مدارا
مدارا تألیف محمدحسن روزبه، در این کتاب کوشش شده که حجابها را کنار زده و نسل جوان را با یکی از ابعاد اساسی شخصیت امام خمینی(ره) یعنی بعد اخلاقی ایشان در رابطه با موضوع مدارا آشنا سازد.
مدارا | |
---|---|
پدیدآوران | روزبه، محمدحسن (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1382 |
موضوع | تساهل جنبههای قرآنی، اخلاقی، اسلامی، احادیث |
کد کنگره | ۱۵۷۴DSR/۵/الف۲۵الف۸.۳ج ۱ |
نظر نویسنده این چنین است که حتی نگاه امام به سیاست هم از این منظر بوده است. در ابتدا به بررسی اجمالی الفاظ، معانی اصطلاحی و تاریخچه موضوع، به خصوص از منظر دیگران، به ویژه غربیها، پرداخته شده و عناوین اصلی بحث که عبارتند از: «مهر یا قهر، کدام مقدمند؟ «را از دیدگاه قرآن و روایات و توصیههای پیامبر و ائمه معصومین مورد بررسی قرار داده است و به مسئله محبت و عطوفت اسالم در آینه کلام امام پرداخته است. بعد از آن به بیان مسئله آئین مهرورزی و این که چه باید کسب کرد و چه را باید ترک نمود پرداخته است و اینکه مدارا به چه معناست و تا کجا باید مدارا کرد را به تفصیل مورد ارزیابی قرار داده است. در پایان هم جمعبندی و نتیجهگیری از بحث ارائه شده است.
مدارا: واژهای عربی است که در لغت، به معنای دورویی، چاپلوسی، ملاطفت و مهربانی آمده است. همچنین به معنای خدعه و نیرنگ نیز آمده است و واژگان نزدیک به آن تساهل، تسامح، رواداری و تلُرانس که ریشه لاتین دارد، میباشد.
اقسام مدارا:
1- اخلاقی 2- سیاسی مدارای اخلاقی در منطق اسلام، برخاسته از حالت عطوفت و رأفت و مهربانی داشتن نسبت به بندگان خداست، اما در معنای دوم به «پذیرش آنچه قبول نداریم» یا «عدم مداخله و ممانعت،…» تعبیر شده.
سه عامل عمده در روی آوردن غرب به تساهل سیاسی مؤثر است:
- عامل مذهبی بر اثر ستمهای ارباب کلیسا بود؛
- عامل اجتماعی به دلیل مقتضیات سرمایهداری بود؛
- عامل معرفتی به سبب شکاکیت نسبتگرایی، لذتطلبی بود.
برای تعیین جایگاه مدارا در منطق اسلام و امام باید سراغ سرچشمه رفت، یعنی اصل رحمت و محبت در اسلام.
محبت و عطوفت اسلام در آینه کلام امام خمینی
آنچه از رحمت و عطوفت در قرآن و بیان پیامبر و ائمه اطهار گفته شد، در کلام ایشان نیز تبلور یافته است. مثلاً در جملهای امام فرمود:
«خداوند به همه بندگان خودش رحمت دارد و همین رحمت، موجب ایجاد بندگان میشود…» و یا فرمودند: «جنگهای رسول خدا، رحمتش کمتر از نصایح ایشان نبوده است».
و در خطاب به مسئولان فرمودند: «کاری باید بکنید که محبت مردم را جلب کنید».
و باز فرمودند: «شما باید همان دستور قرآن را عمل کنید که بین خودتان با سایر ملت روابط دوستی داشته باشید که وقتی شما می آیید توی مردم، مردم شما را بپذیرند، شما را دوست داشته باشند».
