جامع العلوم في إصطلاحات الفنون
جامع العلوم في اصطلاحات الفنون يادستور العلماء تأليف قاضى عبدالنبى بن عبدالرسول احمدنگرى (متوفى 1173ق) از دانشمندان هندى قرن دوازدهم است. اين كتاب از جمله دايرةالمعارفهاى اسلامى عربى است كه به تبيين و توضيح اصطلاحات علوم و فنون مختلف در زمان نگارنده پرداخته است.
جامع العلوم في إصطلاحات الفنون | |
---|---|
پدیدآوران | احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | دستور العلماء بدستور العلماء |
ناشر | مؤسسة الأعلمي للمطبوعات |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1395 ق یا 1975 م |
چاپ | 2 |
موضوع | دایرةالمعارفها - متون قدیمی تا قرن 14
دایرةالمعارفها و واژهنامههای عربی علوم اسلامی - اصطلاحات و تعبیرها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 5/1 /الف3ج2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، مشتمل بر خطبه كتاب و متن اثر است. در متن اثر اصطلاحات به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. در جلد اول تا حرف جيم و در جلد دوم تا حرف عين ذكر شده است. باقى جلدهاى كتاب موجود نيست.
گزارش محتوا
در رابطه با اين فرهنگ مىتوان به چند نكته اشاره نمود:
- نویسنده كتابش را با نگارش مقدمهاى مسجع آغاز كرده و آنگاه اصطلاحات علوم عقلى و نقلى و لغات كتب متداول زمان خويش را همراه با توضيح و اشاره به مشكلات و مبهمات اصطلاحات با عباراتى روشن و تعبيراتى واضح تدوين نموده است.[۱]
- وى اولين باب را «باب الف با الف» ناميده و در همان ابتداى بحث اين اشكال را مطرح كرده: لفظ الف كه در ابتداى آن الف بيايد به جهت سكون آن و محال بودن ابتداى به ساكن تصور نمىشودو در پاسخ چنين نوشته است: مراد از الف اول همزه و مقصود از الف دوم، الف است و در صحاح چنين آمده كه الف دو گونه است: ساكن و متحرك؛ ساكن، الف و متحرك، همزه ناميده مىشود[۲]
- احمدنگرى به جهت تيمن و تبرک، كتاب را با لفظ مقدس «الله» آغاز كرده است. در ادامه نيز الفاظ «احمد» و «آل» را مورد مطالعه قرار داده است.[۳]وى با استناد به منابع اهل سنت، روايات متعددى را در فضيلت اهلبيت(ع) و خاندان پيامبر(ص) و مقدم بودن علويون بر ساير افراد ذكر كرده است.[۴]
- نویسنده در بسيارى موارد به معادل فارسى واژهها اشاره كرده است؛ مثلاً الجيب را گريبان[۵]و الحجاب را پرده[۶]معنا كرده است. همچنين از اشعار فارسى فراوان استفاده كرده است.[۷]
- وى الفاظ و اصطلاحات جمع را به مفردات آنها ارجاع داده است؛ مثلاً «الأزمان» بدون هيچ توضيحى به «الزمان» ارجاع شده است.[۸]همچنين در توضيح مترادفات به توضيح يكى بسنده كرده و ديگرى را به آن ارجاع داده است؛ مانند «البيت» كه به «الدار» ارجاع شده است.[۹]در توضيح برخى اصطلاحاتى كه معناى آن با اصطلاح مقابلش فهميده مىشود نيز به عبارت «ما يقابلها» بسنده شده است؛ مثلاً در توضيح افعال خاصه كه در برابر افعال عامه قرار دارد به همين عبارت «آنچه مقابل آن (افعال عامه) است» اكتفا شده است.[۱۰]
وضعيت كتاب
فهارس آيات، احاديث و آثار، اعلام، فرق و مذاهب، اسامى كتب، اماكن، مصادر و مراجع و نيز فهرست موضوعات در انتهاى كتاب ذكر شده است.
آدرس آيات، روايات، معانى برخى الفاظ، شرح حال برخى اعلام، معرفى برخى آثار و نيز توضيحات مفيدى در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.