ارمغان بدخشان
ارمغان بدخشان تألیف شاه عبدالله بدخشی یمگی، این کتاب یکی از آثار بنیادین در زمینۀ بدخشانشناسی است. این اثر بحثهای مفصل و مستوفی در عرصههای تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی، جامعهشناسی و گویششناسی بدخشان دارد. این کتاب، اثری است که دربارۀ شاعران بدخشانی از قدیمترین روزگار تا آغاز قرن بیستم سخن میگوید. هرچند توجه بیشتر دربارۀ شاعرانی است که سدههای هجدهم و نوزدهم میلادی زیست میکردند، درست در زمانی که انکشاف حوادث سیاسی قلمرو بزرگ گویندگان زبان فارسی دری را به کشورهای جداگانهای تقسیم میکند، اما هنوز روابط فرهنگی بهگونهای پابرجاست.
ارمغان بدخشان | |
---|---|
پدیدآوران | بدخشي،شاه عبدالله (نویسنده) بيژند، فريد (مصحح) |
ناشر | بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1401ش |
شابک | 4ـ27ـ6053ـ964ـ978 |
موضوع | بدخشان (افغانستان) -- سرگذشتنامه شاعران افغاني - بدخشان (افغانستان) - سرگذشتنامه |
کد کنگره | DS ۳۷۵/ب۴،ب۴ |
گزارش کتاب
در افسانهها بدخشان را به دلیل طبیعت دلانگیز و زیبارویان سحرانگیزش پردهای از هفت پردۀ کوه قاف خواندهاند. در درازای تاری غیر از اینها، بدخشان را برای دفینههای زیرزمین و روی زمینش ستودهاند. جغرافیانگاران و سیاحان پارینه در این نکته همداستاناند. در روزگاران قدیم، بدخشان گذرگاه کاروانهای بازرگانی از آسیای مرکزی به چین و هند بود؛ همان کاروانهایی که در مسیر راه ابریشم رفتوآمد میکردند و تنها به انتقال مال تجاری نمیپرداختند، آنها جنسها و مایههایی از فرهنگ گوناگون را نیز با خودشان به دنبال میآوردند.
«ارمغان بدخشان» یکی از آثار بنیادین در زمینۀ بدخشانشناسی است. این اثر بحثهای مفصل و مستوفی در عرصههای تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی، جامعهشناسی و گویششناسی بدخشان دارد. این کتاب، اثری است که دربارۀ شاعران بدخشانی از قدیمترین روزگار تا آغاز قرن بیستم سخن میگوید. هرچند توجه بیشتر دربارۀ شاعرانی است که سدههای هجدهم و نوزدهم میلادی زیست میکردند، درست در زمانی که انکشاف حوادث سیاسی قلمرو بزرگ گویندگان زبان فارسی دری را به کشورهای جداگانهای تقسیم میکند، اما هنوز روابط فرهنگی بهگونهای پابرجاست.
شاه عبدالله بدخشی این کتاب را در روزگاری نوشت که هنوز علم تاریخ ادبیاتنگاری در کشور پدید نیامده بود و رسم جاری تذکرهنگاری سنتی بود، رسم ستودهای که پیشینۀ شکوهمندی در ادبیات کلاسیک فارسی دری دارد. او این کتاب را در زمانی که در خانآباد میزیست (سال 1312 ـ 1313 خورشیدی) به رشتۀ تحریر درآورد و هنگامی که به کابل آمد (1316) به چاپ آن به صورت مسلسل در مجلۀ «کابل» پرداخت.
محور اصلی این کتاب بحث دربارۀ شاعران بدخشان از روزگار قدیم تا پایان قرن نوزده است. قدیمیترین شاعری که در این اثر آمده ملکشاه جهان یمگی (متوفای 456 ق) از معاصران ناصرخسرو است و متأخرترین شاعر مورد بحث مسلم شغنانی (متوفای 1300 خورشیدی) است. نویسنده در این کتاب گامی فراتر از تذکرهنگاری سنتی برداشته است. در این کتاب به شاعران و نویسندگانی پرداخته شده که به قلمرو بدخشان به مفهوم تاریخی آن مربوط میشوند نه به محدودۀ بدخشان فعلی. در عین حال مؤلف در این کتاب به شاعرانی پرداخته که در آن سرزمین زاده شده، پرورش یافته و زیست دارند و نیز آنهایی که در بدخشان روزگار میگذرانند، در حالی که در محل دیگری به دنیا آمدهاند.
سرچشمهها و منابعی که نویسنده در تألیف کتاب سوده جسته، عبارتند از: دواوین شاعران و دیگر آثار آنها، بیاضها و جنگهای شعری، کتب تاریخ، کتب جغرافیایی، تذکرههای ادبی، طبقات صوفیان، کتب زبانشناسی، وقفنامههای اماکن مقدسه و زیارتگاهها، پارچههای خوشنویسی، اشخاص کهنسال و آگاه. اهمیت کتاب در استفاده از این سرچشمهها بزرگ و آشکار است و احتیاج به توضیح مزیدی ندارد؛ اما این تنوع سرچشمهها کتاب را از دایرۀ تذکرهنگاری سنتی خارج میکند.
نویسنده در این کتاب دربارۀ شاعران به چند توصیف کلی و یک یا دو نمونۀ شعری بسنده نمیکند، چنانکه رسم تذکرهنگاران بهویژه در سدههای هجدهم و نوزدهم میلادی بوده است. او در این کتاب به تفصیل و توضیح بیشتر و عمیقتر میپردازد و از همه مهمتر به توضیح مفصل در چندوچون اوضاع سیاسی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی دست میزند که شاعران در آنها پرورش یافته و آثار میآفریدند. او در این کتاب با آنکه اصولاً به شعر میپردازد، گاهی دربارۀ آثار منثور شاعران نیز بحث مستوفی میکند.
یکی دیگر از نکتههای شایان توجه در این کتاب، دیدگاه نویسنده دربارۀ شاعران است. او هنگام بحث دربارۀ شعر شاعران پیوسته دیدگاه خود را بیان میکند که از در کتابهای تذکرۀ دیگر بهندرت دیده میشود.
از لحاظ ادبی این کتاب دارای ویژگیهایی است؛ یکی آنکه تصویر درخشان از وضعیت فارسی در یک خطه یعنی بدخشان به دست میدهد. دوم اینکه عمدتاً به شاعران سدههای هفده، هجده و نوزدهم میپردازد، دورهای که به صورت عمومی دورۀ فتور و انحطاط ادبی شناخته شده و در افغانستان کمتر پژوهشگری به آن پرداخته است.
روش نویسنده به صورت کلی در نگارش و ترتیب کتاب به این صورت است که شاعران بدخشانی را بر اساس محل زیست به شهرهای عمدۀ بدخشان تاریخی فصلبندی میکند؛ چون شاعران فیضآباد، بهارستان، جرم، درواز و شغنان. پیش از آنکه به بررسی شاعران محلهای مطروح از لحاظ توالی زمانی بپردازد، کلیاتی دربارۀ اوضاع جغرافیایی، تاریخی، اقتصادی، فرهنگی، قومیت، نژاد و زبانها و گویشهای محلی و ... آن محل ذکر میکند و بعد به اصل مراد که ذکر خیر شاعران و چندوچون شعرهای آنهاست، دست میزند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات