سواد دانشگاهی و دانشگاه ایرانی
سواد دانشگاهی و دانشگاه ایرانی تألیف علیرضا پیروزان، سواد دانشگاهی مفهومی است با ماهیتی فرهنگی که در پاسخ به ضرورت پرداختن به مسئلۀ موفقیت در اجتماعات دانشگاهی، جامعهپذیری در فرهنگ دانشگاهی، دستیابی به قواعد گفتمان رشتهای و دانشگاهی و کیفیت سوادآموزی در نظامهای آموزش عالی و چگونگی ارتقای آن بهویژه طی دو دهۀ گذشته به طور فزایندهای مطرح شده و مورد توجه و مطالعۀ روزافزون محافل دانشگاهی جهان قرار گرفته است.
سواد دانشگاهی و دانشگاه ایرانی | |
---|---|
پدیدآوران | پیروزان، علیرضا (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 3ـ115ـ226ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در سه فصل به نگارش درآمده است.
گزارش کتاب
سواد دانشگاهی مفهومی است با ماهیتی فرهنگی که در پاسخ به ضرورت پرداختن به مسئلۀ موفقیت در اجتماعات دانشگاهی، جامعهپذیری در فرهنگ دانشگاهی، دستیابی به قواعد گفتمان رشتهای و دانشگاهی و کیفیت سوادآموزی در نظامهای آموزش عالی و چگونگی ارتقای آن بهویژه طی دو دهۀ گذشته به طور فزایندهای مطرح شده و مورد توجه و مطالعۀ روزافزون محافل دانشگاهی جهان قرار گرفته است. همزمان سواد دانشگاهی میتواند آشکارا به منزلۀ یک حوزۀ پژوهشی پویا با توجهات و گرایشهای معرفتشناختی و ایدئولوژیک قابل شناسایی مشخص شود.
مفهوم سواد دانشگاهی دستکم در دو دهۀ اخیر در عرصۀ مطالعات دانشگاهی به طور جدی ظاهر شده است؛ اما ارائۀ تعریفی از آن در حقیقت مشکلساز است. وینگارتنر اینطور اظهار داشته است: «اگر فعالیتهای آموزشی سالهای مقطع کارشناسی ارشد باید مؤثر باشد، دانشجویان باید از دانش و توانایی برخوردار باشند که آنها را قادر به پیشرفت موفقیتآمیز به سوی وضعیت تحصیلکرده میسازد». اما اگر بسیاری از دانشجویان تا هنگام فارغالتحصیلی برای یادگیری خود استقامت نشان نمیدهند، آیا میتوان این طور فرض کرد که این مسئله به این دلیل است که آنها از «دانش و تواناییها»ی مورد اشارۀ وینگارتنر بیبهرهاند؟ و اگر چنین است، این مسئله فراتر از آن، این پرسش را برمیانگیزد که «چه دانشی و کدام تواناییها»؟
از جمله مباحث اصلی مورد تمرکز در رهیافت سواد دانشگاهی که مورد تأکید و تکرار بسیار قرار گرفته است، شیوههای نگارش در دانشگاههاست. پژوهشگران سواد دانشگاهی به مسئلۀ نگارش دانشگاهی دانشجویان در موقعیتها و زمینههای مختلف و همچنین به ماهیت رشتههای تحصیلی و حد و اندازهای که این رشتهها با یکدیگر همپوشانی دارند و کلی منسجم را برمیسازند، توجه جدی و بسیار نمودهاند. سواد دانشگاهی معرفتشناسی خاص خود را داراست که سواد را به منزلۀ شیوه یا رویۀ اجتماعی در نظر میگیرد و همچنین از موضع ایدئولوژیک خاصی برخوردار است که آن را به منزلۀ نوعی از تحول در نظر میگیرد که در آن، تأکید اصلی بر پرداختن به نابرابریها در روابط اجتماعی است.
این کتاب به طور موسع به مسائل مرتبط با سواد دانشگاهی در نظام آموزش عالی در هر دو زمینۀ ملی و بینالمللی پرداخته است. فصل یکم که به تبارشناسی موضوعی مربوط است، به دو گفتار تقسیم میشود: در گفتار نخست، سواد دانشگاهی از منظر معرفتشناسی تبیین شده و سپس ماهیت سواد دانشگاهی بهواسطۀ تشریح معانی متناقض و متعددی بررسی گردیده که بر پیچیدگی این مفهوم میافزاید. با تعریف سواد دانشگاهی به طور مبسوط در گفتار نخست، در گفتار دوم این مفهوم در عمل مورد بحث قرار گرفته و بر روشهایی که سواد دانشگاهی در عمل بر آموزش و یادگیری تأثیر میگذارد، تأکید شده است.
فصل دوم به زمینهبندی منظر پرداختن به مسائل مرتبط با سواد دانشگاهی از جنبههای مختلف و متعدد در نظام آموزش عالی ایران اختصاص یافته است. گفتار دوم این فصل به تحلیل تفسیری ـ انتقادی یافتههای مطالعۀ موردی در دانشکدۀ علوم انسانی دانشگاه تهران اختصاص دارد. این گفتار با ارائل تلفیقی از یافتههای تفسیرشده به واسطۀ نظریهای خاتمه مییابد که در ادبیات موضوعی یا چارچوبی توضیحی مورد بحث قرار گرفته است.
فصل پایانی با نظرات و تفاسیر در خصوص راهکارهای اجرایی و سپس پیشنهادها و توصیههای سیاستگذاری (از منظر سیاستپژوهی)، شرح فرصتهایی برای پژوهشهای بیشتر، تأکید بر برخی یافتههای مهم این مطالعه و تأملات نهایی به پایان میرسد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات