التحقيقات في شرح الورقات
التحقيقات في شرح الورقات، نوشته حسین بن احمد بن محمد گیلانی شافعی مکی، معروف به ابن قاوان (متوفای 889ق) است. او کتاب ورقات در اصول فقه، اثر عطاءالملک جوینی (419-478ق) را شرح کرده است. تحقیق و پژوهش این اثر را شریف سعد بن عبدالله بن حسین شریف انجام داده است.
التحقيقات في شرح الورقات | |
---|---|
پدیدآوران | ابن قاوان، حسین بن احمد (نويسنده)
امام الحرمین، عبد الملک بن عبد الله (نويسنده) شریف، شریف سعد بن عبد الله بن حسین (محقق) |
عنوانهای دیگر | الورقات في أصول الفقه. شرح |
ناشر | دار النفائس |
مکان نشر | اردن |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
موضوع | امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله، ۴۱۹ - ۴۷۸ق. - الورقات في أصول الفقه - نقد و تفسیر - اصول فقه اهل سنت - قرن 5ق. - اصول فقه شافعی -- قرن ۵ق |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | الف8 و40228 155/6 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
متن اصلی از جوینی، بیشتر به اصطلاحنامهای مختصر شباهت دارد تا به کتاب؛ زیرا تنها به تعریف کوتاه برخی از اصطلاحات اصول فقه بسنده کرده است؛ چنانکه در متن تصریح شده که «تعريف ببعض مصطلحات علم الأصول». کار ابن قاوان با شرح خود بر این متن، بهحدی بلند است که کمتر متخصصی در دانش اصول است که به آموختن و حفظ آن اهتمام نداشته باشد[۱].
شریف مدعی است که کسی پیش از او کتاب ابن قاوان را تحقیق و چاپ نکرده است. او این شرح را دارای محتوای علمی، دلالتهای اصولی، ساختار و ترتیب موضوعی شایستهای میداند و بر آن است که شارح در شرح خود، به مصدرهای مهم و اصلی در دانش اصول و فروع فقه و دانش لغت، نحو، منطق و دیگر دانشها اعتماد نموده و از آنها بهره جسته است. شریف نیازی را که امروزه به کتابهای اصولی، استنباطی و اجتهادی در محافل علمی احساس میشود، یادآوری کرده و به این شرح، جایگاه ویژهای میبخشد. ویژگی نسخه حاضر این است که به هنگام زنده بودن مصنف نسخهبرداری شده است و ازاینرو، در روشنی و کامل بودن مطالب، ممتاز است.
نخستین بخش کتاب، پژوهشی درباره آن است که شریف در آن به زندگی ابن قاوان و استادان، شاگردان، نوشتهها، دیدگاه عالمان درباره او، شرایط سیاسی زمانه او و حرکت علمی آن دوره پرداخته است. سپس، شرحی از جوینی و کتاب او، «ورقات»، ارائه داده است و در ادامه، به توصیف کتاب حاضر و نسخههای آن میپردازد؛ او از بیستوسه کتاب در شرح «الورقات» نام برده و به کوتاهی، آنها را وصف میکند[۲].
شریف انتساب این کتاب را به ابن قاوان مسلّم میداند. البته به کتاب دیگری نیز با عنوان «تحقیقات» از سراجالدین بلبیسی اشاره میکند. او نسخه خطی از شرح ابن قاوان را که در کتابخانه احمد ثالث بوده، مبنای تحقیقش مینهد[۳].
محقق در پژوهش خود به این مصدرها توجه کرده است: «شرح العضد علی مختصر ابن الحاجب» از احمد بن عبدالغفار (عضد)؛ حاشیه سعد تفتازانی بر شرح عضد (که ابن قاوان به این حاشیه نیز اعتماد داشته و از آن نقل قول نموده است)؛ «التلويح علی شرح التوضيح لمتن التنقيح» از تفتازانی؛ «التحرير في أصول الفقه» از کمال بن همام؛ «المستصفی» از ابوحامد غزالی؛ «منتهی الوصول و الأمل في علمي الأصول و الجدل» از ابن حاجب؛ «مقدمه شرح مسلم» از محیالدین نووی و «مفتاح العلوم» از سکاکی. مصدرهایی نیز هستند که ابن قاوان از آنها نمونه آورده، ولی نام اثر را در کتابش درج نکرده است. نام آنها «المحصول في علم الأصول» از فخرالدین رازی، «المنهاج» از بیضاوی، «الوجيز» از ابن برهان، «نهاية السول في شرح منهاج الأصول» از جمالالدین اسنوی و «شرح الورقات» از ابن امام کاملیه است[۴].
