مرآت الوقایع مظفری

مرآت الوقایع مظفرى، نوشته عبدالحسین خان ملک المورخین، تصحیح عبدالحسین نوایى

مرآت الوقایع مظفری
مرآت الوقایع مظفری
پدیدآورانسپهر، عبدالحسین (نویسنده) نوایی، عبدالحسین (مصحح)
ناشرمرکز پژوهشی ميراث مکتوب
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1386 ش
چاپ1
شابک978-964-8700-25-1
موضوعسپهر، عبدالحسین، 1250 - 1312 - خاطرات مظفرالدین قاجار، شاه ایران، 1269 - 1324ق.
زبانفارسی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏DSR‎‏ ‎‏1393‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏م‎‏4
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

این کتاب، جُنگى فارسى از یادداشت‌ها درباره رویدادهاى ایران و مردمان این سرزمین از ذى‌القعده 1314 تا 1324 (1285ش)؛ یعنى روزگار فرمان‌روایى مظفرالدین شاه است. نویسنده که مردى اهل قلم و پژوهش بود، بر پایه دیده‌ها و شنیده‌هایش رویدادهاى آن روزگار را مى‌نوشت و آن اوضاع را براى آیندگان گزارش مى‌کرد و دردهاى دلش را خالى مى‌نمود.

ساختار

بیشتر این یادداشت‌ها کوتاه و روشن و گویایند و زبانى ساده و بى‌اشکال دارند. نویسنده در آنها فضل فروشى نمى‌کند و قلنبه نمى‌نویسد، بلکه مسائل را بى روى و ریا باز مى‌گوید و در همه جا درباره جامعه ایران آن روزگار دل‌سوزى مى‌کند و از زورگویان و ستم‌گران بد مى‌گوید و گاهى به داورى‌هاى تند و نادرست درباره آنان مى‌پردازد.

موضوع این نوشته‌ها را در دو بخش مى‌توان گنجاند:

1. رویدادهاى جهانى که کمابیش از روزنامه‌هاى گوناگون و مجله‌هاى عربى گرفته شده‌اند؛

2. رویدادهاى ایران که همان دیده‌ها و شنیده‌هاى خود نویسنده‌اند؛ زیرا او بر اثر شغل دربارى‌اش، مى‌توانست به بسیارى از رویدادها آگاهى یابد.

بخش‌هاى اهدا شده این یادداشت‌ها به مظفرالدین شاه، یک‌پارچه‌تر است و افزون بر برخوردارى‌اش از عنوان (تیتر)، نثرى بدون گلایه و درد دل دارد. نویسنده در این بخش همه چیز را خوب و سامان‌مند شمرده و از درباریان و نزدیکان شاه به نیکى یاد کرده است، اما بخش دیگر آن به رغم صداقتش از یک‌پارچگى و دقت برخوردار نیست و سراسرش به طعن و لعن سود پرستان و نادرستان و عوامل عقب ماندگى کشور آمیخته است. بارى، برخى از داورى‌هاى او درباره افراد، تند و بى‌رحمانه و گاه زشت و ناروا است و «نشر اکاذیب» به شمار مى‌آید و او در این کار به استدلال نمى‌پردازد و بر دعوى‌اش دلیلى نمى‌آورد. افزون بر این، گاهى کسى را مى‌ستاید، اما چندى پس از آن به وى بدگمان مى‌شود و به نکوهشش مى‌پردازد و تکذیبش مى‌کند. این آسیب، از پى‌آمدهاى اوضاع پرآشوب و بى‌سامان آن روز و گفتارهاى ضد و نقیض پیروان و دشمنان برخى از کسان و درباریان به شمار مى‌رود.

گفتنى است این کتاب دوجلدى، بر پایه عنوان‌ها و بخش‌بندى نویسنده، به هشت جلد تقسیم مى‌شود که جلد دوم و سوم آن، به «متممه وقایع سلطنت مظفرالدین شاه» معنوَن شده‌اند و شماره‌هاى صفحات آن پى در پى است.

گزارش محتوا

داستان مشروطه در یادداشت‌هاى نویسنده، شور و حالى دیگر و نکته‌هاى بسیار دقیقى دارد که در جاهاى دیگر یافت نمى‌شوند؛ چنان‌که او هشت ماه پیش از تحصن مردم در سفارت انگلیس، به این موضوع اشاره مى‌کند که مى‌خواهند در سفارت بست بنشینند و حتى به رغم دیدگاه کسانى که درباره کلمه مشروطه گفته‌اند و مى‌گویند که از «چارت» انگلیسى گرفته شده است یا کسانى که آن را از ساخته‌هاى عثمانى یا تلقین‌هاى سفارت انگلستان مى‌پندارند، آن را در برابر حکومت مطلقه و در پى گزارش درباره رویدادهاى سال‌هاى 1904 و 1905 (سال شکست روسیه از ژاپن و ناتوانى تزار نیکلاى دوم در برابر دوماى روسیه و دادن آزادى‌هاى نسبى به جامعه روسیه و مجلس دوما و...) به کار مى‌برد.

نویسندگان تاریخ مشروطیت مانند کسروى و ملک زاده و امیر خیزى و...، سال‌ها پس از جنبش مشروطه و سپرى شدن فراز و نشیب‌ها و رخ نمودن زشتى‌ها و زیبایى‌ها و پى‌آمدهاى نیک و بدش، به گرد آورى مطالبى در این باره و نوشتن رویدادها دست زدند و از این رو، درباره آن رویدادها به آسانى مى‌توانستند داورى کنند، اما ملک المورخین، بى‌خبر از اینکه چنین سر و صداها و کشت و کشتارها، فصل تازه‌اى در دفتر تاریخ ایران خواهد گشود و آن کوشش‌ها و جنبش‌ها به کجا خواهد انجامید، رویدادها را روز به روز نوشته و آنها را همراه با دیگر رخدادهاى بى‌اهمیت آن روزگار در ایران و دیگر کشورها، گزارش کرده است. وى، رویدادها را نه درآمدى براى رخدادى بزرگ و تأثیر گذار در بدى یا خوبى زندگى مردم، که پیش‌آمدهاى روزانه مى‌دید.

بارى، نوشته‌هاى وى بسیار ارزش‌مند و گران‌مایه‌اند؛ زیرا هم‌زمان با رویدادها نوشته مى‌شدند و نویسنده خود اهل دانش و از جناح‌ها و دسته‌هاى مستبد یا مشروطه خواه بر کنار بود و پیوندهاى پنهان و آشکارى با هیچ یک از آنان نداشت.

وى، در آن بخش از یادداشت‌هایش که آن را به مظفرالدین شاه پیش‌کش کرد، «تاریخ وقایع و حوادث ده ساله» سلطنت او (1324 - 1313) را گرد آورد و افزون بر این، به گزارش درباره «هیئت تاریخى دولت ایران و شخص سلطنت» پرداخت. این بخش با یاد آورى تبار و نیاکان و «اجداد تاج‌دار» این شاه و سرگذشت آنان آغاز مى‌شود و پس از گزارش‌هایى درباره چندى و چونى «وزارت‌خانه‌ها و ادارات دولتى»، «هیئت، علوم و صنایع و شریعت و آیین و وضع زندگانى اعلا حضرت همایونى» و «بخشش و مکرمت پادشاهى» و عرضه سیاهه‌اى از والیان و حاکمان شهرهاى ایران در آن زمان (ساختار سیاسى آن روزگار)، به بازگویى ویژگى‌هاى شخص شاه مانند نطق و قلم و خطابه‌هایش مى‌پردازد و با گزارش‌هایى درباره لقب‌ها و منصب‌هاى درباریان و کارگزاران شاه و عزل و نصب‌هاى آنان و رویدادهاى طبیعى و اوضاع اقتصادى و اجتماعى آن روزگار دنبال مى‌شود.

هم‌چنین، یادداشت‌هایى کوتاه و بلند درباره سفرهاى داخلى و خارجى شاه و آمد و شد صاحب منصبان دیگر کشورها به ایران، در این اثر وجود دارد که در آنها اوضاع شهرهاى ایران و ویژگى‌هاى مردمانشان و رویکردها و سیاست‌هاى بین المللى شاه ایران در آن روزگار با همتایانش گزارش مى‌شود.

وضعیت کتاب

یادداشت‌هاى روزانه نویسنده (1320 1323ق) افزون بر نسخه خطى بخشى از این کتاب که به مظفرالدین شاه اهدا شده بوده، در دو جلد آمده و پس از اینکه یادداشت‌هاى وى درباره رویدادهاى 1316 تا 1320 تا مرگ مظفرالدین شاه (1324) فراهم آمده، بر اینها افزوده شده است.

مصحح به گرد آورى شمارى از یادداشت‌هاى ملک المورخین از بازماندگانش پرداخته، اما به هر روى در جمع همه آنها توفیق نیافته و از این روى، درخواست کرده است که چنانچه این برگه‌ها نزد کسى از آنان هست، پژوهشگران را از وجودشان بهره‌مند سازند.

فهرست کتاب بر پایه نام گذارى نویسنده تنظیم شده و نمایه‌اى دراز دامن درباره کسان، جاى‌ها و موضوع‌ها و...، با عنوان «نمایه عام» در پایان جلد دوم این کتاب آمده است. هم‌چنین، از پانوشت‌هاى مصحح محترم کتاب نیز در توضیح مقصود نویسنده یا نقد دیدگاه او و شرح احوال و ویژگى‌هاى افراد یاد شده در متن و جاها و آیین‌ها و...، بسیار مى‌توان بهره برد.

منابع مقاله

  1. متن کتاب.
  2. مقدمه مصحح کتاب.
  3. نوایى، عبدالحسین (تابستان 1380)، «در آستانه تحقیق و نشر مرآت الوقایع مظفرى»، آیینه میراث، سال چهارم، شماره یکم.