اسلام نه تنها به مهرورزی سفارش کرده، بلکه بر اساس دید کلیاش، طرح و برنامههای جامع در این زمینه دارد. حال سؤال این است که چرا اسلام مهر را بر قهر مقدم دانسته است؟
جواب این است که انسان در نظر اسلام، موجودی است که در رابطه با خداوند به تکامل میرسد. اگر به خداوند پیوند بخورد و رنگ و بوی او بیابد به سعادتهای مادی و معنوی خواهد رسید.
فطرت یک تحرک درونی است و اسلام همه برنامههایش در جهت سازگاری با فطرت و در جهت شکوفا شدن و به کمال رسیدن آن طرح ریزی شده است. در آئین اسلام مهرورزی «حد اکثری» است ولی قهر و انتقام «حداقلی»است و جز در چهارچوب عدالت اجرا نمیگردد، بنابراین اگر کسی از جهتی مستحق قهر و مجازات است، نه اینکه باید از هر نظر بر او سخت گرفت، بلکه با رعایت عدل و انصاف باید با او برخورد کرد.
مدارا به چه معناست؟
مدارا در نظر اسلام و در تعریف حضرت امام به معنای تحمل عقاید و افراد، سعه صدر و رعایت حقوق انسانها، برخاسته از یک فضیلت اخلاقی و انسانی و مبتنی بر نگاه هدفدار به هستی و جهان و نگاه مهربانانه به انسان و ملاحظه انسان در ارتباط با مبدأ و معاد در چهارچوب شریعت است.
مدارای مورد نظر امام دارای دو سطح است:
1-سطح فردی و تعامل فردی که در آن، احسان، عفو، گذشت و اخوت مقدم بر عدالت است.
2-سطح تعامل اجتماعی که در آن عدالت مقدم بر بخشش است، زیرا بدون عدالت جامعه قوام نمی یابد.
مدارا تا کجا؟ امام صادق(ع) فرمودند: خداوند همه چیز مؤمن را به خوبی واگذارده مگر خوار کردن نفسش را. از این رو، تا بدان جا باید با دیگران مدارا شود که موجبات شکستن عزت انسان فراهم نگردد.
مدارا در بعد اجتماعی بر دو پایه استوار است، یکی عدل و دیگری احسان. «عدل» یعنی پرداختن حقوق انسانها و «احسان» یعنی از خود گذشتن و ایثار کردن در قبال آنها.
عمدهترین چالشها بر سر تحدید مدارا، در حوزههای خاصی بوده و هیچ مکتبی و شخصی نتوانسته به صورت منطقی و مستدل از مدارا و از آزادی مطلق سخن بگوید.
به بررسی محدودیتهای مدارا و انواع آزادی از نظر امام راحل میپردازیم:
الف) آزادی عقیده
حضرت امام معتقد به آزادی عقیده و مدارا با صاحبان عقاید گوناگون هستند، ولی از دیدگاه امام آزادی به معنای تجویز و امضای عقیده نیست، زیرا عقاید دو گونه اند: عقاید باطل و عقاید حق.
ب) آزادی اندیشه
اصل آزادی اندیشه پذیرفته شده است. اسلام اصول اعتقادی خویش را بر پایه استدلال قرار داده است و یکی از مهمترین دستورهای قرآن تفکر است. اما تا بدانجا که منجر به سقوط یا بی اعتباری اندیشه نگردد.
ج) آزادی بیان
آزادی بیان چون بروز اجتماعی دارد، از محدودیتهای بیشتری برخوردار است. بیان همه چیز آزاد است تا وقتی که بر خلاف عفت و نظم عمومی نباشد.
در جامعهای که هم ماده و هم معنا را مدیریت میکند، نمیتواند در برابر فساد اخلاق و عقیده بی تفاوت باشد. جامعه الهی نظم مخصوص به خود را دارد و نمیتواند فتنه را در مورد عقیده و اخلاق تحمل کند.[۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، ص19-20
منابع مقاله
بینام، طوبی اندیشه (سطح یک)، سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام خمینی(ره)، بنیاد تبیین اندیشههای امام خمینی(ره) در دانشگاهها