اشکانیان ارمنستان
اشکانیان ارمنستان تألیف محمد ملکی؛ این کتاب پژوهشی دربارهی تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ارمنستان در چهار سده میلادی است. نویسنده با سود جستن از منابع دست اول تاریخی، گزارشی مستند از تاریخ اشکانیان ارمنستان در دورهی شاهنشاهی اشکانی و ساسانی تا سقوط آن ها در 428 میلادی پیش روی خواننده می گذارد.
اشکانیان ارمنستان | |
---|---|
پدیدآوران | ملکی، محمد (نویسنده) |
ناشر | پژواک کیوان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۸ش |
شابک | 2-5-97762-600-978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
ارمنستان به دلیل موقعیت جغرافیایی، نه تنها در معرض یورش های مردمان شمالی که از استپ های اوراسیایی هجوم می آوردند، بود؛ بلکه به دلیل حضور در جنوب دالان قفقاز، در مسیر قدرتهای خاور نزدیک قرار داشت که سعی می کردند دریای سیاه یا سواحل دریای کاسپی را به تصرف در بیاورند. به همین دلیل ارمنستان ناگزیر نقش مهمی در رقابتهای میان قدرتهای حاکم در آسیای کوچک و بسفر و نیروهایی داشت که بر ایران و آسیای مرکزی اشراف داشتند. موقعیت استراتژیک ارمنستان در دورهی شاهنشاهی مخامنشی، به دلیل سلطهی کامل هخامنشیان بر این خطه، کم تر مورد توجه قرار گرفته است. ارزش ارمنستان در این دوره به وسیلهی خط سیر جادهی شاهی، مشخص می شود. زیرا این جادهی مهم تجاری - سیاسی، نه تنها ارمنستان و ایالات ارمنی واقع در بخش جنوبی دریاچهی وان را تحت پوشش قرار می داد، بلکه زمینهی فعال حضور ایرانیان در ارمنستان را فراهم می کرد. وجود جامعهی مهاجرنشین که از طریق تراکم اسامی ایرانی و کاربرد خط آرامی در مکاتبات رسمی و در اسناد خصوصی و انتشار کیش و خدایان ایرانی به ویژه، آناهیتا، شاید به دلیل همین پیشینهی روابط سیاسی و اجتماعی ایران با ارمنستان باشد که حتی پس از سقوط هخامنشیان، این منطقه توسط خاندانهای ایرانی ارونتی و آرتاکسی، به عنوان وارث هخامنشیان تا آغاز قرن یکم میلادی اداره می شود. در این دوران، علی رغم نفوذ تفکر هلنیستی، ارمنستان کم و بیش از نفوذ سیاسی و فرهنگی ایران دور نمی ماند و به همین دلیل روم به عنوان وارث تفکر هلنیستی اقدام به سقوط خاندان آرتاکسی می کند و به رقابت با ایران بر سر ارمنستان می پردازد، اما شاهان اشکانی، هرگز ادعای نفوذ و حتی سلطه بر این سرزمین را در دوران حکومت خود رها نکردند. اشکانیان در طول سلطنت مهرداد دوم، موفق می شوند حاکمیت خود را به مناطق ارمنستان و میان رودان گسترش دهند. از طرفی امپراتوری روم از دو قرن پیش از میلاد، توانست حکومت خود را نه تنها به آسیای کوچک، بلکه به سراسر مدیترانهی شرقی گسترش دهد. به همین دلیل ایران و روم هر یک به دنبال آن بودند که فرد مورد حمایت خود را بر ارمنستان بنشانند و آن را دست نشانده یا تحت الحمایهی خود سازند تا با تسلط بر آن، بر فلات کوهستانی و راههای تجاری مهمی که دنیای هلنی غرب را به جهان مزدیسنایی شرق مرتبط می ساخت و شاهراه تجاری شرق و غرب و میان رودان تسلط یابند.
