سیف فرغانی، محمد
سیف فرغانی، شاعر قرن هفتم و هشتم، از او اطلاع اندکی در دست است. مدتی در تبریز میزیسته، پیر خانقاه بوده و مریدانی داشته است. بعد از 705ق و پیش از 749ق، درگذشت. دیوان سیف فرغانی تنها اثر برجایمانده از اوست.
سیف فرغانی،محمد | |
---|---|
سیفالدین ابوالمحامد محمد فرغانی، بنا بر قراینی در نیمه نخست سده هفتم زاده شده است. از زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست. اگر پس از نزدیک به هفت سده از درگذشتش نسخهای از دیوان او یافت نمیشد و به چاپ نمیرسید، او همچنان برای ایرانیان ناشناخته میماند. در طول این هفت سده، در تذکرهها و تاریخها، نشانی از او دیده نشده است[۱]؛ مگر در مقالهای که احمد آتش، استاد دانشگاه استانبول، درباره نسخهای از دیوان او به ترکی انتشار داده است[۲].
بزرگترین علت گمنام ماندن او کوچش از وطن به آسیای صغیر بود. او بیشتر عمر خود را در شهر کوچک آقسرای گذراند. در آن زمان، آسیای صغیر تحت سلطه ایلخانیان و اوضاع آن آشفته بود و با ایران مراودات اندکی داشت. گوشهگیری سیف و خودداری او از ستایش امیران و صاحبمنصبان نیز شاید در گمنام ماندنش مؤثر بوده است. همه آگاهیهای راجع به زندگی و آثار سیف منحصر به دیوان اوست.
طبق دیوان، او اهل سنت و از پیروان مذهب حنفیه بود. بااینحال، یکی از اشعار کهن فارسی که شاعری اهل سنت در رثای حسین بن علی(ع) و شهیدان کربلا سروده، شعر تأثیرگذار اوست با این مطلع: ای قوم درین عزا بگریید بر کشته کربلا بگریید.
سیف مدتی در تبریز زیست. پیر خانقاه بود و مریدانی داشت.
وفات
فرغانی دوران پیری را در آقسرای گذراند و بعد از 705ق و پیش از 749ق، درگذشت.
آثار
دیوان سیف فرغانی: در سه جلد از 1341 تا 1344ش و در یک جلد با تجدید نظر در 1364ش، به همت ذبیحالله صفا به چاپ رسیده است[۳].
پانویس
منابع مقاله
- عیدگاه طرقبهای، وحید، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، چاپ اول، تهران، 1397.
- صفا، ذبیحالله، «برگ خزاندیده: گزیده اشعار سیف فرغانی»، با مقدمه دکتر ذبیحالله صفا، انتخاب و توضیح دکتر سید محمد ترابی، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول، تابستان 1375.