش سازنده و اثرگذار زن در ساخت و کار تاریخ و تمدن داشته و دارند.
سیمای زن در اندیشۀ خردمندان | |
---|---|
پدیدآوران | سربندی، علی (نویسنده) |
ناشر | هیرمبا |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 9ـ4ـ98026ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
جایگاه زن در جامعۀ بشری از دیدگاههای مختلف قابل بررسی و پژوهش است. در افسانۀ آفرینش آمده است پدیدۀ «مرد» یعنی آدم ابوالبشر تا هنگامی که «زن» را نشناخته بود، موجود بیحاصل و ناشناختهای بیش نبود و آنگاه که زن آفریده شد و آدم به میوۀ معرفت دست یافت، تفاوت نیک از بد و سیاهی از سپیدی را بازشناخت. از اینجاست که خرد و دانش و آگاهی بشر خود را وامدار وجود زن و نقش تأثیرگذار آن میداند؛ هرچند در طول تاریخ همواره و همیشه زنان از جایگاه واقعی و حقیقی خویش دور ماندهاند. چنانکه هم در اسطورهها و هم در باورهای دینی بسیاری از مردم جهان، پدیدۀ زن، تصویری آیینهگون از سیمای خالق هستی را به خود اختصاص داده است و وی را آخرین و واپسین آفریدۀ خلقت میدانند و بر این باورند چون حوا آفریده شد، خدای جهانآفرین آفرینش هستی را پایانیافته دید و گفت: «فتبارک الله احسن الخالقین».
از نگاهی دیگر بهویژه در اندیشۀ خردمندانۀ عارفان ایرانی و پیروان مکتب وحدت وجودی، هنگامی که از ذره، جوهر فرد، دل آدمی، جام جم، جام جهانبین و سرانجام انسان سخن آورده میشود، او را آیینۀ تمامنمای خالق خویش میدانند که بر جهان آرزوهای کهین و مهین قیمومیت دارد. در باور آنان این همه، نهتنها نمایشگر صفات ثبوتیۀ حقاند، که صفات سلبیه را هم باز مینمایند.
نویسنده در این کتاب به تماشای چهرهپردازیهای مختلف از سیمای زن در درازنای تاریخ نشسته و برخی از منابع و اندیشمندان بزرگ جهان را نام برده که هر یک از آنان به تعیین نقش سازنده و اثرگذار زن در ساخت و کار تاریخ و تمدن داشته و دارند.
در ابتدای کتاب به بررسی نماد زنان در اسطورههای ایرانی پرداخته شده است. در اسطورههای ایرانی، پدیدۀ زن را در منزلت خدایی و ایزدبانویی میپنداشتند؛ چه اینکه این ایزدبانوان در پهلوانی و جنگاوری، زیبایی ویژه و آرمانی خود را نیز دارند که زبان گویای آنهاست؛ اما در بانوگشسب این زبان گویا در کردارهای پهلوانی و جنگاوری او به اوج مینشیند. در این بخش دربارۀ بانوگشسبنامه، زن در آیین و متون زرتشتی، زن در گاهان و متون پهلوی نکاتی مطرح شده است.
سرشت و سرنوشت زنان در سرزمین فراعنه از گذشتههای بسیار دور تاریخی شورانگیز و هیجانآفرین است. داستانهای برجایمانده از عهد باستان حکایت از فرازوفرودهای بسیار در حالات زنان، موقعیت و منزلت آنان در جامعه، در ادارۀ خانه و در سطح زندگی دارد. داستان پرورش موسی در دامان فرعون مصر و پیدایی آیین یهود، نقش و جایگاه زن را نیز دگرگون و متفاوت از گذشته کرد. در بخش بعدی کتاب دربارۀ نقش زن در مصر باستان تبیین صورت گرفته است.
در قرنهای نخستین بعد از فروپاشی حکومت ساسانیان، بهحق شاهد ناهنجاریهای بسیار در تمام مراحل زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان هستیم. طرفه آنکه زنان صاحبنام این دوران را زنانی دانستهاند که با شهرت و آوازۀ فرزندان نامآور خود معرفی میشوند و خود گویی بهتنهایی جایگاه و منزلتی ندارند. در بخش بعدی کتاب به بستر زنان بعد از فروپاشی ایران ساسانی پرداخته شده است.
زن ایرانی پیش از انقلاب مشروطه، زن از نگاه مولانا، چیستی و کیستی انسان، زن از نگاه تاگور، نقش زنان در رخدادهای تلخ و شیرین روزگار، سیمای زن در پندار نیچه و .... دیگر موضوعاتی هستند که در این کتاب مطرح و بررسی شدهاند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات