ابن‌ مرحل‌، مالک‌ بن‌ عبدالرحمن‌

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ابن مُرَحَّل‌، ابوالحکم‌ مالک‌ بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ على‌ سَبتى‌ مالقى‌ (604 -699ق‌/1207-1300م‌)، فقیه‌، شاعر و ادیب‌ اندلسى‌.

ابن‌ مرحل‌، ابوالحکم‌ مالک‌ بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ على‌ سبتى‌ مالقى‌ ‌
NUR00000.jpg
نام کاملمالک‌ بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ على‌ سبتى‌ مالقى‌ اندلسی؛
نام‌های دیگرابن‌ مرحل‌، ابوالحکم‌ مالک‌ بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ على‌ سبتى‌ مالقى‌ اندلسی؛
تخلصابن‌ مرحل‌؛
نسبمالقی، اندلسی، موالی بنی مخزوم؛
نام پدرعبدالرحمان‌ بن‌ على‌ سبتى‌ مالقى‌ اندلسی؛
ولادت604ق؛
محل تولدمالقه؛، اندلس (اسپانیا)؛
محل زندگیاندلس (اسپانیا)، مراکش؛
رحلت699ق‌؛
مدفنفاس‌، باب الجیسه؛
طول عمر95؛
خویشاوندان
دیناسلام؛
مذهباهل سنت؛
پیشهفقیه‌، شاعر، ادیب‌، موثق؛
منصبقاضی، کاتب، شاعر دربار؛
اطلاعات علمی
اجازه اجتهاد از‌ ‌
درجه علمیفقیه‌، شاعر، ادیب‌؛
اساتید‌احمد بن‌ فحّام‌، ابوالقاسم‌ ابن‌ بقى‌، ابوعلى‌ شلوبین‌، ابوالحسن‌ ابن‌ دباح؛
مشایخ
معاصرینامیر یعقوب‌ بن‌ عبدالحق‌، یوسف بن یعقوب، عبدالواحد بن یعقوب، ابن‌ رشیق‌، ابن‌ ابى‌ ربیع‌؛
شاگرداناحمد بن‌ عبدالله‌ انصاری، ابراهیم‌ غافقى،
برخی آثار1- فصیح‌ ثعلب‌ به‌ نام‌ الموطأه؛

نسب، ولادت

خاندان‌ او از موالى‌ بنى‌ مخزوم‌ و منتسب‌ به‌ قبیله مصموده‌ از قبایل‌ بربر مغرب‌ بودند.

او خود در مالقه‌ زاده‌ شد، اما بیشتر عمر را در سبته‌ گذراند، از این‌ رو نسبت‌ مالقى‌ و نیز سبتى‌ یافت‌.

تحصیلات، اساتید، مناصب

در مالقه‌ قرائات‌ سبع‌ را نزد احمد بن‌ فحّام‌ فراگرفت‌ و چندی‌ به‌ حرفه توثیق‌ (ثبت‌ و تنظیم‌ قراردادها و نامه‌های‌ رسمى‌) پرداخت‌. سپس‌ به‌ اشبیلیه‌ رفت‌ و از برخى‌ استادان‌ برجسته آن‌ دیار از جمله‌ ابوالقاسم‌ ابن‌ بقى‌، ابوعلى‌ شلوبین‌ و ابوالحسن‌ ابن‌ دباح‌، ادب‌، نحو و قرائت‌ آموخت‌. مدتى‌ نیز قضای‌ برخى‌ از نواحى‌ غرناطه‌ و جز آن‌ را برعهده‌ داشت‌.

مسافرت‌ها، شاگردان

از زندگى‌ او در اندلس‌ بیش‌ از این‌ اطلاعى‌ در دست‌ نیست‌. وی‌ احتمالاً پس‌ از سقوط اشبیلیه‌ به‌ دست‌ مسیحیان‌ (646ق‌/ 1248م‌)، راهى‌ِ مغرب‌ شد و دیری‌ در سبته‌ اقامت‌ گزید، سپس‌ به‌ فاس‌ رفت‌ و پس‌ از چندی‌ بار دیگر به‌ سبته‌ بازگشت‌ و به‌ تدریس‌ پرداخت‌. از جمله شاگردان‌ او در سبته‌ احمد بن‌ عبدالله‌ انصاری‌ معروف‌ به‌ رصافى‌ و ابراهیم‌ غافقى‌ را مى‌توان‌ نام‌ برد.

کاتب سلطان

وی‌ به‌ بارگاه‌ سلاطین‌ مرینى‌ نیز که‌ در آن‌ زمان‌ بر مغرب‌ حکم‌ مى‌راندند، راه‌ یافت‌ و ابتدا کاتب‌ امیر یعقوب‌ بن‌ عبدالحق‌ (حک 656 - 685ق‌) شد و سپس‌ در زمره شاعران‌ و مدّاحان‌ خاص‌ وی‌ درآمد و این‌ مقام‌ را تا دوران‌ فرزندان‌ یعقوب‌ یوسف‌ (حک 685 -706ق‌) و عبدالواحد حفظ کرد.

شاعر سیاسی

وی‌ نیز همچون‌ سایر شاعران‌ دربار در تشویق‌ مردم‌ به‌ حمایت‌ از حاکمان‌ وقت‌ و تحقق‌ بخشیدن‌ به‌ اهداف‌ سیاسى‌ ایشان‌ سهیم‌ بود، چنانکه‌ در اوج‌ کشمکش‌ها و جنگ‌های‌ مسلمانان‌ و مسیحیان‌، به‌ یاری‌ یعقوب‌ که‌ در کار تدارک‌ سپاهى‌ برای‌ دفاع‌ از اندلس‌ بود، برخاست‌ و با اشعار خود مردم‌ را به‌ جهاد برضد دشمنان‌ و پیوستن‌ به‌ سپاه‌ یعقوب‌ تشویق‌ کرد.

حسادت هم‌کیشان

بین‌ او و برخى‌ از شعرا و علمای‌ همروزگارش‌ از جمله‌ ابن‌ رشیق‌ و ابن‌ ابى‌ ربیع‌ رقابتى‌ سخت‌ وجود داشته‌ که‌ گاه‌ در قالب‌ هجوهای‌ تلخ‌ و گزنده‌ نمودار شده‌ است‌. بعید نیست‌ که‌ نزدیکى‌ بیش‌ از حد وی‌ به‌ امیر، حسادت‌ همگنانش‌ را نسبت‌ به‌ او برانگیخته‌ و باعث‌ بروز این‌ اختلافات‌ و رقابت‌ها شده‌ باشد.

وفات

ابن‌ مرحل‌ سرانجام‌ در تاریخى‌ که‌ بر ما روشن‌ نیست‌، از سبته‌ به‌ فاس‌ رفت‌ و همانجا درگذشت‌.

سراینده اشعار تعلیمى

‌وی‌ در علوم‌ مختلفى‌ چون‌ فقه‌، نحو و روایت‌ شعر و ادب‌ دست‌ داشته‌، حال‌ آنکه‌ عمده شهرت‌ وی‌ در منظومه‌های‌ اوست‌ و در حقیقت‌ او را باید یکى‌ از بزرگ‌ترین‌ سرایندگان‌ اشعار تعلیمى‌ به‌ شمار آورد.

آثار

آثاری‌ که‌ وی‌ به‌ نظم‌ درآورده‌، عبارتند از:

  1. التیسیر ابوعمرو دانى‌ با نام‌ التبیین‌ و التبصیر، در بیش‌ از 200 بیت‌؛
  2. فصیح‌ ثعلب‌ به‌ نام‌ الموطأه؛ در حدود 300 بیت‌ که‌ در عین‌ حال‌ الفاظ و برخى‌ معانى‌ دشوار آن‌ را نیز شرح‌ کرده‌ است‌. این‌ قصیده‌ در بین‌ علمای‌ مغرب‌ زمین‌ شهرت‌ داشته‌ و محمد بن‌ طیب‌ فاسى‌ آن‌ را در 2 جلد شرح‌ کرده‌ است‌. نسخه‌های‌ متعدد الموطأه در مصر، مراکش‌، عراق‌ و دمشق‌ موجود است‌؛
  3. غریب‌ القرآن‌ ابن‌ عزیز؛
  4. اختصار اصلاح‌ المنطق‌ ابن‌ عربى‌؛
  5. ثلث‌ اول‌ از کتاب‌ ادب‌ الکاتب‌ ابن‌ قتیبه‌؛
  6. الحلى‌ و رتب‌ الامثال‌ ابوعبید؛
  7. الرمى‌ بالحصى‌ و الضرب‌ بالعصا؛در پاسخ‌ به‌ اعتراضات‌ نحوی‌ ابن‌ ابى‌ ربیع‌ تألیف‌ کرده‌ بود. این‌ کتاب‌ که‌ مقری‌ آن‌ را مبتذل‌ و بى‌ارزش‌ خوانده‌، ظاهراً تنها تألیف‌ منثور ابن‌ مرحل‌ بوده‌ که‌ در سه‌ جزء تألیف‌ شده‌ بود و بخشى‌ از جزء اول‌ آن‌ را عبدالله‌ گنون‌ با تصرف‌ و تلخیص‌ در کتاب‌ النبوغ‌ المغربى‌ آورده‌ است‌.

از 5 کتاب‌ اخیر اثری‌ بر جای‌ نمانده‌ است‌.

ابن‌ مرحل‌ منظومه‌هایى‌ نیز در موضوعات‌ مختلف‌ سروده‌ است‌، بدین‌ قرار:

ارجوزه فى‌ العروض‌؛ ارجوزه فى‌ النحو؛ الدوبیت‌؛ سلک‌ المنحل‌ لمالک‌ بن‌ المرحل‌؛ قصیده اللؤلؤ و المرجان‌ و القصیده‌ الواضحه.

نیز آنچه‌ از اشعار او در مدح‌ رسول‌ اکرم‌(ص‌) (بدیعیات‌) در دست‌ است‌، اینهاست‌:

القصائد العشرینیات‌ المحمدیات‌؛ القصیده الوتریه فى‌ مدح‌ خیر البریه؛ المعشّرات‌ النبویه، و الوسیله الکبری‌ المرجوّ نفعها فى‌ الاخری‌.

دیوان شعری نیز به‌ او نسبت‌ داده‌اند که‌ برخى‌ آن‌ را الجوالات‌ خوانده‌اند[۱]. ‌

پانویس

  1. صادقى‌، مریم‌، ج4، ص600-599

منابع مقاله

صادقى‌، مریم‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

وابسته‌ها