شارح درباره تألیف کتابش میگوید: این کتاب را بهگونهای شرحکردهام که از حاشیهها و درازگوییها پیراسته باشد؛ از کاستی و کم گفتن از مقصود نویسنده دور بوده و میانه کلام را در خود داشته باشد؛ در این شرح، تحقیقاتی فراهم آمده است که از کممایگی و اشتباه دور بوده و از گفتار دانشمند اصولی «عضد» و از گوهر کلام «سعد» بهره جسته و با روش دو کتاب «تحریر» و «تلویح» تنظیم یافته و در آن با نگاه نقد، مباحث آن دو موشکافی شده و نوآوریهای آنها برجسته گشته است[۵].
ابن قاوان متن را یکسره، شرح مزجی نموده است و گاهی عبارت «قال رحمهالله» را در میان آن به احترام مصنف میافزاید. او گاه به هنگام ضرورت، از شرح متن فراتر رفته و اختلاف نسخهها را یادآوری نموده و توضیح میدهد. همچنین، دیدگاههایی را که در متن جوینی نیامده، آورده و از میان آنها رأی برتر را برمیگزیند؛ او بسیار، از دیدگاههای ابن حاجب در کتاب «مختصر» بهره جسته است.
شارح به موضوعهایی فراتر از متن، که معمولا اصولیان مطرح میکنند، پرداخته است؛ بدینگونه، شرح او بیشتر، مبحثهای اصولی را پوشش میدهد که برخی از آنها فقط در کتابهایی که مبسوطاً این دانش را عرضه کردهاند، یافت میشود. او اصطلاحهای علمی اصولی، منطقی و فقهی متن را از نگاه خود، واژهشناسی کرده است. او نگاه نقادانهاش را با آنچه که «عضد» در تحقیقش آورده، هماهنگ نموده است؛ این نگاه، در ارائه شیوه مباحث نیز دیدهمیشود. استقلال رأی او در مبحثها نشاندهنده گستره علمی او در این دانش است. وی از مثالهای فقهی برای توضیح آرای اصولی و نیز از مثالهای منطقی و لغوی نیز بهره جسته است. ابن قاوان کار نقل مطالب از کتابهای دیگر را امانتدارانه انجام داده است. همچنین، بسیار به آیههای قرآنی و احادیث نبوی استشهاد نموده است[۶].
نقدهایی نیز بر کار ابن قاوان وارد شده است؛ بااینکه او بسیار، از آرای عضد (106 رأی) بهره جسته است، اما نشانی دیدگاههای او را کمتر درج کرده است. همچنین، برخی از آرای دیگران را بدون نشانی کتاب، با عبارت «قال فلان: كذا»، «قال بعضهم» و «عند قوم كذا» نقل نموده است که این کار او، پژوهنده را به زحمت انداخته است. ابن قاوان گاه، قول مخالف را بااینکه مشهور بوده، در میان دیدگاهها نیاورده است. او گاه، به آنچه از آرايی که میپسندیده و برمیگزیده، ملتزم نبوده است. همچنین گاه، حدیثهای نامشهور و جعلی را گواه گرفته است. او اصطلاحهای منطقی را بسیار بهکار برده است تا جایی که شرحش رنگ کتابهای منطقی را به خود گرفته است. گاه، احادیثی را بر سبیل استشهاد به آنها با واژههایی ناشناخته میان محدثان نقل میکند که صلاحیت استشهاد را ندارند، بااینکه استشهاد به احادیث معروف و صالح برای او ممکن بوده است[۷].
شریف کار تحقیق این کتاب را با مقابله هفت نسخه، رمزگذاری برای آنها، تخریج حدیثها و نشانی آیهها، شناساندن رجال کتاب، فرقهها، دینها، مذهبها و شهرها، استناد شعرها به گویندهها و آثارشان، معنا نمودن اصطلاحهای علمی، مستندسازی آرای اصولی، فقهی، حدیثی، نحوی، بلاغی و منطقی به مصدرهای اصلیاشان و توضیح کوتاه دادن برخی از مسائل اصولی به انجام رسانده است[۸].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق.