ترجمه اسفار
ترجمه اسفار، ترجمه فارسی اسفار اربعه ملاصدرا، به قلم محمد خواجوی (معاصر) در حکمت متعالیه است.
ترجمه اسفار | |
---|---|
پدیدآوران | صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (نویسنده) خواجوی، محمد (مترجم) |
عنوانهای دیگر | الحکمه المتعاليه في الاسفار الاربعه. فارسی |
ناشر | مولي |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1384-1383ش. |
چاپ | جلد ششم تا نهم چاپ دوم لد يکم تا سوم چاپ سوم |
موضوع | فلسفه اسلامي - متون قدیمی تا قرن 14 حکمت متعاليه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | 1383 / 1084 BBR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
این اثر را انتشارات مولی به چاپ رسانده است.
مترجم درباره این کتاب چنین توضیح داده است: «همان طور که در مقدمه «رساله سه اصل» حکیم الهی و فیلسوف ربانی، صدرالمتألهین شیرازی - قدسالله سره القدوسي - به اطلاع خوانندگان و پژوهندگان علم فلسفه اعلا رساندیم، کتاب اسفار آن حکیم بحمدالله و المنة با تأییدات الهی به میزان ترجمه آمد و همان گونه که معمول روش ما بود از محدوده متن، پا بیرون نگذارد و اگر توضیح بود در بین الهلالین برای خوانندگان گفته آمد.
متن کتاب همان گونه که مطلعید بسیار معضل و دشوار است و در این سفر نظر مؤلف بیشتر معطوف بر اثبات مواضع و نظریات فلسفی خود و ابطال موارد مخالفان نظر خویش است و تقریبا تمامی این سفر، یعنی مراحل دهگانه آن گفتگو و جدل با صاحبنظران پیشین، اعم از حکما و متکلمان عام و خاص بوده و در نتیجه یک نوع خشکی و جمودی اضطراری برعکس سفر سوم و چهارم که مطالب الهیات به معنی اخص و معارف ربوبی است، بر آن طاری شده که امکان دارد برای مطالعهکنندگان - نه مدارسهکنندگان – بهویژه در بخش مواد ثلاث وجوب و امکان و امتناع، کمی خستگیآور باشد، ولی باید تحمل کنند تا به شیوه حکیم و روش ما در این ترجمه عادت نمایند و خوپذیر گردند.
ما این کتاب عظیم را به عنایات الهی در محدوده متن، ترجمه کردهایم و اگر برخی از موارد ترجمه آن مطلوب بعضی نگردد، علتش نخست پیچیدگی و خشک بودن مطلب است و دیگر آنکه در این دریای عظیم از قریب به هزار دانشمند و صاحب تصنیف چه با نام و چه بینام نقل مطلب شده و سپس به جرح و تعدیل آن پرداخته شده است و مسلّم است که هریک از صاحبان رسایل، نگارش و قلمی خاص خود و سبکی منسوب به خویش دارد که دیگری ندارد؛ برخی در اوج فصاحت و بعضی دیگر متوسط و دستهای در نهایت تعقید، سخن میگویند.
از طرفی این کتاب، مانند کتاب «فتوحات» و «مفاتيح الغيب» و دیگر کتب فلسفی و عرفانی نیست که یک انشا و یک نویسنده داشته باشد، بلکه از هر نویسنده و دانشمند و هر فیلسوفی با اقلام گوناگون و منشآت جورواجور همراه با مطالب دقیق و ظریف فلسفی که کوچکترین غفلتی اصل ترجمه و مبنای مفهوم آن را در هم میریزد، در آن بعینه نقل مطلب شده که فاصله قرون نویسندگان از هشت قرن متجاوز است. ازاینروی ترجمه چنین کتابی بسدشوار و عظیم بوده و فیالمثل گام گذاردن در نیزار شیر است؛ بهویژه نوشتجات فیلسوف بزرگ ابن سینا در کتاب شفا که ترجمهاش نَفَس را به شماره و جان را به ناله میاندازد و آگاهان این فن و مدارسهکنندگان کتاب شفا به این اعضال واقف و از این عویصه آگاهند؛ درحالیکه انشای کتاب اشاراتش چنین اغلاقی را نداشته و در ردیف دیگر کتب فلسفی میباشد.
بنابر این مقدمات، اگر خواننده گرامی در ترجمه برخی از مقالات، بهویژه مقالات کتاب شفا به چنین پیچیدگی و دشواری برخورد نمود، حمل بر مسامحه و سهلانگاری مترجم نفرموده و زحمت مراجعه و مقابله را به خویش بدهد و آنگاه خواهد دانست که: جان کندهام تا تو جان پروری.
در بخش حواشی اسفار نیز باید گفته شود: ما خود را مانند متن، مقید به ترجمه تمام حواشی اسفار ننمودیم؛ زیرا هم مفصل و زائد بر متن میگشت و هم به علت وجود مطالب خشک منطقی و جدلهای فلسفی، ممکن بود موجب خستگی و سآمت خواننده را فراهم آورد، لذا همانند حواشی ترجمه کتاب «مصباح الأنس»، آنچه را که ممتّع و موجب ترویح بیشتر روح و مثمر ثمری جز نزاع و گفتگو بود در پانویسها به ترجمه آوردیم؛ چون مصنف بهطور مستوفی این کار را در متن کرده و به اتمام رسانیده است؛ بااینهمه ترجمه حواشی از انبوهی خاص خود برخوردار است و حاشیه هر محشی را با نامش در پانویسها ثبت کردیم؛ برخی از توضیحات و شرح اصطلاحات نیز بود که به سبب مفصل بودن، نمیشد آن را بین الهلالین و در متن آورد، لذا در زیر صفحه آورده و با رمز «م - مترجم» بدان اشاره کردهایم.
اکنون که این مقدمه را مینگارم، بحمدالله ترجمه ده مرحله از مراحل سفر اول اسفار به پایان رسیده و در نظر است که این سفر نسبت به کمی و زیادی حجم مطالب در ده مرحله و یا کمتر انتشار یابد، ولی مسلما از یک مرحله کمتر انتشار نخواهد یافت و همینطور در سفرهای دیگر که شامل مواقف و ابواب و فنون خواهد بود، إنشاءالله همینطور عمل خواهد شد.
این نکته را به خوانندگان گرامی تذکر میدهم که: روانی ترجمه، همچون کتاب مصباح الأنس و إعجاز البيان قونوی، خواننده را از فهم معنی غافل نسازد؛ چنانکه روانی بیان صدرالمتألهین اکثر خوانندگان کتابهایش را از فهم مغز مطالبش بازمیدارد»[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه مترجم، صفحه ده - سیزده
منابع مقاله
مقدمه مترجم.