تذکرة الموضوعات

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تذكرة الموضوعات، اثر محمد بن طاهر بن علی هندی (متوفی 986ق)، معروف به فتنی، از علمای حنفی‌مذهب، منسوب به فتن از شهرهای گجرات هند است[۱] که در یک جلد نوشته شده و به بررسی احادیث موضوعه، پرداخته است. این کتاب در کنار آثاری چون «الموضوعات الكبری» ابن جوزی، «اللئالي المصنوعة» سیوطی، «تنزيه الشريعة» کنانی، از کتب مهم در این‌باره است. گرچه مؤلف، شیوه کسانی چون ابن جوزی را در تخریج احادیث موضوعه قبول ندارد و وی را مفرط می‌داند و عنوان می‌دارد که سیوطی هم در مورد وی، قائل به افراط در تخریج موضوعات است[۲].

تذکرة الموضوعات
تذکرة الموضوعات
پدیدآورانف‍ت‍ن‍ی‌، محمدطاهر بن علی (نويسنده)
عنوان‌های دیگرقانون الموضوعات و الضعفاء
سال نشر1343ق
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
/ف2ت4 111/9 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

کتاب دیگر مؤلف با عنوان «قانون الموضوعات و الضعفاء» نیز در همین جلد به دنبال کتاب «تذكرة الموضوعات» آمده است.

مؤلف در این اثر، اقوال علمای حدیث را از کتبی چون: «المختصر» فیروزآبادی، «مقاصد الحسنة» سخاوی، «اللئالي» سیوطی، «موضوعات» صغانی و «موضوعات المصابيح» سراج‌الدین قزوینی جمع‌آوری کرده تا روشن شود در موضوع بودن کدام حدیث اتفاق نظر وجود دارد و در کدام‌یک، سهو و قصور صورت گرفته است؛ چون از نظر وی افراد، در این‌باره دچار افراط و تفریط شده‌اند؛ برخی به‌زعم اینکه حکم به موضوع بودن حدیث، بی‌ادبی به ساحت حدیث است، موضوع و ساختگی بودن حدیث را مستبعد می‌دانند، غافل از اینکه خطاب این حکم، واضع است و نه حدیث. همچنین برخی دیگر نیز به مجرد شنیدن حدیث از کسی، با ظن اینکه راوی دچار سهو و اشتباه شده است، حکم به ساختگی بودن آن می‌دهند. ازاین‌رو مؤلف تصمیم به نوشتن چنین کتابی گرفته است[۳].

وی ابتدا در مقدمه‌ای، اصطلاح حدیث و شروط روایت آن و اقسام واضعین را توضیح داده و سپس احادیث موضوعه را به‌ترتیب ابواب، آورده است.

مؤلف در کتاب بعدی تحت عنوان «قانون الموضوعات و الضعفاء»، به جمع‌آوری راویان کذاب و ضعفا مبادرت ورزیده تا قانون و قاعده‌ای برای کشف احادیث موضوعه وجود داشته باشد. منبع وی برای معرفی این افراد، «اللئالي» و ذیل آن و «الوجيز» نوشته سیوطی، مقدمه ابن حجر بر فتح الباري، «الترغيب و الترهيب» منذری است و به‌ترتیب الفبا، نام این افراد را آورده و نظر رجالیون را درباره ایشان نقل کرده است[۴].

پانویس

  1. ر.ک: متن کتاب، ص3 و 230
  2. ر.ک: همان، ص3
  3. ر.ک: همان
  4. ر.ک: متن کتاب، ص230-231

منابع مقاله

متن کتاب.

وابسته‌ها