تاریخ مختصر دانشگاهها
تاریخ مختصر دانشگاهها تألیف جان سیمور، مترجم هستی عارفی و رضاعلی نوروزی؛ جان سی. مور در این کتاب تصویری کلی از دانشگاه غربی ارائه میدهد. وی در این مجموعه به بیان رخدادها و چهرههای اصلی برجسته و تأثیرگذار در شکل گیری و تحول پدیده «یونیورسیتاس» طی قرنهای گذشته پرداخته است. دانشگاه قرون وسطایی، دانشگاه مدرن و دانشگاه معاصر از جمله موضوعات اصلیای هستند که در این کتاب بررسی شدهاند.
تاریخ مختصر دانشگاهها | |
---|---|
پدیدآوران | سیمور، جان (نویسنده)
عارفی، هستی (مترجم) نوروزی، رضاعلی (مترجم) |
ناشر | مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۱ |
شابک | 145ـ226ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در چهار فصل به نگارش درآمده است.
گزارش محتوا
نحوۀ مواجهه با تاریخ میتواند متفاوت باشد؛ یک رویکرد در مواجهه با تاریخ رویکرد نقلی است که در آن به گزارش رویدادها، همانگونه که اتفاق افتادهاند، پرداخته میشود و حقایق گزارش میشوند. رویکرد دیگر رویکرد تحلیلی و تفسیری است که در آن نویسنده میکوشد تفسیر خاصی از وقایع به دست دهد و تأکید هم بر نظرات و تفسیر خود اوست که از دریچۀ خاصی اتفاقات تاریخی را دنبال میکند. رویکرد سوم را میتوان ترکیبی از دو رویکرد فوق دانست که همزمان با گزارش وقایع، تفسیر آنها نیز به طور ضمنی یا آشکار آورده میشود.
جان سی. مور در این کتاب تصویری کلی از دانشگاه غربی ارائه میدهد. وی در این مجموعه به بیان رخدادها و چهرههای اصلی برجسته و تأثیرگذار در شکل گیری و تحول پدیده «یونیورسیتاس» طی قرنهای گذشته پرداخته است. دانشگاه قرون وسطایی، دانشگاه مدرن و دانشگاه معاصر از جمله میوضوعات اصلیای هستند که در این کتاب بررسی شدهاند. اشاره به زمینههای تاریخی که زمینهساز شکلگیری تحولات در حوزه آموزش عالی و نهاد دانشگاه شدهاند، خوانندگان این اثر را قادر میسازد که به چشماندازی کلی از سیر تحولات این نهاد اساسی در پیوند با بستر اجتماعی جوامع غربی دست یابند.
نویسنده در بخش مقدمه دلایل خود را برای نگارش این کتاب بیان میکند؛ سپس این نکته را که فرهنگهای یونان و روم سنگبنای دانشگاه را در غرب ایجاد کردند، بررسی میکند. همچنین معیارهای تفاوت بین اشکال اولیۀ آموزش عالی و دانشگاه را مشخص میکند. قسمت نتیجهگیری بخش مقدمه گزارش مختصری از عبور امپراتوری روم متأخر در طول قرون وسطی ارائه میدهد.
در فصل اول مور بنیانهای ضروری دانشگاههای جدید را بدین صورت بیان میکند: کلیسای مسیحی لاتین که به طور مداوم نیازمند کشیشان باسواد بود؛ کار آموزشی کشیشان در زمینۀ هنرهای لیبرال سنتی و عشق به یادگیری که برانگیزانندۀ محققان برجسته بود. مور با استفاده از خلاصۀ زندگینامههای چهرههای کلیدی، سیر تحول مدارس اولیۀ رهبانی و کلیسایی به دانشگاههای تمامعیار در قرن سیزدهم را دنبال میکند که این اتفاق توسعۀ آن دانشگاهها به مثابۀ گروههای جدید و پیدایش مطالب جدید در دانشگاه بهویژه راهبان دومینیکی و فرانسیسی و متون تازه کشفشدۀ یونانی، لاتین، عربی و یهودی را به دنبال داشت.
مور در فصل دوم هفت پیشرفت کلیدی که بر تکامل دانشگاهها در اوایل دوران مدرن تأثیرگذار بودند، شناسایی میکند: اومانیسم ادبی، دستگاه چاپ، عصر اقیانوسی و اصلاحات پروتستانی و به دنبال آن انقلاب علمی، روشنگری و قدرت روبهرشد دولتهای متمرکز اصلی. سپس هر کدام را با معرفی نقش چهرههای اصلی منتخب توضیح میدهد. نویسنده در این فصل بر پیوستگی و تغییرات تأکید دارد.
جان سیمور به طور کلی قرن نوزدهم را یکی از مهمترین دورهها در تاریخ دانشگاهها توصیف میکند. انقلاب فرانسه، مدل برلینی دانشگاهها به عنوان مؤسسات پژوهشی، انقلاب صنعتی و بالاخره امپریالیسم جدید، همۀ اینها تأثیرات شگرفی بر توسعه و گسترش دانشگاهها گذاشتند. تأکید بر حقوق طبیعی جانشمول و آزادی فردی باعث شورش سراسری در جامعه شد. فصل سوم اختصاص به بررسی قرن نوزدهم دارد.
در آخرین فصل کتاب نویسنده بحث تکاملی خود دربارۀ سنت و نوآوری را دنبال میکند. این قرن با دو جنگ جهانی آغاز شد که با رکود بزرگ از هم جدا شدند. رکود بزرگ بین آنها فاصله میانداخت. مور به حضور فراگیر کامپیوترها و آشفتگیهای اقتصادی و سیاسی در اوایل قرن بیستویکم اشاره میکند و در آخر نگرانیهای خود را نسبت به تحولات آیندۀ دانشگاهها بیان میکند.[۱]
پانويس