خفاجی، احمد بن محمد

شهاب‌الدين احمد بن محمد بن عمر خفاجى مصرى (977 - 1069ق)، ادیب، قاضی، و فقیه در قرن دهم و یازده، نویسنده كتاب‌هاى بسيار در موضوع ادبيات و لغت عربى

خفاجی، احمد بن محمد
نام خفاجی، احمد بن محمد
نام‎های دیگر خفاجی، شهاب‌الدین احمد
نام پدر محمد
متولد 977ق
محل تولد مصر
رحلت 1069 ق
اساتید ابوبکر شنوانی

علی بن غانم مقدسی

برخی آثار شفاء الغليل فيما في کلام العرب من الدخيل

‏نسیم الریاض في شرح شفاء القاضي عیاض و بهامشه شرح الشفا

کد مؤلف AUTHORCODE03330AUTHORCODE

ولادت

به سال 977ق در مصر متولد شد.

در برخی منابع نام وی محمود آمده است. محبی  از معنای نسبت خفاجی اظهار بی اطلاعی کرده و بر این باور است که این نسبت برگرفته از نام پدر وی است، اما به گفته برخی نسب وی به قبیله خفاجه می‌رسد  که در اطراف کوفه می‌زیستند. 

واندایک  نیز او را اندلسی خوانده است.

محمد عبدالمنعم خفاجی پدر وی را از عالمان و بزرگان روزگار خویش معرفی کرده که در روستای سَریاقوس از روستاهای منطقه خانقاه در اطراف قاهره سکونت داشته است.

به گفته جرجی زیدان  خفاجی نیز در این روستا به دنیا آمد. سال تولد خفاجی را ۹۷۹ یا ۹۷۷ دانسته‌اند.

مدرس تبریزی او را از عالمان حنفی مذهب معرفی کرده است. سیدعلی خان مدنی از عالمان سده یازدهم، در کتاب سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر [۲۰] شرح حال او را در زمره ادیبان و شاعران بزرگ زمان خویش آورده و او را به نیکی ستوده است.

محمد عبدالمنعم خفاجی [۲۱] نیز وسعت دانش خفاجی را به ویژه در حوزه ادبیات و بلاغت ستوده است.

واندایک  نیز خفاجی را در زمره مشهورترین نویسندگان قرن یازدهم در حوزه تاریخ دانسته است.

دوران كودكى و نوجوانى خود را در مصر گذرانيده و بعد از آن به بلاد روم مسافرت نمود. در همان دوره به دستگاه حكومتى سلطان مراد عثمانى متصل شد و بعد از مدتى به عنوان قاضى در منطقه سلانيك و بعد از آن در مصر مشغول به كار شد تا اينكه از مقام خود معزول شده و رهسپار شام و حلب گرديد و از آنجا دوباره به بلاد روم مراجعت نمود. پس از مدتى نيز به مصر تبعيد شد و در آنجا نيز تا آخر عمر، از طريق قضاوت بين مردم امرار معاش مى‌نمود.

اساتید

خفاجی شرح حال و نام بیش‌تر استادان خود را در کتاب خود، ریحانةالألِبّاء و زَهْرةالحیاةالدنیا، آورده است.

او ادبیات عرب را نزد دایی‌اش، ابوبکر شنوانی (متوفی ۱۰۱۹) که او را سیبویه زمان می‌خواندند، فراگرفت و سپس با جدیت بسیار دانشهای ادبی روزگار و فقه حنفی و شافعی را در محضر استادان و مشایخ آن دوره آموخت و از علی بن غانم مقدسی و شیخ‌الاسلام شمس رملی اجازه روایت گرفت. 

مهمترین اجازه نامه حدیثی خفاجی، از استادش، ابراهیم علقمی است که با دو واسطه به جلال‌الدین سیوطی (متوفی ۹۱۱) می‌رسد.

سفرهای متعدد

نکته قابل توجه در زندگی خفاجی، سفرهای متعدد وی است. در نخستین سفر خود همراه پدرش به حج رفت و در حرمین شریفین در درس دانشمندان آن دیار از جمله علی بن جارالله عصام حاضر شد. 

خفاجی پس از بازگشت از این سفر به قسطنطنیه رفت و در درس عالمان آن دیار شرکت جست و حتی به فراگیری ریاضیات و کتاب‌های اقلیدس پرداخت. 

در آن‌جا وی عهده دار منصب قضای منطقه روم ایلی شد و پس از مدتی به بالاترین درجه قضا نایل گردید.

در زمان حکومت سلطان مراد عثمانی، فضل خفاجی زبان‌زد شد و به منصب قضای منطقه سِلانیک رسید و پس از آن قاضی عسکر مصر شد. 

وی در این مقام چندان دوام نیاورد و بر اثر دسیسه‌های نیرنگ بازان، از این مقام عزل شد. 

خفاجی دوباره آهنگ قسطنطنیه کرد و در مسیر، مدتی در دمشق درنگ کرد و مورد توجه و لطف عالمان و دانشمندان آن دیار قرار گرفت، تا آن‌جا که در مدح وی قصاید متعددی سرودند. 

انتظارات و آرزوهای خفاجی از سفر دوباره به قسطنطنیه برآورده نگشت و حاکم شرع آن دیار، مولا یحیی ‌بن زکریا، از او روی‌گردان شد و به تبعید او به مصر فرمان داد. 

محبی  این امر را به سبب انتقاداتی می‌داند که در ایام قضاوت خفاجی در سلانیک و مصر بر او وارد شده بود، ولی خود خفاجی  دلیلش را انتقاد او از وضع آشفته علمی ـ اجتماعی قسطنطنیه نزد حاکم شرع و غلبه جاهلان دانسته است.

خفاجی  معتقد بود پس از استادش، سعدالدین بن حسن و سه جانشین وی که بسیار زود از دنیا رفتند، قسطنطنیه از علم و دانش تهی و دین بازیچه دست سخره گران شد و دولتمداران حرمت عالمان را پای نمی‌نهادند.

پس از آن، وی مقامهای بسیار تند خطاب به سران قسطنطنیه نوشت و مفاسد دولت عثمانی را در آن برشمرد. 

افزون بر این، خشم بیش از اندازه خفاجی از حاکمان دولت عثمانی در مقامه مفصّل المقامةالرومیة آشکار است.

عبدالفتاح محمد حلو ضمن تأیید مفاسد حاکمان عثمانی، احتمال می‌دهد این واکنش، نخستین اعتراض شدید به مفاسد حاکم بر دستگاه عثمانی باشد.

تبعید به مصر

به رغم تبعید خفاجی به مصر، به سبب اعتراف دولتیان به مقام علمی وی و نیز برای گذران زندگی، به عنوان یک قاضی معمولی در قاهره مشغول به کار شد. 

تدریس و تألیف

به گفته محبی  خفاجی پس از آن، باقی مانده عمر خویش را به تدریس و تألیف گذراند.

احمد بن یحیی حموی، معروف به عسکری (متوفی ۱۰۹۴)، عبدالقادر بن عمر بغدادی، صاحب خزانة الأدب (متوفی ۱۰۹۳)، و فضل‌اللّه بن محب‌اللّه محبی (متوفی ۱۰۹۲) از مهمترین شاگردان وی محسوب می‌شوند. 

خفاجی بسیار تحت تأثیر حریری بود تا آن‌جا که بعضی مقامات را به شیوه او انشا کرده و نمونه‌ای از آن‌ها در ریحانة الألبّاء آمده است، هم‌چون المقامة الرومیة، مقامة الغربة، المقامة الساسانیة و المقامة المغربیة.

وفات

در سال 1069ق چشم از جهان فرو بست.

آثار

از مشهورترين تأليفات وى مى‌توان به كتب ذيل اشاره نمود:

  1. الافصاح فى فقه اللغة
  2. شفاء الغليل فيما فى كلام العرب من الدخيل
  3. شرح درة الغواص فى أوهام الخواص للحريرى
  4. طراز المجالس
  5. نسيم الرياض فى شرح شفاء القاضى عياض
  6. خبايا الزوايا بما فى الرجال من بقايا
  7. ريحانة الندمان
  8. عناية القاضى و كفاية الراضى
  9. حاشية على تفسير البيضاوى
  10. ديوان الادب فى ذكر شعراء العرب
  11. السوانح
  12. قلائد النحور من جواهر البحور
  13. رسالة جنة الولدان

منابع مقاله

دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «خفاجی»

وابسته‌ها