فضیلت فکری در کار دانشگاهی

فضیلت فکری در کار دانشگاهی تألیف امیرحسین خداپرست، استدلال اصلی این کتاب آن است که نظریۀ فضیلت، هم در وجه عملی هم در وجه فکری خود، برای ارزیابی فعالیت دانشگاهی مبنای نظری مناسبی فراهم می‌کند. فضیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که می‌توانند فعالیت دانشگاهی را کمال بخشند و در نقطۀ مقابل، رذیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را تنزل می‌دهند و از کارکرد مناسب و ارزشمند باز می‌دارند.

فضیلت فکری در کار دانشگاهی
فضیلت فکری در کار دانشگاهی
پدیدآورانخداپرست، امیرحسین (نویسنده)
ناشرمؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران
مکان نشرتهران
سال نشر۱۴۰۲ش
شابک6ـ32ـ6331ـ622ـ978
کد کنگره

ساختار

پس از مقدمه کتاب، پنج فصل آمده و در پایان پیوست کتاب قرار گرفته است.

عناوین فصلهای کتاب:

1.چارچوب نظری

2.دانشگاه به‌مثابۀ اجتماعی معرفتی ـ اخلاقی

3.دانشگاه فضیلتمند

4.دانشگاهیِ فضیلتمند

5.نتیجه

پیوست: تأملی در باب فضیلت و رذیلت در دانشگاه ایرانی

گزارش محتوا

فعالیت دانشگاهی دربردارندۀ انواعی از گفتارها و کردارهایی است که همچون هر گفتار و کردار انسانی ارادی دیگر، می‌تواند در معرض داوری اخلاقی قرار گیرد. این داوری‌ها می‌‌‌توانند سلبی و ناظر به اعمالی باشند که از ارزش فعالیت دانشگاهی می‌کاهند؛ در این صورت، اقسامی از فعالیت‌های دانشگاهی، از نظر اخلاقی، نادرست شمرده می‌شوند و شخص دانشگاهی از ارتکاب آنها بازداشته می‌شود؛ همچنین می‌توانند ایجابی باشند و اعمالی را نشان دهند که بر ارزش فعالیت دانشگاهی می‌افزایند؛ در این صورت، اقسامی از فعالیت‌های دانشگاهی، از نظر اخلاقی، درست و حتی به ‌بیانی قوی‌تر، وظیفه شمرده می‌شوند. آیا این تلقی کلی از اخلاق فعالیت دانشگاهی برای ارزیابی اخلاقی آنچه دانشگاهیان انجام می‌دهند کفایت می‌کند و آیا می‌تواند راهنمایی برای رشد اخلاقی آنان باشد؟

استدلال اصلی این کتاب آن است که نظریۀ فضیلت، هم در وجه عملی هم در وجه فکری خود، برای ارزیابی فعالیت دانشگاهی مبنای نظری مناسبی فراهم می‌کند. فضیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که می‌توانند فعالیت دانشگاهی را کمال بخشند و در نقطۀ مقابل، رذیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را تنزل می‌دهند و از کارکرد مناسب و ارزشمند باز می‌دارند. افزون بر اهمیت خصلت‌های منشی فضیلت‌مندانه در تک‌تک افراد، ساختاری نیز که افراد در آن زندگی و فعالیت می‌کنند باید از ویژگی‌هایی برخوردار باشد که ظهور این خصلت‌ها را میسّر کند. بر همین اساس، افزون بر منش فضیلتمندانۀ دانشگاهیان، نیازمند دانشگاه به‌مثابۀ نهاد فضیلتمند هستیم، نهادی آزاد، مستقل و واجد روابط دانشگاهی فضیلتمندانه. نگریستن به زندگی و عمل الگوهای دانشگاهی فضیلتمند راهبر ما به ‌سوی آراستگی به فضیلت‌های اخلاقی و فکری در کار دانشگاهی و ساختن دانشگاه به‌منزلۀ نهادی فضیلت‌مند است.