حضور اشکانیان در ارمنستان به عنوان یک سلسله، مربوط به زمانی است که اشکانیان توانستند سلطه و سیطرهی قدرت خود را بر ارمنستان، پس از چندین دهه، کشاکش و جدال بین شاهنشاهان اشکانی و امپراتوران روم، در زمان فرمانروایی بلاش یکم شاهنشاه اشکانی و نرون امپراتور روم تثبیت کنند. شکل گیری اشکانیان ارمنستان، تنها معلول عوامل خارجی از جمله رقابتهای ایران و روم بر سر این منطقه نبود، بلکه نقش اثر گذار اشراف ارمنستان نیز، که عمدتا ایرانی تبار و خواهان یک حکومت به شیوه ایرانی بودند، می توان از مهمترین عوامل شکل گیری این سلسله به حساب آورد. زیرا اشراف ارمنستان یا ایرانی بودند و یا در گذشته حکومت به شیوهی ایرانیان را تجربه کرده بودند و طبیعی بود که در درگیری های بین شاهنشاه بلاش یکم و نرون امپراتور روم، آن ها تا پیروزی کامل ایران، در کنار شاهنشاهی اشکانی بر ضد امپراتوری روم، به مبارزه ادامه دهند. پس از شکل گیری اشکانیان ارمنستان، پادشاهان نخستین اشکانی ارمنستان، به تقلید از ایران ،نظام سیاسی استواری تأسیس کردند که بر پایهی نظام ناخاراری استوار شده بود. درگیری ایران و روم بر سر ارمنستان در طول قرن دوم، موجب شد اشکانیان ارمنستان، به خصوص اشراف ناخارای که از جنگ ایران و روم در سراسر قرن دوم میلادی، که مستقیم و غیر مستقیم به بهانهی حل مسئلهی ارمنستان بر آنان تحمیل شده بود و دچار صدمات مالی و جانی فراوان و بی حاصلی شده بودند، با حمایت از بلاش دوم، پادشاه اشکانی ارمنستان، سلسلهی اشکانیان ارمنستان را موروثی کنند تا شاید ارمنستان را از گزند نزاع بین ایران و روم که عمدتا بر سر تعیین پادشاهی ارمنستان میان آن دو اتفاق می افتاد، حفظ کنند.
پس از سقوط شاهنشاهی اشکانی، گویی اشکانیان ارمنستان برای رهایی از چنگ ساسانیان و مقابله با سلطهی آن ها، بر خلاف دوران شاهنشاهی اشکانی، بیش از پیش به امپراتوری روم نزدیک و حتی با کشاندن جنگ به میان رودان شمالی و مادآتروپاتن، در همهی جنگ های امپراتوری با شاهنشاهی ساسانی، به عنوان متحد روم ظاهر می شوند؛ به گونه ای که سرنوشت ارمنستان به پیروزی و شکست امپراتوری روم در مقابل شاهان ساسانی، گره می خورد. سرانجام شکستهای پی در پی امپراتوری روم از ساسانیان، سرنوشت اشکانیان ارمنستان را برای چند دهه تسلیم بی چون و چرای ایران می کند.
این کتاب پژوهشی دربارهی تاریخ اشکانیان ارمنستان است که برای پر کردن شکاف تاریخی این دوره به جهت اهمیت تاریخ ارمنستان در ارتباط با تاریخ ایران در دورهی اشکانی و ساسانی و روابط آن ها با روم و بیزانس به نگارش درآمده است. در این میان نه تنها به زمینه ها و عوامل شکل گیری، دوام و حتی انحطاط و سقوط این سلسله توجه شده بلکه به نقش این سلسله در روابط بین ایران و روم نیز به تفصیل پرداخته شده است و در آخر نیز تا حدودی به تأثیر اشکانیان بر سلسله مراتب سیاسی، اداری و طبقات اجتماعی و وضعیت فرهنگی - دینی ارمنستان، در دوران فرمانروایی این سلسله، در قالب یک بخش سخن رفته است.[۱]
پانويس