نظامقاری، محمود بن امیراحمد
محمود بن امیر احمد نظام قاری، (متوفی حدود سالهای ٨٨٦ تا ٨٩٣ق) شاعر و صاحب «دیوان البسه» میباشد.
نظام قاری، محمود بن امیراحمد | |
---|---|
نام کامل | محمود بن امیر احمد نظام قاری |
نام پدر | امیر احمد |
محل تولد | یزد |
رحلت | حدود سالهای ٨٨٦ تا ٨٩٣ق |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | دیوان البسه |
وی یکی از شاعرانی است که در بین انواع و اقسام نوپردازیهای عامیانه، خام و ناموفق قرن نهم، موفق مینماید و امروزه شعرش را بر اساس موازین نقد ادبی غربی «پارودی» (Parody) مینامند. او به عنوان شاعری عوام، دستمایههای سنت را به اشعاری لطیفه مانند تبدیل کرده است. وی به نوعی گزارشگر اوضاع بد اجتماعی است و شاید به تعبیری دیگر شاعری باشد که درد عوام را گفته است[۱].
نام
مولانا محمود بن امیراحمد مشهور به نظام قاری یزدی، شاعری است که از قلم شناخت ادیبان و پژوهشگران ادبیات دور مانده و در صفحات پرشمار تاریخ ادبیات، تنها درچند سطر از او سخن گفته شده است و درچند قرنی که از مرگ این شاعر مبتکر و مبدع نیمه دوم قرن نهم گذشته، تنها سطور اندکی از کتابها درباره اوست و آنچه هم نوشته شده، کمتر شناختی از شعر او ارایه میدهد[۲].
ولادت و وفات
تاریخ تولدش نامشخص است؛ اما با توجه به دوره حیات شاعرانی که نظام قاری اشعارشان را «پارودی» کرده، میتوان استنباط کرد که سال مرگش حدود سالهای ٨٨٦ تا ٨٩٣ هجری است[۳].
شعر
تذکرهنویسان، نظام قاری را شاعری متوسط یا ضعیف دانستهاند. درحالیکه وی با التفات به بسحاق اطمعه شیرازی (درگذشته 827/830ش)، به قسمی از شعر روی آورده که درک آن به کندوکاو عمیقتری نیاز دارد:
قاری این عقد به دستار مدان بی سری | غالب الظن من آن است که اسراری هست [۴]. |
آثار
وی صاحب «دیوان البسه» است که در آن خود و آثارش را اینگونه معرفی کرده است:
«چنین گوید نساج این جامه رنگین و خیاط این خلعت با تمکین از لباس رعونت عاری، محمود بن امیر احمد المدعو نظام قاری... بنابراین مقدمات دیوانی مشتمل بر قصاید، غزلیات، مقطعات، رباعیات، فردیات و رسایل در این لباس قلمی گردید. مأمول که بر قد قبول همه این جامه به اندام آید...» بهجزاین، وی در چند رساله منثور دیگر نیز خود را با همین عنوان معرفی کرده است[۵].
پانویس
منابع مقاله