در فصل نخست بر این ادعا استدلال می‌شود که نظریۀ فضیلت، هم در وجۀ عملی و هم در وجه فکری خود، برای ارزیابی فعالیت دانشگاهی مبنای نظری مناسبی فراهم می‌کند و از این‌رو بر رقیبان خود ترجیح دارد. فصل دوم به معرفی نهاد دانشگاه اختصاص دارد. ابتدا دانشگاه از منظر تاریخی بررسی می‌شود و نشان داده می‌شود دانشگاه‌ها در فرهنگ غربی چه سابقه‌ای دارند؟ چگونه از ژرفای مراکز تعلیمی دینی سربرمی‌آورند و در طول دوران مدرن، الگوهای ساختاری متفاوتی می‌یابند؟ سپس نظریه‌ای در باب دانشگاه بسط داده می‌شود که بر اساس آن فعالیت دانشگاهی واجد سه وجه اصلی آموزش، پژوهش و نقد فرهنگی شناخته می‌شود. این سه وجه با یکدیگر مرتبط‌اند و تقویت یا تضعیف هر کدام به تقویت یا تضعیف وجوه دیگر می‌انجامد. در ادامۀ این فصل نشان داده می‌شود که وجوه سه‌گانۀ فعالیت دانشگاهی چگونه می‌توانند کمال‌یافته‌تر محقق شوند.

فصل سوم به فضیلت‌ها و رذیلت‌های مرتبط با فعالیت دانشگاهی اختصاص دارد. مدعای اصلی این فصل آن است که فضیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را کمال می‌بخشند و در نقطۀ مقابل، رذیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را تنزل می‌بخشند و از کارکرد مناسب و ارزشمند بازمی‌دارند. برای توضیح بیشتر به طور خاص، دو فضیلت شک‌ورزی و پشتکار فکری و دو رذیلت کوته‌نظری و بدخواهی فکری و آثار و پیامدهایشان بر وجوه سه‌گانۀ فعالیت دانشگاهی بررسی شده است. فضیلت‌ها و رذیلت‌های مطرح‌شده در این فصل گرچه آثار و پیامدهایی خاص برای کار دانشگاهی دارند، نمونه‌هایی روشن از آثار و پیامدهای کلی منش دانشگاهی فضیلتمندانه یا رذیلتمندانه را به دست می‌دهند. در ادامۀ این فصل به معرفی ویژگی‌های نهادی فعالیت دانشگاهیِ فضیلتمندانه اختصاص دارد؛ ادعای اصلی این است که آزادی دانشگاهی، استقلال نهادی دانشگاه و روابط دانشگاهی فضیلتمندانه مؤلفه‌های اصلی دانشگاه به‌مثابۀ نهاد فضیلتمندند.

فصل چهارم کتاب این پرسش را پاسخ می‌دهد که چگونه می‌توان به دانشگاهی فضیلتمند بدل شد؟ اگر فضیلتمندبودن واجد ارزش است و اگر دانشگاهیان فضیلتمند تحسین می‌شوند، آن‌گاه مسئلۀ یادگیری نحوۀ اکتساب فضیلت و کاربست آن در زندگی دانشگاهی اهمیتی درخور می‌یابد. نویسنده استدلال می‌کند بر اساس آنچه عموم فیلسوفان فضیلت، از یونان باستان تا کنون می‌آموزند، عادت در فضیلت‌ورزی و خوگرفتن به آن در کنار نگریستن به نحوۀ اندیشه و عمل اشخاص فضیلتمند و تشبه به آنان شیوه‌هایی مناسب برای اکتساب فضیلت‌اند. همین شیوه‌ها ما را به سوی آرمان دانشگاهی فضیلتمند نیز پیش می‌برند. در این فصل دو نمونه از دانشگاهیان فضیلتمند مکعرفی شده است و چون روایت‌های انضمامی و شخصی بهترین ابزار برای بیان نحوۀ اندیشه و عمل آنان است، این معرفی به صورتی ملموس‌تر از طریق نقل‌هایی مستقیم از زندگی‌شان به دست داده شده است.

پیوست کتاب دربارۀ دانشگاه در ایران از چشم‌اندازی فضیلت‌گرایانه است. این پیوست در پی آن است که زمینه‌ای برای تأملات بیشتر دربارۀ فضیلت‌ها و رذیلت‌های کار دانشگاهی در ایران به وجود آورد. در این مسیر نخست تاریخی مختصر از دانشگاه ایرانی بیان شده است و سپس کوشیده شده است ارزیابی فضیلت‌گرایانه‌ای از وجوه سه‌گانۀ فعالیت دانشگاهی در ایران به دست داده شود. همچنین در پیوست این مسئله مطرح شده است که دانشگاهی ایرانی چگونه می‌تواند فضیلتمند شود.[۱]

پانويس


منابع مقاله

کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها