تاریخ دانشگاه در ایران
تاریخ دانشگاه در ایران تألیف مقصود فراستخواه، مصحح نسرین اصغرزاده؛ دانشگاه، نهادی اجتماعی است و از طریق تعامل با نهادهای دیگر در یک هم بافت اجتماعی و به صورت تاریخی ساخته میشود؛ اما وضعیت نهادی در جامعهی ایران نامساعد بوده و علم آموزی و علم ورزی را دشوار می ساخته است. این کتاب، نگاهی جامعه شناختی به آموزش عالی در ایران داشته و دانشگاه را به مثابه یک «نهاد اجتماعی » مورد مطالعهی علمی و محل تأمل قرار داده است و تحولات آن را به روش زمینه کاوی تاریخی با تأکید بر تجربهی معاصر ایرانی و ضمن استفاده از اسناد و شواهد ملی بررسی کرده است.
تاریخ دانشگاه در ایران | |
---|---|
پدیدآوران | فراستخواه، مقصود (نویسنده) اصغرزاده، نسرین (مصحح) |
ناشر | پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
شابک | 978-600-8905-67-7 |
موضوع | دانشگاهها و مدارس عالی -- ایران -- تاریخ,History -- Iran-- Universities and colleges,آموزش و پرورش -- ایران -- تاریخ,History -- Iran -- Education |
کد کنگره | LA۱۳۵۳/ف۳۷،س۴۰۱۳ ۱۳۹۷ |
ساختار
کتاب در پنج فصل به نگارش درآمده است. فهرست فصلهای کتاب عبارت است از:
فصل اول: نگاهی مجمل به تحولات تاریخی نهاد علم
فصل دوم: دورهی معاصر ایراین و تکاپوهای علم آموزی
فصل سوم: تشکیل اداری دانشگاه تحت فشار جنبش نوسازی
فصل چهارم: دانشگاه و مدرنیزاسیون دولتی
فصل پنجم: دانشگاه در دورهی انقلاب
گزارش کتاب
کتاب پیش رو نسخهی خلاصه شدهی کتاب «سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران» است که با توجه به علاقهی جدی محققان برای خواندن آن از یک سو و مشکل حجم زیاد کتاب از سوی دیگر، به طور خلاصه ارائه گردیده است. کتاب پیش رو با چنین هدفی فراهم آمده و بدون هرگونه تغییر، فقط از شیوهی تلخیص در آن استفاده شده است. کتاب «سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران»، نگاهی جامعه شناختی به آموزش عالی دارد و دانشگاه را به مثابه یک «نهاد اجتماعی» مورد مطالعهی علمی و محل تأمل قرار داده است و تحولات آن را به روش زمینه کاوی تاریخی با تأکید بر تجربهی معاصر ایرانی بررسی کرده است. فرض اصلی این کتاب، آن است که دانشگاه به صورت اجتماعی ساخته میشود و حسب شرایط محیط نهادی کار میکند. اما وضعیت نهادی در جامعهی ایران نامساعد بود و علم آموزی و علم ورزی را دشوار می ساخت. تاریخ ما تا امروز، ستارگان درخشان علمی زیادی را شاهد بوده است اما برای تأسیس اجتماعی نهاد علمی بر روی زمین، با انواع مشکلات مواجه بوده ایم. دانشگاه، نهادی اجتماعی است و از طریق تعالم با نهادهای دیگر در یک هم بافت اجتماعی و به صورت تاریخی ساخته میشود؛ در کتاب پیش رو، این موضوع به شیوهی زمینه کاوی تاریخی با تأکید بر دورهی معاصر و ضمن استفاده از اسناد و شواهد ملی بررسی شده است. چکیدهی کتاب این است که نهاد علم در تاریخ معاصر ما هشت دوره را سپری کرده است که عبارتند از:
- دورهی تأخیر تاریخی؛ به مدت طولانی در دورهی انحطاط
- دورهی تمهید در عصر قاجار
- دورهی تکوین در زمانهی مشروطه
- دورهی تأسیس در جنبش نوسازی (مقارن حکومت پهلوی اول؛ بیشتر اداری و کمتر اجتماعی)
- دورهی تکثیر در زمانهی مدرنیزاسیون دولتی (مقارن حکومت پهلوی دوم)
- دورهی توسعهی دیرهنگام و نافرجام در آستانهی انقلاب 1357
- دورهی تعطیل در انقلاب فرهنگی و پیامدهای آن
- دورهی سربرآوردن ققنوس وار و طرح ناتمام توسعهی علمی در شرایط پساانقلاب اسلامی[۱]
پانويس