طلوع شاهنامه در غرب
طلوع شاهنامه در غرب تألیف مریم برزگر، ادبیات فارسی از پدیدههای مهم هویت فرهنگی ما ایرانیان است که همواره مورد توجه شرق شناسان قرار گرفته است. تلاش تنی چند از مستشرقان معروف به شناساندن شاهنامه فردوسی به اروپا موضوع تحقیق حاضر است که در چهار بخش ارائه گردیده است.
طلوع شاهنامه در غرب | |
---|---|
پدیدآوران | برزگر، مریم (نویسنده) |
ناشر | نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۸ |
شابک | 0-59-6189-622-978 |
موضوع | فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق. شاهنامه -- تاثیر,ادبیات اروپایی -- تاثیر ایران,ادبیات فارسی -- تاثیر,خاورشناسان -- سرگذشتنامه |
کد کنگره | PIR ۴۴۹۷/ت۲،ب۴ |
ساختار
پژوهش حاضر در راستای هدف مذکور در چهار بخش تنظیم گردیده است:
بخش اول: چرا غرب از شاهنامه تأثیر پذیرفت
بخش دوم: منزلت شاهنامه در میان حماسههای جهان
بخش سوم: درآمدی بر شرق شناسی
بخش چهارم: شاهنامه فردوسی در اروپا
گزارش محتوا
ادبیات فارسی که از پدیدههای مهم هویت فرهنگی ما ایرانیان محسوب میشود، بی شک از غنیترین ادبیات جهان است. گنجینهی شعر فارسی نه تنها نزد فارسی زبانان ارزشمند است، بلکه مفاهیم عالی و صورتهای زیبای آن بر فرهنگ و ادبیات دیگر ملتها نیز تأثیر گذار بوده است، به گونهای که برای بارور کردن ادبیات خویش از آن بهرهها بردهاند. از بین شاعران فارسی گوی، که قرنها در ایران محبوب خاص و عام بوده است و در سه قرن اخیر، جایگاه فرامرزی خویش را به دست آورده،باید از حکیم ابوالقاسم فردوسی نام برد.
حکیم فردوسی سراینده شاهنامه، بزرگ ترین شاعر عصر خویش و یکی از پرآوازهترین شاعران و داستان پردازان تاریخ ایران و جهان است. او از کسانی است که سبک مخصوص به خود دارد؛ به طوری که در تمام این مدت هزار سال چهرهی او منفرد و ممتاز مانده است. شاهنامهی فردوسی به عنوان سند هویت ملی ایرانیان نام برده میشود و با تاریخ پرماجرای این سرزمین پیوند ناگسستنی دارد. در واقع شاهنامه عصاره و چکیدهی تمدن و فرهنگ ایران در طی دو هزارسال است. این اثر که شامل حدود شصت هزار بیت است، یکی از بزرگ ترین و برجستهترین حماسههای جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید.
موضوع این شاهکار ادبی، اسطورهها، افسانهها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سدهی هفتم میلادی است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه میشوند و به سه بخش اساطیری (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا فتح ایران توسط اعراب) تقسیم میشود. بنابراین چیزی که بر قیمت شاهنامه میافزاید این است که فردوسی داستانهای آن را اختراع نکرده، بلکه آنها را گزارش کرده است و از این لحاظ میتوان شاهنامه را آیینهی تاریخ و افکار حقیقی ملت ایران شناخت که با این سلاست و روانی در قالب نظم به تصویر کشیده شده است. علاوه بر این، شاهنامه فردوسی تنها روایات اساطیری و تاریخی و فرهنگ عامه نیست، بلکه روش درست زندگانی و کشورداری را بر اساس اندیشههای ژرف فلسفی و عقل عملی بیان کرده است.
گرچه فردوسی در نظم شاهنامه و بیان روایات، امانت داری را حفظ کرده و از منابع اصلی غافل نبوده است، ولی بینش نظری و فلسفی خود را در لا به لای اشعار از زبان موبد دانا بیان کرده است. در واقع او حکیمی است که حکمت و دانش خود را در اشعار حماسیاش هویدا ساخته است. این اندیشهها نه تنها مورد توجه شاعران ادب فارسی پس از او قرار گرفته است، بلکه با وجود ترجمهی قسمتهایی از اثر حماسی او، توجه شخصیتهای بزرگ ادبیات جهان را به خود جلب میکند، به گونهای که به بازآفرینی داستانهای او همت گماشتند، و برترین آثار ادبی خویش را با الهام از مضامین شاهنامه سرودند و همچون فردوسی نام خود را جاودانه ساختند. به طور مثال روند شرق شناسی در غرب و تلاش مستشرقان در معرفی آثار ادب فارسی موجب شد تا تنی چند از مهمترین مستشرقان معروف به شناساندن شاهنامه فردوسی به اروپا همت گمارند.[۱]
پانويس